پیامهای مهدوی به زن مسلمان
چکیده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آن گونه که از قرآن و روایات نبوی و اهل بیت علیهم السلام استفاده میشود دارای اهداف و آرمانهای بسیار بلندی است که قرار است در عصر ظهور آنها را در سطح جهان پیاده نماید،آرمان هایی که فقط با امدادهای غیبی و به توسط مردی الهی همچون او قابل پیاده شدن است. ولی این به آن معنا نیست که در عصر غیبت هیچ مرتبة از آن آرمانها قابل پیاده شدن نیست، ما میتوانیم در سطوح مختلف جامعه و در قشرهای مختلف جلوه هایی از آنها را با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش پیاده کنیم تا زمینهساز ظهور او گردیم. یک قشر مهم از اقشار جامعه بانوان هستند که میتوانند با الگو گرفتن از آرمانهای بلند مهدوی، جامعه ای مهدوی در حد خود و در عصر غیبت پیاده کنند، و این با برداشت پیام هایی است که از فرهنگ مهدویت به دست میآید، موضوعی که ما در این مقاله در حدّ وسع و توانمان به آن میپردازیم. واژههای کلیدی: فرهنگ مهدوی، مهدویّت، پیامهای مهدوی، زمینهسازی ظهور. مقدمه گاهی این سؤال در ذهن انسان، تداعی میشود که آیا بحث از مهدویت و فرهنگ مهدوی، صرفاً جنبة تاریخی دارد؛ یا میتوان مباحث مهدویت را به روز کرده، و جنبة کاربردی به آن داد. باید اشاره کرد که میتوان، در عصر پیش از ظهور، پرتویی از جامعة مهدوی را با اجرای درصدی از اهداف ظهور ایجاد کرد؛ چرا که رسیدن به اهداف عالی ظهور، تنها در هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ممکن است. این مطلب را با چند مقدمه میتوان اثبات نمود: 1. زمینه سازی برای ظهور از آنجا که غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از ناحیة ما بوده[1]؛ ما نیز در ظهور او مؤثر خواهیم بود، و این امر تنها با به کار بردن اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف – گرچه در سطح محدود ـ تحقق خواهد یافت. بنابراین در روایتی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمده است: « قومی از مشرق زمین، خروج میکنند که زمینهساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود»[2] . این آماده سازی میتواند در زمینة فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال میرساند»[3] . از این حدیث استفاده میشود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه میتوانند زمینهساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطة آن به کمال عقلانی نهایی برسند. 2. الگوگیری از حکومت مهدوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، رهبر و الگوی کامل برای شیعیان است و لذا مردو زن وظیفه دارند تا در حد امکان، از اهداف بلند آن حضرت بهره برده و خود را به او نزدیک نمایند. بنابراین ما میتوانیم با سرمشق قرار دادن اهداف عالی آن بزرگوار، جامعهای مهدوی ـ هرچند محدود ـ ایجاد نماییم. 3. منتظران مصلح، خود صالحاند. کسانی که در انتظار مصلح جهانی به سر میبرند، خود باید صالح باشند و این با پیاده کردن اهداف قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در جامعه ـ هر چند در سطح محدود ـ میسر میشود. وجود زنان در میان اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در رابطه با اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفکه راجع به زنان است، دو روایت وجود دارد که در یکی از آنها اشاره به وجود سیزده زن در بین اصحاب حضرت دارد و در دیگری پنجاه زن. ممکن است که جمع بین دو دسته، این گونه باشد که مجموع اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان، پنجاه نفر است که سیزده نفر آنها، کسانی هستند که رجعت کرده و از قبر، سر بر میآورند و در حکومت حضرت، سهیم خواهند بود. 1. مفضل بن عمر میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود:« همراه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف سیزده زن وجود دارد. عرض کردم، از آنها در چه کاری بهره میگیرد؟ فرمود: آنان مجروحان را مداوا کرده و از آنها پرستاری میکنند؛ همانگونه که زنان همراه رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم، چنین میکردند. عرض کردم: نام آنها را برای من بگو! حضرت فرمود: قنواء دختر رُشَید، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار بن یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، وصبانه ما شطه و ام خالد جهنیه»[4]. 2. جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « به خدا سوگند! سیصد و بیشتر از ده نفر میآیند که در میان آنها، پنجاه نفر زن وجود دارد. آنان در مکه بدون وقت مقرر، اجتماع میکنند؛ دسته هایی همانند ابرهای پاییز، بعضی پشت سر بعضی دیگر. و این همان آیهای است که خداوند فرمود: هر کجا باشید خداوند تمام شما را خواهد آورد؛ زیرا او بر هر چیزی قادر است.»[5] اگر چه این روایت را عیاشی، مرسلا نقل کرده است، ولی نعمانی و دیگران، آن را با چند طریق که برخی از آنها صحیح است نقل کرده اند[6]. پیامهای مهدوی از آنجا که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام، رهبر و ولی هر زن و مرد مسلمان شیعی است؛ لذا عصر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رفتار آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف میتواند، الگودهی برای زنان نیز باشد و آنان نیز میتوانند با اجرای آن اهداف، جامعهای مهدوی را در این عصر ـ که عصر غیبت است ـ پیاده نمایند. اینک به برخی از این پیامها که از روایات استفاده میشود اشاره میکنیم: 1. شرکت در مسائل اجتماعی هر گاه جامعه به حدی رسید که زنان و مردان به تکامل عقلانی و اخلاقی رسیدند؛ زنان نیز میتوانند در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه با حفظ شئونات اسلامی شرکت کنند و همانند مردها سهمی را ایفا نمایند. این معنا با جمع بین دو دسته روایات، به دست میآید: الف: روایاتی که دلالت بر تکامل عقلانی و اخلاقی انسانها در عصر ظهور دارد[7]. ب: روایاتی که دلالت بر وجود زنان در بین 313 نفر اصحاب حضرت دارد[8]. 2. مشارکت در انسجام اسلامی یکی از اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ایجاد وفاق و انسجام اسلامی است. لذا در دعای ندبه میخوانیم: « کجاست آن کسی که گفتار را بر تقوا جمع میکند[9] ». زنان جامعة اسلامی نیز با الگو گرفتن از امام خود در حدّ توان خود میتوانند در این هدف مهم در عصر غیبت سهیم باشند. 3. احیای سنتهای فراموش شده زنان نیز میتوانند، سنتهای فراموش شده را احیا کنند؛ همانگونه که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم: « ... او دستورات فراموش شدة قرآن و سنت را احیا میکند[10] ». 