به هر حال حضرت باقر و صادق(ع) فرمودند: «خروج این سه ـ سفیانی، خراسانی و یمانی ـ در یک روز، یک ماه و یک سال خواهد بود.1 حضرت صادق(ع) فرمود: «یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه است (چون در یک روز خروج میکنند و هر دو به جانب کوفه میشتابند)».2 و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در کوفه با بر لشکر سفیانی بتازند و بر وی ظفر یابند».3 سیّد خراسانی از خراسان خروج میکند. به او سیّد خراسانی میگویند و سابقاً از بعد از تهران تا آن طرف بلخ و بخارا را خراسان میگفته اند حالا اینکه او از کدام قسمت خراسان خروج میکند، نمیدانیم.
سیّد حسنی هم کسی است که از اولاد امام حسن مجتبی(ع) است، البتّه سیّد حسینی هم گفتهاند. ممکن است از طرف پدر حسینی و از طرف مادر حسنی باشد. همچنین شخص مورد بحث ممکن است هم سیّد حسنی باشد و هم حسینی و هم خراسانی اکثر ساداتی که اهل خراسان هستند همین طورند یعنی هم سیّد حسنی هستند، هم حسینی و هم خراسانی.
البتّه خروج او از علائم حتمی نیست که فکر شود حتماً باید سیّد حسنی یا حسینی یا خراسانی خروج کند تا امام زمان(ع) ظهور نماید. او قبل از ظهور هم هست. منتها وقتی ظهور میشود بروز میکند یعنی حرکت میکند و با جمع اصحابش به امام زمان(ع) ملحق شده، آنجا شناخته میشود که این آقا سیّد حسنی است. شاید قبل از ظهور هیچ کس او را نشناسد.
سپس لشکر خراسانی و سفیانی در بین شهر حیره و کوفه با یکدیگر درگیر میشوند. سپس سفیانی متوجّه خواهد شد که مهدی موعود(ع) ظهور کرده است و آن حضرت در حال حرکت به سوی مکّه میباشد، به همین جهت گروه عظیمی را جهت تعقیب آن حضرت روانه میکند.
پس چون لشکر سفیانی هنگامی که در محلّی به نام بیداء ـ بین مکّه و مدینه ـ برسند و فرود آیند، ندایی از آسمان به زمین خطاب میشود که: تمامی نیروهای سفیانی را به جز سه نفر در خود فرو بِبَر، که اثری از آنها باقی نباشد.
و امّا خداوند متعال، صورتهای آن سه نفر را به پشت بر میگرداند و به قیافة سگ در میآیند و مسخ میشوند.
سپس در چنین زمانی حضرت ولیّ عصر، امام زمان(ع) در کنار کعبة الهی قرار گرفته، بر دیوار آن تکیه زده، به اهل زمین خطاب مینماید و میفرماید: «ای مردم! ما برای یاری دین خدا آمدهایم و هرکس مایل باشد، میتواند به گروه ما بپیوندد». و به دنبال آن میافزاید: «ما اهل بیت پیغمبر(ص) هستیم؛ و از هر فردی نسبت به خداوند متعال و رسولش نزدیکتر و اولی میباشیم، پس هرکس بخواهد که نسبت به حضرت آدم، نوح و ابراهیم؛ و همچنین نسبت به تمامی پیامبران الهی، حتّی حضرت محمّد(ص) با من مذاکره و احتجاج کند، آمادهام».
پس از آن میفرماید: «آیا خداوند متعال در قرآن نفرموده است: «إنّ الله اصطفی آدم و نوحاً و آل إبراهیم و آل عمران علی العالمین ذریّةً بعضها من بعض والله سمیعٌ علیمٌ».4 من تداوم بخش و خلف آدم و نوح هستم، من برگزیدة ابراهیم و محمّد(ص) هستم، هر که میخواهد پیرامون قرآن یا پیرامون سنّت حضرت رسول اکرم(ص) با من احتجاج و مناظره نماید، آمادهام؛ چون از هرکس دیگری به آنها نزدیک تر و به آنها آشناتر هستم». بعد از آن، در ادامة فرمایشات خود میافزاید: «آنهایی که کلام مرا شنیدند و متوجّه شدند، خداوند آنها را هدایت نماید. ضمناً شنوندگان حاضر، این مطالب و مسایل را به دیگران که غایب هستند گزارش دهند...».
