1 ـ چهارده معصوم/ 257 نقل از ینابیعالموده قندوزى باب 55
«بسم الله و بالله، اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین»
بنام تو و به واسطه تو، خدایا مرا از توبه کاران قرار بده، مرا از پاکیزگان قرار بده.
توبه یعنی پاکیزه کردن خود. علی (ع) وقتی سراغ آب می رود، چون آب رمز طهارت است به یاد توبه می افتد. دستش را که تمیز می کند به یاد پاکیزه کردن روح خودش می افتد. به ما می گوید وقتی با این آب، با این طهور، با این ماده ای که خدا آنرا وسیله پاکیزگی قرار داده است مواجه می شوی. وقتی سراغ این ماده می روی، چشمت به آن می افتد و دستت را با آن می شوئی و پاکیزه می کنی، بفهم که یک پاکیزگی دیگری هم هست و یک آب دیگری هم هست که آن پاکیزگی، پاکیزگی روح است و آن آب، آب توبه است.
می گوید علی (ع) دستهایش را که شست، روی صورتش آب ریخت و گفت :
«اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه و لا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه»
صورت را دارد می شوید وبر حسب ظاهر نورانی می کند. خوب! وقتی که صورتش را با آب می شوید براق می شود ولی علی که به این قناعت نمی کند، اسلام هم به این قناعت نمی کند. این خوب است و باید هم باشد اما باید توأم با یک پاکیزگی دیگر، با یک نورانیت دیگر، با یک سفیدی چهره دیگر باشد.
فرمود: خدایا چهره مرا سفید گردان آنجا که چهره ها تیره وسیاه می شود (قیامت). خدایا! آنجا که چهره هائی سفید می شود چهره مرا سیاه مکن، مرا رو سفیدگردان. آنجا که افراد رو سیاه و یا ر و سفید می شوند، مرا رو سیاه مکن.
بعد روی دست راستش آب ریخت و گفت:
«اللهم اعطنی کتاب بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و حاسبنی حسابا یسرا»
پروردگارا! در قیامت نامه عمل مرا بدست راستم بده (چون نامه عمل سعادتمندها بدست راستشان داده می شود). خدایا! در آنجا از من آسان حساب بکش (به یاد حساب آخرت می افتد).
بعد روی دست چپش آب ریخت و گفت:
«اللهم لا تعطنی کتابی بشمالی و لا من وراء ظهری و لا تجعلها مغلولة الی عنقی و اعوذ بک من مقطعات النیران».
پروردگارا نامه عمل مرا بدست چپم مده و نیز آن را از پشت سر به من مده (نامه عمل عده ای را از پشت سر به آنها میدهند نه از پیش رو که آن هم رمزی دارد). خدایا! این دست مرا مغلول و غل شده در گردنم قرار مده. خدایا! از قطعات آتش جهنم به تو پناه می برم. می گوید، بعد دیدم مسح سر کشید و گفت:
«اللهم غشنی برحمتک و برکاتک»
خدایا! مرا به رحمت و برکات خودت غرق کن.
مسح پا را کشید و گفت:
«اللهم ثبت قدمی علی الصراط یوم تزل فیه الاقدام».
خدایا! این دو پای مرا بر صراط ثابت بدار و ملغزان، آنروزی که قدمهامی لغزند.
«واجعل سعیی فیما یرضیک عنی».
خدایا عمل وسعی مرا، روش و حرکت مرا در راهی قرار بده که رضای تو در آن است.
وضوئی که اینقدر با خواست و خواهش و توجه توأم باشد، یکجور قبول می شود و وضوئی که ما می گیریم جور دیگر.