4. تعلیم قرآن زنان نیز میتوانند همانند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معلم قرآن باشند؛ همان که دربارة حضرت آمده است: « ... آن گونه که قرآن نازل شده، به مردم میآموزد ...[11]». 5. تربیت افراد یکی از کارهایی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور، انجام میدهد، تکمیل اخلاقیات مردم است. بنابراین در روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده است میخوانیم: « خداوند متعال، به واسطة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اخلاق مردم را کامل میکند[12] ». زنان نیز میتوانند فرزندان خود و نیز خود را، با تعلیمات اخلاقی تربیت کرده و آنان را به کمال برسانند. 6. تلاش در جهت رفع گرفتاریهای مردم یکی از اسامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف « غوث» است. در حدیثی میخوانیم: « مهدی در میان امت من، خروج میکند و خداوند او را به فریاد مردم میرساند[13] ». زنان نیز میتوانند با اقتدا به الگوی خود، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فریاد رس گرفتاران، در حد امکان باشند. 7. اصلاح جامعه زنان نیز میتوانند با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حد وسع خود، در اصلاح جامعه کوشا باشند؛ همان طور که درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: « خداوند متعال، به واسطة او هر آنچه قبل از او فساد بوده، اصلاح خواهد کرد[14]». 8. اهل عمل بودن زنان برای تربیت اولاد و افراد جامعه باید خود اهل عمل باشند، و تنها به خیر و تقوا اشاره نمایند؛ همان گونه که سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دعوت به حق، این گونه است. لذا از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: « ... او به تقوا اشاره کرده و خود عمل به هدایت میکند...[15] ». 9. ایجاد عشق، در عبادت افراد زنان باید همانند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اولاد و افراد جامعه را عاشق عبادت کرده و کاری کنند که افراد تحت تربیت آنها عبادت را دوست دارند. از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرموند: « ... حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دلهای بندگان را، عاشق عبادت میکند ...[16] ». 10. آزادی مردم از بندگی هوای نفس زنان باید سعی کنند تا افراد تحت تربیت خود را از بندگی هوای نفس برهانند؛ همان گونه که در مورد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم: « ... خداوند به واسطة او، ذلت بردگی ( هوای نفس) را از گردنهای شما، بر میدارد[17] ». 11. گسترش عدل زنان نیز با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میتوانند در گسترش عدل کوشا باشند؛ چنان که در روایات آمده است: « آگاه باشید! به خدا سوگند، به طور حتم، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عدالتش را داخل خانههای شما خواهد کرد؛ همان گونه که گرما و سرما داخل خانههای شما خواهد شد[18] ». 12. برپایی نماز زنان باید در حد توانایی خود، در برپایی نماز کوشا باشند؛ همان طور که از اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، برپایی نماز است. از زیدبن علی، نقل شده است: « هنگامی که قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، قیام کند، میفرماید:ای مردم! ما کسانی هستیم که خداوند در قرآن وعدة آنان را به شما داده است؛ آن جا که فرمود: کسانی که اگر ما در روی زمین به آنان امکانات دهیم نماز را به پا، میدارند...[19] ». 13. امر به معروف و نهی از منکر در روایتی دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان و مردان آمده است: « آنان، امر به معروف و نهی از منکر میکنند[20] ». بنابراین اگر زنان جامعة اسلامی میخواهند در راه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحاب او باشند، باید این دو فریضه را احیا نمایند. 14. اهل تلاش بودن زنان باید از اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف الگو گرفته و اهل کوشش و تلاش باشند؛ همان گونه که از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است که دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « خداوند برای او از دورترین کشورها به تعداد اهل بدر ( 313 نفر) جمع میکند، که همگی اهل کوشش و تلاش در راه اطاعت خدا هستند[21] ». 15. سعی در گسترش علم زنان نیز میتوانند در گسترش علم در سطح جامعه در حد امکان، کوشا باشند، همان طور که از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « ... خداوند عزوجل، به واسطة او زمین را بعد از تاریکی، پر از نور کرده و پس از ظلم، پر از عدل نموده و پس از جهل، پر از علم خواهد کرد[22] ». 16. تواضع و فروتنی نسبت به دیگران بانوان باید نسبت به هم نوعان دینی خود، متواضع باشند. همان طور که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: « در برابر مومنان، ذلیل و در مقابل کافران، عزیزند[23] ». 17. از تنهایی نهراسیدن هر گاه انسان، حق را یافت؛ گرچه پیروان آن کم است، نباید از تنهایی یا کمی افراد، به خود ترس راه دهد. دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم: « حق با ماست، هر کس از ما کناره گیرد ما را به وحشت نمیاندازد[24] ». 18. همکاری با مصلحان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گرچه به تنهایی میتواند جهان را اداره کند، ولی اهداف عالی خود را با همکاری با مصلح بزرگ، حضرت مسیح، دنبال میکند. بنابراین در حدیثی از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم آمده است: « ... عیسی بن مریم، فرود میآید و پشت سر او نماز میگذارد...[25] ». و این عملکرد بسیار آموزندهای است که بانوان ما نیز میتوانند از آن درس گرفته و در این جهت به حضرت، اقتدا کنند. 19. صله رحم دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام علی علیه السلام نقل شده که از همه بیشتر صله رحم میکند؛ آن جا که فرمود: « او از همه بیشتر صله رحم خواهد کرد[26] ». زن مسلمان نیز با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید این سنت مهدوی، بلکه سنت همة امامان و انبیا را احیا کند. 20. اهل شب زنده داری دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام صادق علیه السلام نقل شده که اهل شب زنده داری هستند: « آنان مردانی هستند که شب را نمیخوابند، در نمازشان زمزمهای چون زنبور دارند، شبها در حال قیام بر روی پاهای خود میایستند ...