امام محمّد باقر(ع) فرمود: «در چنین موقعیّتی خداوند متعال اصحاب و یاران حضرت حجّت(ع) را که تعداد آنها سیصد و سیزده نفر میباشند، جمع میفرماید، همانطور که در قرآن چنین فرموده است: «أینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً إنّ الله علی کلّ شیءٍ قدیرٌ».5 سپس این تعداد افراد با امام زمان(ع) بیعت میکنند؛ و عهد و میثاق حضرت رسول(ص) نزد اوست که از پیامبران یکی پس از دیگری به ارث نهاده شده است».
حضرت باقر العلوم(ع) در پایان افزود: «امام زمان(ع) از فرزندان حسین بن علی(ع) میباشد که خداوند متعال قضیة قیام آن حضرت را در یک شب تنظیم و اصلاح مینماید و نام مبارک و گرامی او همانند نام جدّش رسول خدا(ص) خواهد بود.6
ماهنامه موعود شماره 105
حمید محمدی
پینوشتها:
1. إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 458.
2. معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج 3، ص1043؛ الزام الناصب، ج2، ص 131؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 253، ب 25، ح 143.
3. معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج5، ص 255، ح 1680؛ مختصر بصائر الدرجات، ص 200. (از خطبة محزون حضرت امیر المومنین(ع)).
4. سورة آل عمران (3)، آیة 33 و 34.
5. سورة بقرة (2)، آیة 148.
6. اختصاص شیخ مفید، صص 255ـ257؛ بحارالانوار، ج 52، ص 305،
ح 78.
بر اساساحادیث و روایات :خروج سید حسنی .از نشانه های ظهور حضرت مهدی-علیه السلام -است .
امام صادق -علیه اسلام -فرمود : سید حسنی جوانی خوش سیماست که از سر زمین دیلم و قزوین برای نصرت و یاری آل محمد -صلی الله و آله -قیام می نماید و با بانگی رسا و بیانی شیوا فریاد بر می آورد که به یاری آل محمد _صلی الله علیه و آله _برسید و از شما طلب یاری می کند .مردان از طالقان که شوق شدید به جهاد دارند به او پاسخ مثبت می دهند . شیخ عباس قمی (ره)می فرماید :سید حسنی از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است . او دعوی باطل ندارد و ادعای مهدودیت یا نیابت امام زمان بودن را ندارد و مردم را به نفس خود دعوت نمی کند و از شیعیان مخلص اِِِئمه اثنی عشر و تابع دین حق است . ودر بین مردم مطاع و بزرگ است و در گفتار و کردار موافق با شریعت حقه خاتم الانبیاء محمد -صلی الله علیه و اله -است .در زمان او کفر و ظلم عالم را فرا گرفته است و مردم از دست ستمگران و فا سقان در اذیت و آزار به سر می برند . در چنین شرایطی سید حسنی برای نصرت دین استغاثه می کند و مردم اورا اجابت نماید سید حسنی پس از دوران طولانی . زمام امور مناطقی رابه دست می گیرد و اندکی پیش از ظهور به سوی عراق و کوفه میرود و از دیلم و قزوین تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمان پاک می کند و سر انجام کوفه را محل اقامت خویش قرار می دهد :مدتی در کوفه اقامت می نمایدو سپس خببر ظهور مهدی {عج}به ایشان می رسد .سید حسنی با یارانش به محضر حضرت مشرف می شوند و از آن حضرت مطالبه دلایل امامت و موارث انبیاء را می نماید . امام صادق -علیه السلام -می فرماید :به خدا سوگند که ان جوان حضرت را می شناسد و می داند که او بر حق است کلن مقودش این است که حقیقت او را بر مردم و یارانش روشن کند . سپس حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء را برای او ظاهر می نماید و مهجزاتی از او صادر می شود . در آن هنگام سید حسنی و یا رانش با شان حضرت بیعت می کنند مگر چهل هزار نفر که قرآنها با خود دارند و معروف به (زیدیه ) می باشند که از بیعت امتناع می ورزند.