4.جوشش آب وآذوقه از زمین :امام صادق (ع) مى فرماید: هنگامى که حضرت قائم (ع) در شهر مکه ظهور مى کند و قصد حرکت به کوفه را دارد، به نیروهایش اعلاْم مى کندکه کسی که آب و غذا و توشه راه با خود بر ندارد. حضرت، سنگ موسى (ع) را همراه دارد 0 هرجا توقف مى کنند سنگ را به زمین مى کوبد و از زمین چشمه هاى آب مى جوشد. هرکس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر مى گردد و هرکس تشنه باشد، سیراب مى شود.(2)
5. طی الارض ونداشتن سایه :امام رضا(ع) فرمود: هنگامى که حضرت مهدى (ع) ظهور مى کند، زمین از نور خداوند روشن مى شود و زمین زیر پاى مهدى به سرعت حرکت مى کند
او با سرعت، مسیرها را مى پیماید و اوست که سایه نخواهد داشت. (3)
6. کندی حرکت زمان :امام باقر(ع) فرمود: وقتى امام زمان (ع) ظهورکند، به سوى کوفه حرکت مى کند و در آن جا هفت سال حکومت مى کندکه هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست (4)
7.قدرت تکبیر: رسول خدا(ص ) مى فرماید:...حضرت مهدى (ع) جلوى قسطنطنیه فرود مى آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد حضرت هفت تکبیر مى گوید و دیوارها فرو می ریزد(5)
8. عبوراز آب : امام صادق (ع) مى فرماید: پدرم فرمود: هنگامى که حضرت قائم (ع) قیام کند... سپاهیانى را به شهر قسطنطنیه مى فرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جمله اى بر روى پاهاى خود مى نویسند و از روى آب مى گذرند. رومیان وقتى این معجزه را مى بینند به یک دیگر مى گویند: وقتى سپاهیان امام این چنین باشند، خود حضرت چگونه خواهد بود. از این رو، درها را به روى آنان مى گشایند. (6)
9. ندای ابر امام صادق (ع) فرمود: ... حضرت مهدى (ع)در آخرالزمان ظهور مى کند بر سر آن حضرت ابرى در حرکت است و هرجا برود، آن ابر نیز مى رود تا حضرت را از تابش خورشید حفظ کند و با صداى رسا و آشکار، ندا مى دهد، این مهدى است(7)
براى مطالعه بیشتر در باب معجزات حضرت، مى توانید به کتاب "نجم الثاقب"باب ششم مراجعه نمایید.
و اما تعدادى از افرادى راکه در غیبت صغرى به مشاهده معجزات آن حضرت نائل شده اند، مى آوریم: ابن اعجمى، ابن بادشاله، ابن قاسم بن موسى، ابرثابت، ابو جعفر رفا، ابورجا، ابو عبدالله بن فروخ، ابو عبدالله جنیدى، ابو عبدالله کندى، ابو على اسدى، ابوالقاسم بن ابى حابس، ابوالقاسم بن دبیس، ابو محمد بن هارون، ابو محمد بن وجناء، احمد بن ابى الحسن، احمد بن اسحاق، اسحاق کاتب، بسامى، بلالى، جعفر بن حمدان، جعفرى، حاجز، حسن بن فضل بن یزید، حسن بن نضر، حسن هارون، حسن به یعقوب، حصینى، زیدان، شمشاطى، عاصمى، عطار، على بن احمد، على بن محمد، على بن محمد بن اسحاق، فضل بن یزید، قاسم بن علا"ء، قاسم بن موسى، مجروح، مرداس، مسرور طباخ، محمد بن ابراهیم مهریار، محمد بنابى الحسن، محمد بن اسحاق، محمد بن شاذان، محمد بن شعیب، محمد بن صالح محمد بن کشمرد، محمد بن محمد، محمد بن محمدکلینى، محمد بن مارون بن عمران، هارون فزار و ...(8)
ا. عقدالدرر ص 97,138,139, الشیعة والرجعةج 1 ص 158 به نقل از چشم اندازى به حکلومت مهدى (ع) نجم الدین طبسى ص 88.
2. کافى ج 1، ص 1 23 غیبة نعمانى ص 238 بحارالانوار ج13 ص 85 1 وج 52،ص324.
3. کمال الدین، ص 372 اعلام الورى، ص 408 بحارالانوارج 51 ص 157.
4. ارشاد مفید، ص 365 بحا رالانوار، ج 52ص377
5. عقدالدرر، ص 180.
6. غیبة نعمانى ص 59 1 بحارالانوار ج 52ص 365 اثبات الهداة، ج 3، ص 573.
7. کشف الغمه ج 3ص 265 بحارالانوار، ج 51 ص 240 ا ثبات الهداة، ج 3 ص 615.
8. اعلام الورى ص 425 اثبات الهداة ج 3 ص 669 بحارالانوار، ج 52 ص 31 کمال الدین ص 442.
امام صادق (ع) مى فرمایند: یاران مهدى (ع) شمشیرهایى از آهن دارند، ولى جنس آن غیر از آهن است. اگریکى ازآنان با شمشیر خود برکوهى ضربه بزند، آن را دو نیم مى کند. (1)
وسایل دفاعى نیروهاى حضرت به گونه اى است که اسلحه دشمن برآنان کارگر نیست.
امام صادق (ع) در این باره مى فرمایند: یاران مهدى (ع) اگر با سپاهیانى که بین شرق و غرب را فرا گرفته اند درگیر شوند،آنان را در لحظه اى نابود مى کنند وهرگز سلاح دشمن درآنان تأثیر نمى کند. (2)
1. بحارالانوار ج 27 ص41 اثبات الهداةج 3، ص 523.
2. بحا رالانوار، ج 54 ص 54.