[27] ». از آنجا که در میان اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زن نیز وجود دارد، این صفت شامل آنها نیز میشود و پیام آن به زن مسلمان آن است که اگر میخواهیم در عصر غیبت از یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم شبزنده داری را هرگز فراموش نکنیم. 21. امانت داری بانوان شیعه باید با الگوگیری از امام خود، امانت دار باشند؛ همان گونه که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: « او نگه دار هر چیزی است که نزد او به امانت گذاشته شده است[28] ». زن مسلمان نیز باید با الگو قرار دادن امامان سعی خود را در شناخت خداوند به کار بسته و خداشناس حقیقی گردد. 22. خداشناس حقیقی اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که از آن جمله 50 زن هستند ـ همگی خداشناس و اهل توحیدند ـ دربارة آنها از امام علی علیه السلام نقل شده است: « ... و آنان کسانی هستند که خداشناس حقیقی بوده و اهل توحید میباشند[29] ». 23. استفاده از روزهای مهم بانوان با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کارهای مهم را در روزهای مهم انجام دهند؛ همان طور که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم که امام باقر علیه السلام فرمود: « گویا قائم را در روز عاشورا، روز شنبه، مشاهده میکنم که بین رکن و مقام ایستاده و در مقابل او کسی ندا میدهد: برای خدا بیعت کنید. در آن هنگام است که خداوند زمین را پر از عدل میکند؛ همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد[30] ». 24. اخلاص در عمل بانوان شیعی و پیروان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید اهل اخلاص در عمل باشند؛ همان گونه که در بارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام جواد علیه السلام نقل شده که فرمودند: « ... چون برای حضرت، این تعداد از مخلصین فراهم شود؛ خداوند امر او را ظاهر خواهد نمود ...[31] ». 25. نترسیدن از ملامت افراد بانوان شیعی نباید از ملامت افراد ملامت گر، بهراسند. آنها باید در راه حقی که تشخیص دادهاند، ثابت قدم باشند؛ همان گونه که دربارة امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که فرمود: « ... در راه خدا از ملامت هیچ ملامت کنندهای نمیهراسد[32] ». 26. توجیه قبل از اقدام عملی از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «یقول القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف لأصحابه: یا قوم! انّ اهل مکة لایریدوننی، و لکنّی مُرْسل الیهم لأحتجّ علیهم بما ینبغی لمثلی ان یحتجّ علیهم. فیدعو رجلاً من اصحابه فیقول له: امض الی اهل مکة فقل: یا اهل مکة! انا رسول فلان الیکم…»[33]؛ «قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به اصحاب خود میگوید: ای قوم! همانا اهل مکه مرا نمیخواهند، ولی من کسی را به سوی آنان میفرستم تا بر آنها آنگونه که سزاوار من است احتجاج نماید. لذا یکی از اصحابش را میخواهد و به او میگوید: به سوی اهل مکه برو و بگو: ای اهل مکه! من فرستادة فلان (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سوی شمایم…». وظیفة زنان جامعة اسلامی نیز آن است که هنگام تربیت فرزندان خود یا دیگران، ابتدا آنها را توجیه کنند و در صورتی که توجیه آنان جواب نداد با ملاحظة مراحل دست به اقدام عملی بزنند. 27. مقابله با انحرافات از امام علی علیه السلام نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « در آخر زمان او خروج میکند و انحرافاتی که در حق پدید آمده اصلاح خواهد کرد…»[34]. زنان نیز در جامعة اسلامی باید به مولای خود اقتدا کرده و در حدّ توان خود در راستای این هدف گرچه در سطحی محدود کوشا باشند تا زمینهساز ظهور گردند. 28. هتک حرمت افراد ممنوع از امام علی علیه السلام نقل شده که از جمله اموری که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر آن با اصحاب خود که از آن جمله بانوان هستند پیمان میبندد هتک حرمت نکردن افراد است، آن جا که میفرماید: «آنان بر اصولی با حضرت بیعت میکنند که از آن جمله این است که هتک حرمت فرد آبرومندی را نکنند و کسی را سبّ و دشنام ندهند و به منزلی هجوم نیاورند و کسی را به جز به حقّ نزنند…».[35] بانوان نیز باید مواظب رفتار و گفتار خود بوده و هتک حرمت شخص آبرومندی را ننمایند و بی جهت به کسی ناسزا نگویند و… . 29. نخوردن مال یتیم از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمان هایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت میبندد نخوردن مال یتیم است، آن جا که میفرماید: «… من با شما هستم در صورتی که مال یتیم را ]بیجهت[ نخورید…».[36] این وظیفه نیز میتواند برای یاوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروان او آموزندگی داشته و با پیروی از آن از اصحاب آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت باشند. 30. گواهی با علم از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمانهایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت میبندد گواهی ندادن بدون علم است، آن جا که میفرماید: «من با شما هستم در صورتی که … بر چیزهایی که به آن علم ندارید گواهی ندهید…».[37] همه از آن جمله بانوان اسلامی وظیفه دارند تا چیزی را که ندانسته و از آن اطلاعی ندارند گواهی ندهند. 31. دشنام دادن ممنوع از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمانهایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت میبندد دشمنان ندادن به مردم است، آن جا که میفرماید: «من با شما هستم در صورتی که … کسی را دشنام ندهید…».[38] بانوان مهدوی باید با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مواظب زبان خود بوده و بی جهت کسی را دشنام نداده و ناسزا نگویند. 32. اطعام به مساکین از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «گویا مهدی با دستان خود به مساکین کره میدهد».[39] و نیز نقل شده که فرمود: «نشانة مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن است که او بر کارگزاران خود سخت گرفته و با مال خود جود خواهد کرد و به مساکین رحم خواهد نمود».[40] بانوان اسلامی نیز میتوانند با الگو گرفتن از سیرة مهدوی در حدّ توان خود به مساکین اطعام داده و حتی به مستمندان با دستان خود غذا دهند تا به جامعة خود رنگ و بوی مهدوی دهند. 33. آبادی معنوی جامعه از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «… به قائم از شما زمین خود را به تسبیح و تحلیل و تقدیس و تکبیر و تمجیدم آباد خواهم کرد…».