بیعت و میثاق سید حسنی و یارانش بعد از قیام با حضرت مهدی -علیه السلام - در عراق و کوفه از مسلمات است امام علی علیه السلام - فر مودنند : حضررت مهدی {عج}بعد از قیام همراه کشار خویش از مکه به طرف عراق حرکت می نماید . آن گاه سیدحسنی می فر ماید :دلیل برهان تو چیست ؟ حضرت به پرده ای در آسمان اشاره می کند پرنده به کتف مبارک حضرت فرود می آید و عصای خود را در زمین فرود می برد و عصا سبز می شود و شاخ و برگ می آورد آن گاه سید حسنی لشکر خود را تسلیم حضرت می نماید و سید حسنی پرچمدار و فر مانده لشکر حضرت می گردد .امام باقر -علیه السلام - نیز فر موده اند : حضرت مهدی وارد کوفه می شود و سه پرچم آن جا به اهتزاز است و در برابر حضرت مهدی تسلیم می گردند یکی از آن سه پرچم پرچم سید ححسنی است . شیخ عباس قمی منتهی الامال
آنها گنجهایی هستند، اما چه گنجی که نه طلا و نه نقره است، بلکه مردانی می باشند که ایمانی فولادین دارند و بر اسبهای چابک سوار و.اسلحه به دست گرفته و پی درپی ستمگران را می کشند، تا آنکه وارد کوفه می شوند. در آن موقع، بیشتر روی زمین را از لوث وجود بی دینان صاف کرده اند؛ آنها کوفه را محل اقامت خود قرار می دهند.
چون خبر ظهور مهدی(ع) به او و اصحابش می رسد، اصحابش به او می گویند: ای پسر پیغمبر! این کیست؟ که در قلمرو ما فرود آمده است؟ سید حسنی می گوید: با من بیائید تا ببینم او کیست و چه می خواهد. به خدا سوگند، سید حسنی می داند که او مهدی است و او را می شناسد ولی برای این می گوید که به اصحابش بشناساند که او کیست.
سید حسنی بیرون می آید تا به مهدی(ع) می رسد و از وی می پرسد: اگر مهدی آل محمد(ص) هستی، عصای جدت پیغمبر و انگشتر و پیراهن و زرهش، موسوم به«فاضل» و عمامۀ مبارکش به نام«سحاب» و اسبش«یربوع» و«غضبا» شترش و «دلدل» قاطرش و «یعفور» الاغ آن سرور و اسب اصیلش« براق» و قرآنی که امیرالمؤمنین علی(ع) جمع آوری کرده کجاست؟
امام مهدی(ع) تمام اینها را بیرون می آورد. آن گاه عصای پیغمبر(ص) را گرفته و به سنگ سختی می زند، فی الحال سنگ مانند درخت سبز می شود و شاخ و برگ در می آورد.
مقصود سید حسنی این است که بزرگواری مهدی(ع) را به اصحاب خود نشان دهد تا که حاضر شوند با او بیعت کنند.آنگاه سید حسنی عرض می کند: ا... اکبر! یا بن رسول ا...! دست مبارک را بده تا با شما بیعت کنم، مهدی(ع) هم دستش را دراز کرده و حسنی نخست خود و سپس لشکریانش با او بیعت می کنند، مگر چهل هزار نفر، که قرآنها با خود دارند و معروف به «زیدیه» می باشند که از بیعت امتناع می ورزند.»(1)
پی نوشت:
1- مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانیریا، ص1163
نشانه هایى که در آستانه ظهور حضرت مهدى (ع)تحقق خواهد یافت، پنج نشانه است که به آن ها علائم حتمى مى گویند.زیرا در مورد آن ها احتمال بداء نیست و به طور یقین و جزم واقع شدنى است. این علائم پنج گانه حتمى در روایات و اخبار از زبان حضرات ائمه معصومین (ع)به ویژه امام على، امام صادق و امام باقر(ع) مطرح شده است.
امام صادق (ع) مى فرماید: پنج نشانه قبل از ظهور قائم مى باشد:1. صیحه آسمانى 2. خروج یمانى 3. خسف در سرزمین بیداء4. خروج سفیانى 5. قتل نفس زکیه(1)
ا.منتخب الاثرص 452.