[41] از دامن زن است که مرد به معراج میرود. زنان جامعه میتوانند با تربیت معنوی فرزندان و اعضای خانوادة خود در تشکیل جامعهای معنوی در حدّ و محدودیت خود سهیم باشند، گرچه حدّ کامل آن اختصاص به عصر ظهور دارد. 34. شرکت نهضت سوادآموزی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة عصر غیبت فرمود: «زود است که فتنه هایی پیدا شود به حدّی که انسان صبح هنگام مؤمن است ولی عصر هنگام کافر میشود مگر کسی که خداوند او را با علم زنده کرده است».[42] زنان جامعه نیز میتوانند در راستای زنده کردن جامعه از راه سوادآموزی و فراگیری دانش و معرفت، سهم بسزایی داشته باشند. 35. خلف وعده ممنوع از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «… اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد خداوند آن روز را طولانی میکند تا مردی از اهل بیتم مالک زمین گشته و کارهای مهم به دست او انجام گردد. او اسلام را ظاهر کرده و خلف وعده نمیکند…».[43] بانوان جامعة اسلامی باید با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آرمانهای بلند او و در راستای زمینه سازی ظهور اهل وفای به عهد باشند تا از یاران حضرت در عصر ظهور باشند. 36. رفع اختلاف از بین شیعیان از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمود: «آن امری که انتظارش را میکشید تحقق نمییابد تا این که شما از یکدیگر بیزاری جسته و در صورت یکدیگر آب دهان بیندازید و بر ضد همدیگر گواهی داده و یکدیگر را لعن کنید». به حضرت عرض کردم: آیا در آن زمان خیری نیست؟ امام حسین علیه السلام فرمود: «تمام خیر در آن زمان است؛ چرا که قائم ما قیام کرده و تمام این امور را دفع خواهد کرد».[44] نتیجه انسانها در سطوح مختلف جامعه میتوانند با الگو گرفتن از سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و کارگزاران او و عمل کردن به آرمان های بلند مهدوی جامعه ای با رنگ و بوی عصر ظهور در حدّ و توان خود ایجاد نماییم و از آن جا که زنان و بانوان یکی از ارکان مهم و اساسی جامعهاند، لذا میتوانند در تحقق این جامعة مهدوی در عصر غیبت سهم بسزایی داشته باشند. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. خواجه نصیر الدین طوسی رحمه الله علیه میفرماید: « وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا» ؛ وجود او لطف و تصرف او لطفی دیگر و نبود تصرف از ناحیة ماست. (کشف المراد، ص490- 491) [2]. « یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه» سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088 و… [3]. « اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم» بحار الانوار، ج52، ص336، ح71. [4]. «سمعت ابا عبد الله (ع) یقول: یکون مع القائم ثلاث عشر إمرأة. قلت: و ما یصنع بهن؟ قال: یداوین الجرحی و یقمن علی المرضی، کما کنّ مع رسول الله (ص). قلت: فسمهن لی! قال: القنواء بنت رشید، و ام ایمن، و حبابة الوالبیة، و سمیة ام عمار بن یاسر، و زبیدة، و ام خالد الأحمسیة، و ام سعید الحنفیة، و صبانة الماشطة و ام خالد الجهنیة» دلائل الامامة، ص259 و اثبات الهداة، ج3، ص575. [5]. «یا جابر!… و یجئ والله ثلاثمائةو بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امراة، یجتمعون بمکة علی غیر میعاد، قَزَعا کقزع الخریف یتبع بعضهم بعضا، و هی الآیة التی قال الله: این ما تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله علی کل شیئ قدیر» تفسیر عیاشی، ج1، ص65. [6]. الاختصاص، ص255؛ الارشاد، ص359؛ غیبت طوسی، ص269؛ اعلام الوری، ص427؛ الخرائج، ج3، ص1156؛ عقد الدرر، ص49؛ اثبات الهداة، ج3، ص548 و بحار الانوار، ج51، ص56 و ج52، ص212. [7]. بحار الانوار، ج52، ص 336، ح71. [8]. تفسیر عیاشی، ج1، ص65. [9]. «این جامع الکلمة علی التقوی» مفاتیح الجنان، دعای ندبه. [10]. «… و یحیی میت الکتاب و السنة» نهج البلاغه، خطبه 138. [11]. «… یعلمون الناس القرآن کما انزل… » بحار الانوار، ج52، ص 362، ح139. [12]. «… و اکمل به اخلاقهم » بحار الانوار، ج52، ص336، ح71. [13]. «یخرج المهدی (عج) فی امتی، یبعثه الله غیاثا للناس» کشف الغمه، ج2، ص470. [14]. «یصلح الله تعالی به کل ما افسد قبله» البرهان، متقی هندی، ص132. [15]. «… یشیر بالتقی و یعمل بالهدی… » بحار الانوار، ج52، ص269، ح158. [16]. «… یملأ قلوب العباد عبادة… » بحار الانوار، ج51، ص74، ح24. [17]. «… به یخرج ذل الرق من اعناقکم» بحار الانوار، ج51، ص75، ح29. [18]. «أما والله! لیدخلن عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و البرد» بحار الانوار، ج52، ص362، ح131. [19]. «اذا قام القائم من آل محمد یقول: ایها الناس! نحن الذین وعدکم الله فی کتابه : الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة…» بحار الانوار، ج52، ص373، ح166. [20]. «و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» منتخب الأثر، ص581، ح4 [21]. «یجمع الله له من اقاصی البلاد علی عدة اهل بدر، کدّادون، مجدون فی طاعته» بحار الانوار، ج52، ص310 [22]. «… یملأ الله عزوجل به الارض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها» اکمال الدین، ص260. [23]. «اذلة علی المومنین، اعزة علی الکافرین» نعمانی، غیبت، ص316، باب 21، ح12. [24]. «الحق معنا، فلن یوحشنا من قعد عنا» بحار الانوار، ج53، ص178، ح9. [25]. «… فینزل عیسی بن مریم فیصلی خلفه… » فرائد السمطین، ج2، ص312. [26]. «… و اوصلکم رحما» نعمانی، غیبت، ص212، باب 13، ح1. [27]. «… رجال لا ینامون اللیل، لهم دوی فی صلاتهم کدوی النحل یبیتون قیاما علی اطرافهم… » بحار الانوار، ج52، ص308. [28]. « الحافظ لما استودع» بحار الانوار، ج52، ص 269، 158. [29]. «… و هم الذین و حدوا الله حق توحیده…» بشارة الاسلام، ص259. [30]. «کانی بالقائم یوم عاشوراء یوم السبت قائما بین الرکن و المقام ینادی البیعة لله، فیملأها عدلا کما ملئت ظلما و جورا» طوسی، غیبت، ص453، ح459. [31]. «… فاذا اجتمعت له هذه العدة من اهل الاخلاص اظهر الله امره…» کمال الدین، ج2، ص377. [32]. «… ولایأخذه فی الله لومة لائم» بحار الانوار، ج52، ص354، ح114. [33]. بحارالانوار، ج52، ص307، باب26، ح81. [34]. «یخرج فی آخرالزمان، یقیم اعوجاج الحق…» بحارالانوار، ج42، ص215، ح16. [35]. «یبایعون علی الاّ… یهتکوا حریماً محرماً و لایسبّوا مسلماً و لایهجموا منزلاً و لایضربوا احداً الاّ بالحق…» منتخب الأثر، ص183، باب3، ح5. [36]. «… انا معکم علی ان … لاتأکلوا مال الیتیم…» منتخب الأثر، ص154. [37]. «… انا معکم علی ان … لاتشهدوا بغیر ماتعلمون…» منتخب الأثر، ص154. [38]. «… انا معکم علی ان … لاتشتمون…» منتخب الأثر، ص154. [39]. «المهدیّ کانّما یُلْعِق المساکین الزُّبْد» منتخب الأثر، ص36، عقد الدرر، ص36. [40]. «علامة المهدی: ان یکون شدیداً علی العمّال، جواداً بالمال، رحیماً بالمساکین» مصنف ابن ابی شیبة، ج15، ص199، ح19498. [41]. «… و بالقائم منکم أعمر أرض بتسبیحی و تهلیلی و تقدیسی و تکبیری و تمجیدی…» بحارالانوار، ج18، ص341، ح49، امالی صدوق، ص504، مجلس92، ح4. [42]. ستکون فِتَن؛ صبح الرجل فیها مؤمناً و یمسی کافراً، الاّ من احیاه الله بالعلم» المعجم الکبیر، طبرانی، ج8، ص278، ح7910. [43]. «… لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یملک رجل من اهل بیتی تجری الملاحم علی یدیه، و یظهر الاسلام، لایخلف وعده…» بحارالانوار، ج51، ص83، ح28، عقدالدرر، ص62. [44]. «لایکون الأمر الذی تنتظرونه حتی یبرأ بعضکم من بعض و یتفل بعضکم فی وجوه بعض، و یشهد بعضکم علی بعض بالکفر و یلعن بعضکم بعضاً.فقلت له: ما فی ذلک الزمان من خیر؟ فقال الحسین علیه السلام: الخیر کلّه فی ذلک الزمان، یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله» غیبت، نعمانی، ص206.
امام زمان مهدی (عجل الله فرجه) - قائم آل محمد - یا اباصالح المهدی - کنکور دانشگاه مهدی - مذهبی و معنوی - روانشناسی اسلامی - انتظار فرج و ظهور - فلسفه و عرفان لاهوتیان - سلام و صلوات - نماز قرآن سنت - فرهنگی اجتماعی - عشق و محبت - حدیث حکایت روایت - اخلاقی و سخنرانی - کتاب علم فن آوری - آموزشی تحقیقاتی - عدالت انسانیت مسلمانیت - مشاوره عمومی نظرات - زندگی و خانواده - مسئله پاسخ سوال جواب
السلام علیک یا ابا عبدالله
ای ابا عبدالله چقدر مظلومی که ظالمان جهان حتی از توهین به پرچم عزای تو هم رحم و دریغ نکردند خدایا منتقم خون حسین را برسان بر این سالوسیان دنیا پرست و کسانی که با عقلی ناقص پوست هائی نازک و بی زحمت در حالی که قدمی کوچک برای خود سازی اسلامی و شیعی بر نداشته اند بلکه استهزاء هم کرده اند فکر می کنند عقل کل هستند و طوری بر بی عقلی خودشان پا می فشارند که گوئی هیچ استدلالی جز نفسانیت آنها نیست گر چه حتی همین حرف را اگر به آنها بگوئی درک نمی کنند بلکه انکار میکنند تا چه حد نادانی یا ابا صالح بیا ...بیش از این مپسند بی حرمتی ها را . برای فرج صلوات بفرستید...............!
Interview with god
گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .
So you would like to Interview me? "God asked."
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
If you have the time "I said"
گفتم : اگر وقت داشته باشید .
God smiled
خدا لبخند زد
My time is eternity
وقت من ابدی است .
گفتگو با خدا
What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
Go answered ....
خدا پاسخ داد ...
That they get bored with childhood.
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
They rush to grow up and then long to be children again.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
گفتگو با خدا
And then lose their money to restore their health.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
By thinking anxiously about the future. That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
They forget the present.
زمان حال فراموش شان می شود .
Such that they live in neither the present nor the future.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
That they live as if they will never die.
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
And die as if they had never lived.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
گفتگو با خدا
God's hand took mine and we were silent for a while.
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
And then I asked ...
بعد پرسیدم ...
As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
God replied with a smile.
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
To learn they cannot make anyone love them.
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
What they can do is let themselves be loved.
اما می توان محبوب دیگران شد .
گفتگو با خدا
To learn that it is not good to compare themselves to others.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
To learn that a rich person is not one who has the most.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
But is one who needs the least.
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .
And it takes many years to heal them.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
To learn to forgive by practicing forgiveness.
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .
To learn that there are persons who love them dearly.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
گفتگو با خدا
But simply do not know how to express or show their feelings.
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
To learn that two people can look at the same thing and see it differently.
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
They must forgive themselves.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
And to learn that I am here.
و یاد بگیرن که من اینجا هستم .
Always
همیشه
01:00:29
2009-11-12بر این اساس هر کس که میخواهد عالم دین و پیشوا و مقتدای مردم باشد، باید ابتدا خودش را اصلاح و تهذیب کند و به وسیله عمل، مردم رابه سوی دین دعوت نمایند. او باید پیشوایان معصوم را الگوی عملی خود قرار دهد، چنانکه عالم ربانی شیخ حسین بحرانی مینویسد:
«با دقت در طریقه اهل بیت علیهمالسلام و تتبّع در آثارشان، در مییابیم که آن بزرگواران، تنها با اخلاق کریمه خویش مردم را هدایت نموده و مجذوب دین ساختهاند و پیروان خود را نیز به همین امر دعوت کرده و فرمودهاند: «مردم را با غیر زبانهای خود بخوانید»؛ یعنی، با اخلاق خوب و رفتار نیکوی خود، برای آنها الگو و نمونه باشید.(2)
مبلّغان وارسته و فرزانه، با داشتن اخلاق و رفتار نیک و الهی، میتوانند آثار و برکات بیکرانی در جامعه داشته باشند وبا نفس معنوی و اخلاق پسندیده خود در مردم یک شهر، روستا، محلّه و... تأثیر بگذارند.