خروج یمنی
خروج یمنى از نشانه هاى حتمى ظهور است .(1)درباره انقلاب وقیام یمنى روایات بسیارى وارد شده است. امام صادق(ع) فرمودند:خروج این سه تن، خراسانى، سفیانى ویمنى در یک سال ویک ماه ویک روز اتفاق مى افتد ودرفش یمنى از همه هدایت کننده تر است، زیراکه دعوت به حق مى کند.(2)
روایات مى گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. نیروهاى یمنى و ایرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى شوند واز روایات چنین ظاهر مى شود که نقش نیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است، زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده مى شودکه طرف درگیر با سفیانى، مردم مشرق زمین یعنى یاران خراسانى وشعیب هستند، وگویا یمنى ها پس از یارى رساندنِ به آنان به یمن باز مى گردند. اما در منطقه خلیج، علاوه بر حجاز یمنى ها نقش اساسى خواهند داشت، گر چه روایات، آن را خاطر نشان نساخته اند ولى به طور طبیعى با توجه به روند حوادث ظهور وجغرافیاى منطقه، بایستى فرمانروایى یمن و حجاز وکشورهاى حوزه خلیج در دست نیروهاى یمن، پیرو حضرت مهدى(ع) قرا ر گیرد.
اخبار مؤید این است که انقلاب یمنى به نهضت ظهور امام(ع) نزدیک تر است تا انقلاب زمینه ساز ایرانیان، حتى اگر فرض کنیم یمنى قبل از سفیانى قیام مى کند یا آن که یمنى دیگرى زمینه ساز یمنى موعود مى باشد. در پاره اى روایات سخن از درفش یمنى به میان آمده که از همه درفش ها هدایت کننده تر است زیرا که دعوت به حق مى کند. (3) احتمالات بسیارى درباره هدایت کننده تر بودن درفش یمنى داده اند، اما پسندیده این است که درفش یمنى اگر هدایت گرى بیشترى دارد به این دلیل است که مستقیما از رهنمودهاى حضرت مهدى(ع) برخوردار مى گردد. همچنین یمنى به دیدار حضرتش نائل مى شود وکسب شناخت ورهنمود مى کند. مؤید این امر هم روایات مربوط به انقلاب یمنى هاست که رهبر انقلاب یمن، یعنى شخص یمنى را مى ستاید وبا این عبارات توصیف مى نماید: به سوى حق هدایت مى کند و شما را به سوى صاحبتان مى خواند واین که براى هیچ مسلمانى سرپیچى از آن جایز نیست وکسى که چنین کند اهل آتش خواهد بود، اما انقلاب زمینه ساز ایرانیان، در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن، ستایش از عموم گردیده است. (4)
1. منتخب الاثرص 452.
2. بحا رالانوار ج 52ص 210.
3. بحارا لانوار ج 52 ص 210
4. عصر ظهور کورانی ص 161.
یمانى
شخصى است که در آخر الزمان خروج مى کند. در اخبار آخرالزمان و علائم ظهور حضرت مهدى(ع) مکرر از آن نام برده شده است و در روایت منقول از امام باقر(ع) خطاب به شیعه چنین آمده که: سفیانى و خراسانى و یمانى همزمان خروج مى کنند و پرچم او در میان پرچم هایى باشدکه در آن زمان برافراشته مى گردد. وى بیش از همه به راه حق هدایت مى کند، زیرا وى به یار شما )بقیة الله( دعوت مى نماید و چون خروج کند، بر هر مسلمانى است که به وى بپیوندد و برکسى جائز نباشد، از فرمان او سر بتابد و هرکس از اطاعت وى سرپیچى کند، اهل
دوزخ است؟ چه او مردم را به راه حق و صراط مستقیم مى خواند (1)
در بخش نشانه هاى ظهور، خروج یمانى از روشن ترین علائم است که بیش از چهارده ماه فاصله با ظهور آن حضرت نخواهد داشت (2) ودر حدیثى آمده است: یمانى از شیعیان ا میرالمؤمنین(ع) ا ست (3)
سید حسنی , یمانی
1. سفینة البحار به نقل از معارف و معاریف ج10 ص 617.
2. روزگار رهایی ج2 ص 1023
3. غیبة نعمانى ص 63 1 بحا رالانوار ج52 ص 75.
سید حسنی , یمانی