«مبلّغان وارسته»، از قید نام و شهرت و نان رستهاند و دل در سودای عشق دوست نهادهاند تا بلکه بر تعداد عاشقان و دلدادگان دوست بیفزایند و از این رو برترین و با فضیلتترین انسانها به شمار میروند. عالم بیدار دل سید جعفر کشفی رحمهالله درباره فضیلت مبلّغان و اهمیت کار آنان مینویسد:
«فضیلت و مرتبه دو طایفه از مبلّغان (مبلّغانی که اصلاً طمع در کسی ندارند و اجری از کسی نمیخواهند و در مرتبه خلافت خدای، وراثت انبیا و ائمه، ثابت و مستقیماند) از حدّ گذشته و در تلو مرتبه پیغمبران و بالاتر از مرتبه مفتی میباشد، چون که وعظ نمودن آخر مرتبه و آخر کمال فتوا دادن و تعلیم نمودن است. و حقّ این طایفه بر مردمان شدیدتر است از حق مفتیان و این دو طایفه چون که ارشاد و عمل موعظه ایشان از دل و از روی اخلاص و بدون غرض میباشد، به مضمون «اِلاّ مَنْ اَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»(3) دل ایشان مقرون به اخلاص و سالم از طمع، ریا، شک و شرک میباشد و لهذا کلام و موعظه ایشان تأثیر میکند و به دل میرسد و بندگان به آن منتفع میگردند و عمل خلافت ایشان مرخداوند و انبیا، مثمر ثمر میگردد و لیکن تأثیر کلام و موعظه آن یکی که عالم به ظاهر و باطن هر دو میباشد، به مراتب سریعتر و شدیدتر میباشد، چون که کلام و موعظه از عالمِ بالاتر از دل و از عالم مشاهده و عیان ـ که عالم روح میباشد ـ صدور مییابد و سر تا پای او همگی وعظ و کلام شده است.(4)
از این جاست که وقتی حواریّین از حضرت عیسی علیهالسلام پرسیدند که مجالست با که بنمائیم؟ آن حضرت فرمودند: «مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللّهَ رُؤْیَتُهُ وَیَزیدُ فی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَیُرَغِّبُکُمْ فِی الاْآخِرَةِ عَمَلُهُ(5)؛ با کسی [مجالست کنید [که دیدن او شما را به یاد خداوند بیندازد و نطق و کلام او بر علم شما بیفزاید و عمل او شما را در مورد آخرت ترغیب کند.»
اصولاً بدون تزکیه و تهذیب نفس، تبلیغ و ارشاد دیگران معنا و مفهومی ندارد و دست زدن به این کار شریف، اقدامی سخت و پرخطر مینماید.
نفس خود ناکرده تسخیر ای فلان چون کنی تسخیر نفس دیگران
نفس را اوّل برو در بند کن پس بـــرو آهنگ وعــــظ و پند کن
منبری بگذار بهر خود نخست وانگهی برجه به منبر تند و چست
تا تو را سوزی نباشد در جگر دم مزن کاندر دَمَت نبود اثر
امام راحل رحمهالله درباره اهمیت تزکیه و تهذیب نفس قبل از اصلاح و ارشاد دیگران میفرماید: «باید دانست که مشکلترین امور و سختترین چیزها دینداری است در لباس اهل علم و زهد و تقوا و حفظ قلب نمودن است در این طریقه و از این جهت است که اگر کسی در این طبقه به وظایف خود عمل کند و با اخلاص نیّت وارد این مرحله شود و گلیم خود را از آب بیرون کشد و پس از اصلاح خود، به اصلاح دیگران پردازد و نگه داری از ایتام آل رسول نماید؛ چنین شخصی از زمره مقرّبین و سابقین به شمار آید.(6)
پس این تزکیه و تهذیب و خودسازی، باید از همان اوان تحصیل و در مراکز علمی صورت گیرد و پایههای اخلاقی مبلّغان از همانجا مستحکم شود. مرجع فقید شیعه آیت اللّه العظمی بروجردی نیز بر این باور بود که: «اولین برنامهای که برای فراگیران علوم دینی ضرورت دارد، پالایش درون، تطهیر روان و تهذیب نفس میباشد، زیرا تمامی فضایل بر این محور میگردند و تا آلودگیها از قلب پاک نشوند، تحصیل علم و رسیدن به مقامات بالای علمی انسان را نجات نخواهد داد. کسی که میخواهد جامعه را اصلاح کند، باید در مرکز علمی، خود را مهذّب نماید.(7)
امید آن که همه ما که در ـ دانشگاه اهل بیت علیهمالسلام علمآموزی میکنیم ـ از مکتب دین و اخلاق و معرفت آن بزرگان نیز دلدادگی و پارسایی آموزیم و بدانیم که برتری و شرافت در دنیا و آخرت مربوط به پرهیزگاران و نیکوکاران است، نه عالمان بیعمل.
«اهل علم با سایر مردم تفاوت ندارند، بلکه مسؤولیت سنگینتری را بر عهده دارند. اگر از مردم تزکیه و تهذیب نفس و عمل صالح خواسته شده، از ما نیز همین امر را خواستهاند. اگر گنهکاری و اخلاق زشت، اسباب هلاکت و شقاوت اخروی است، علما و غیر علما در این جهت فرقی ندارند.
اگر گفته میشود که ایمان و عمل صالح، تنها وسیله سعادت و کمال و نیل به مقام قرب الهی است، در مورد علما نیز همین امر ضرورت دارد. چنان که بعضی مردم به بهشت میروند و بعضی به جهنم، بعض علما هم در دوزخ معذّب خواهند شد. بنابراین اگر ما انتظار داشته باشیم که بدون تزکیه و تهذیب نفس و بدون پرورش اخلاق نیک و بدون عمل صالح، به مقام قرب الهی و درجات عالیه بهشت نائل گردیم، سخت اشتباه میکنیم و مغرور هستیم. علم تنها نمیتواند ما را از عذاب دوزخ نجات دهد و به قرب خدا نائل گرداند؛ بلکه عمل لازم دارد... پس باید به این نکته توجّه داشته باشیم که ممکن است در اثر درسها، سخنرانیها و نوشتهها، منبرها، مداحیها و مرثیه خوانیهای ما،صدها و هزارها نفر هدایت یابند و به سعادت و کمال نائل گردند، لیکن سعادت و کمال آنان، مستلزم نجات و رستگاری ما نخواهد بود. ما به آنها گفتهایم و عمل کردهاند تا به سعادت و کمال رسیدهاند، اگر خودمان اهل عمل نباشیم، ارشاد و هدایت آنها برایمان سودی نخواهد داشت(8)!!»
برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم
بیمغز بود سر که نهادیم پیش خلق دیگر فروتنی به در کبریا کنیم
کمترین و ضروریترین خواسته بزرگان دین از ما، عمل به گفتهها و سخنان خود ما است، یعنی ما حداقل در آنچه که به دیگران میگوییم، عامل باشیم و نمونه کوچکی از مطلوب و مقصود مورد اشاره در سخنرانیها، وعظها و نصیحتهای خود باشیم.
اگر خود فراتر و برتر از گفتارها و تبلیغها باشیم و به تقصیرها و کاستیهای خود بینا شویم و با توبه و انابه، در صدد پاکسازی دل و جان برآئیم، در این صورت حتّی نیازی به گفتن و صحبت کردن نداریم؛ بلکه عمل و رفتار ما خود «تبلیغ واقعی» دین خدا و معارف اهل بیت علیهمالسلام خواهد بود.
در اینجا به چند نکته درباره «مبلّغان وارسته» اشاره میشود.
1 ـ مبلّغان وارسته و بایستهها
عارفان و دانشمندان اخلاق و ادب، سفارشها و رهنمودهای گران مایه و آگاهی بخشی در زمینه اخلاق و رفتار مبلّغان و دانشمندان دینی دارند و خود نیز بهترین نمونه و الگوی این خواستهها و رهنمودها بودند.
یکم. نخستین سفارش و دستورالعمل اخلاقی و عرفانی به مبلّغان و واعظان، اصلاح نفس و تصفیه درون از ناپاکیها و نقصها و مواظبت بر دوری از گناهان و محرّمات است.
عارف کامل بهاری همدانی رحمهالله در این زمینه میفرماید:«ابتدا بر خود مبلّغ و دانشمند واجب است که از اصلاح نفس خود آغاز کند و بر انجام طاعات وترک محرّمات مواظبت کند.»(9)
همو میفرماید: «فرقهای از [واعظان] هستند که تهذیب اخلاق کرده و تصفیه نفس از لوث کدورات نموده و نفس را از شواغل و علائق دنیویه استخلاص فرموده و طمع خود را از خلق به سوی حقّ گردانیدهاند... .»(10)
دوم. مبلّغان سعی کنند، جمیع مکارم و فضایل اخلاقی را در خود جمع کنند و از دنیاپرستی و مال دوستی گریزان باشند. عالم ربانی سید جعفر کشفی مینویسد: «عالمان و مبلّغان، منزّه باشند و تواضع، فروتنی، شکسته نفسی، حلم و بردباری در تعلیم و فتوا دادن به مردمان را شیوه و شعار خود سازند و زهد در دنیا و اعراض از زخارف و امتعه و لذّات فانیه آن را بنمایند و یأس از نفس و ریا و خلقپرستی را التزام نمایند و طریقه اخلاص و توکّل و رغبت در آخرت و تهّیؤ بر مردن قبل از آمدن مرگ را،زاد و توشه خود نمایند.(11)
سوم. جهاد اکبر و مبارزه بیامان با خواهشهای نفسانی و هواهای درون، از صفات بایسته مبلّغان است که در هیچ حال نباید ترک شود. عارف بنام ملکی تبریزی رحمهالله در این زمینه مینویسد: «از کارهای مهم برای اهل علم، امامت جماعت و وعظ است... اگر عالم، قوی و مجاهد بوده و از کسانی باشد که مدتی با نفس خود جهاد کرده و در طول جهاد، راههای پنهان نفوذ شیطان و پوششهای هوای نفس را پیدا کرده، نباید امامت جماعت و وعظ را به کلی رها کند، زیرا این دو مورد اهتمام شرع است.(12)
چهارم. از خصال و ویژگیهای دیگر مبلّغان و دانشمندان در نظر عارف ربانی مرحوم بهاری همدانی رحمهالله فروتنی، داشتن خوف و خشیت از خدا و خشوع و خضوع دائمی است:
«باید شکسته و حزین و ساکت و سرپایین باشد و آثار خوف و خشیت و خضوع و خشوع در وی نمایان باشد که هر که او را ببیند، متذکّر به الوهیت گردد. سیمای او دلالت بر علم کند... جهم چنینج باید اهتمام او به علم باطن و مراقبه قلب و شناختن طریق سلوک اخروی پیش از همه کارجهاج باشد.(13)
پنجم. تخلّق و زینت یافتن به اخلاق و مکارم برجسته و فضایل انسانی، از دیگر صفات و ویژگیهای «مبلّغان وارسته» است. شارح رساله سیر و سلوک، آیت اللّه مدرس هاشمی ضمن اشاره به این مهم، میگوید:
«همه افراد ـ به خصوص علما و طلاب و مدرسینِ محترم و کسانی که در لباس روحانیت هستند ـ لازم است خود را متخلّق به فضایل اخلاقی کنند و با کوشش و مجاهدت، خود را از رذایل اخلاقی، تخلیه کنند تا گفتارشان در دیگران مؤثّر افتد؛ چه آن که موعظه اگر از دل بر آید، بر دل نشیند.
امام باقر علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ المَوْعِظَةَ اِذا خَرَجَتْ عَنِ الْقَلْبِ دَخَلَتْ فِی الْقَلْبِ وَاِذا خَرَجَتْ عَنْ مُجَرَّدِ اللِّسانِ، لَنْ تَتَجاوَزِ الاْآذانَ؛ موعظه اگر از دل خارج شود، در دل مینشیند و اگر صرف لقلقه زبان باشد، از گوشها، تجاوز نمیکند.(14)
ششم. یکی دیگر از صفات و ویژگیهای اخلاقی و عرفانی ناصحان و واعظان، داشتن سوز و گداز در مجالس سخنرانی است. در اینباره دانشمند گرانپایه مرحوم محدّث نوری رحمهالله مینویسد:
«سزاوار است که ارباب دانش و بینش، مجالس مصائب حضرت ابی عبداللّه علیهالسلام را... به دست دیندار دلسوزی دهند که در مجالس، اهل تقوا و دیانت و غیرت و عصبیت، بخوانند و بسوزند و بگریند و از خدای تعالی تعجیل فرج و ظهور سلطان ناشر عدل و امان و باسط فضل و احسان و... را بخواهند.(15)
هفتم. الگو برداری از عارفان و حکیمان و رعایت شؤون علم و حکمت، از صفات برجسته مبلّغان و عالمان دین است. آنان هم خود کسب نور و صفا میکنند و هم به دیگران گرمی و صفا میبخشند. علامه راغب اصفهانی در این رابطه میگوید:
«بر واعظ لازم است که تناسبی با حکما داشته باشد تا بتواند از آنها استفاده کند... و مناسبتی هم با مستمعین خود داشته باشد تا آنان بتوانند از او بهره گیرند... مانند پیامبر که خداوند او را از بشر انتخاب کرد و قدرت ملائکه را به او داد تا بتواند احکام الهی را از ملائکه بگیرد و به مردم برساند... .
سزاوار است که واعظ خود موعظه پذیرد و سپس دیگران را موعظه کند...، بلکه مانند خورشید باشد که به ماه نور میدهد و خودش بیش از آنچه به ماه میدهد نور دارد و مانند آتش باشد که آهن را داغ و سرخ میکند و خودش داغی بیشتری دارد. نیز بر او لازم است که اعمالش برخلاف گفتارش و حالاتش تکذیب کننده زبانش نباشد... .»(16)
2 ـ آفات و کاستیها
کسی که اهل وعظ و تبلیغ است، سعی میکند که از آفتهای این راه دوری جوید و کاستیها و معایب را برطرف سازد و اخلاق و رفتار خود را زینت دهد. در این صورت میتواند به هدایت و ارشاد دیگران مشغول شود.
امام عارفان حضرت صادق علیهالسلام میفرماید:
«لا یَصْلَحُ لِمَوْعِظَةِ الْخَلْقِ اِلاّ مَنْ جاوَزَ هذِهِ الآفاتِ بِصِدْقِهِ واَشْرَفَ عَلی عُیُوبِ الْکَلامِ وَعَرَفَ الصَّحیحَ مِنَ السَّقیمِ وَعِلَلَ الْخَواطِرِ وَفِتَنَ النَّفْسِ وَالْهَوی؛(17)
آن کسی شایستگی موعظه خلق را دارد که با صداقت از این آفتها گذشته باشد و بر عیوب سخن گفتن واقف باشد و درست را از نادرست تشخیص دهد و به بیماریهای دلها و فتنهها و هوای نفس آشنایی داشته باشد.»
امام علیهالسلام درباره این آفات و کاستیها میفرماید:
«آفَةُ العُلَماءِ عَشَرَةُ اَشْیاءَ: اَلطَّمَعُ وَالْبُخْلُ وَالرِّیاءُ وَالْعَصَبِیَّةُ وَحُبُّ الْمَدْحِ وَالْخَوْضُ فیما لَمْ یَصِلُوا اِلی حَقیقَتِهِ وَالتَّکَلُّفُ فی تَزیینِ الْکَلامِ بِزَوائِدِ الاَْلْفاظِ وَقِلَّةُ الْحَیاءِ مِنَ اللّهِ وَالاِْفْتِخارُ وَتَرْکُ الْعَمَلِ بِما عَلِموُا(18)؛
آفات اهل علم ده چیز است: طمع و بخل و ریا و تعصّب در رأی و علاقه به ستایش و فرورفتن در چیزی که به حقیقت آن نمیرسند و به سختی انداختن خود برای زینت بخشیدن به سخن با الفاظ زیاد و کم شرمی از خدا و فخرفروشی و عمل نکردن به آنچه که میدانند.»
امام راحل رحمهالله نیز میفرماید: «اگر شما درس بخوانید، ممکن است عالم شوید؛ ولی باید بدانید که میان مهذّب و عالم خیلی فاصله است... مواظب باشید مبادا پنجاه سال با کدّ یمین و عرق جبین در حوزهها، جهنّم کسب نمایید؛ به فکر باشید. در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق برنامه تنظیم کنید. خدا نکند انسان بیش از آن که خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ پیدا کند؛ خود را میبازد. تا ریش سفید نشده، کاری بکنید.
از آن جایی که مبلّغان و واعظان، در هدایت و راهنمایی بشر، از پیامبران و امامان پیروی میکنند و برجایگاه رفیع ارشاد و هدایت تکیه زدهاند، باید خود را از آفات و کاستیهای این راه در امان دارند و از رذایل و خصلتهای ناپسند اخلاقی دوری جویند.
عالم ربّانی سید جعفر کشفی رحمهالله در این رابطه مینویسد:
«باری مرتبه ایشان (واعظان و ارشاد کنندگان)، بعد از مرتبه پیغمبران وامامان است و بالاتر از آن مرتبهای نمیباشد و خلیفه اعظم و اقدم خداوند میباشند در نشر نمودن و تعلیم کردن علم به بندگان و باید که قدر این مرتبه را بدانند و خود را از آفات محفوظ دارند و آفات این مرتبه، کبر، نخوت، تندخویی، حبّ دنیا، حبّ جاه و ریاست، حبّ خوراک، حبّ خواب، حبّ راحت، حبّ زنان، حرص مال و جمع مال، حسد، اتّباع هوا و طمع در خلق است و باید که از همه اینها اجتناب نمایند و منزّه باشند.
منبع مبلغان » شماره 36 نوشته رحیم کارگر تنظیم برای تبیان حسن رضایی *(dj:
1 ـ بحار الانوار، ج2، ص56؛ نهج البلاغه، قصارالکلم، ش73.
مبلغان » شماره 36 (صفحه 55)
2ـ سلوک عرفانی، ص18.
3 ـ شعراء/89.
4 ـ میزان الملوک و الطوائف، ص174.
5ـ بحار الانوار، ج71، ص189.
6ـ چهل حدیث، ص322.
7ـ ناصح صالح، ص217.
8خودسازی (تزکیه و تهذیب نفس)، آیت اللّه امینی، ص275 و 281.
9 ـ تذکرة المتقین، ص129 و 104.
10ـ همان.
11 ـ میزان الملوک و الطوائف، ص157.
12 ـ المراقبات، ص281.
13 ـ تذکرة المتقین، ص96.
14 ـ شرح رساله سیر و سلوک، ص53 و 54.
15 ـ لؤلؤ و مرجان، ص206.
16 ـ بر کرانه سعادت، ص138 و 139.
17ـ مصباح الشریعه، ص192.
18ـ همان، ص190.