اسماء و صفات الهی
مفهوم اسماء حسنی
" برای خداست تمامی اسمایی که بهترین اسماء است پس او را عبادت کنید و با آنها به سویش توجه نمایید."( سوره اعراف، آیه 80)
توصیف اسماء خدا به وصف " حسنی " دلالت می کند بر این که مراد به این اسماء، اسمایی است که در آنها معنای وصفی بوده باشد، مانند آن اسمایی که جز بر ذات خدای تعالی دلالت ندارد، اگر چنین اسمایی درمیان اسماء خدا وجود داشته باشد، آن هم نه هر اسم دارای معنای وصفی، بلکه اسمی که در معنای وصفی اش حسنی هم داشته باشد، باز هم نه هر اسمی که در معنای وصفی اش حسن و کمال خوابیده باشد، بلکه آن اسمایی که معنای وصفی اش وقتی با ذات خدای تعالی اعتبار شود به غیر خود احسن هم باشد، بنابر این شجاع وعفیف هرچند از اسمایی هستند که دارای معنای وصفی اند و هر چند در معنای وصفی آنها حسن خوابیده لکن لایق به ساحت قدس خدا نیستند برای این که از یک خصوصیت جسمانی خبر می دهند.
لازمه این که اسمی از اسماء خدا بهترین اسم باشد این است که بریک معنای کمالی دلالت کند، آن هم کمالی که مخلوط با نفس و یا عدم نباشد، واگر هم هست تفکیک معنای کمالی از آن معنای نقصی و عدمی ممکن باشد.
" تنها برای خداست اسماء حسنی"، هر اسمی که احسن در وجود باشد برای خدا بوده و احدی درآن با خدا شریک نیست. تنها برای خدا بودن آنها معنایش این است که حقیقت این معانی فقط و فقط برای خداست و کسی در آنها با خدا شرکت ندارد، مگر به همان مقداری که او تملیک به اراده و مشیت خود کند.
تقسیم بندی صفات الهی
بعضی از صفات خدا صفاتی است که معنای ثبوتی را افاده می کند، از قبیل علم و حیات، و اینها صفاتی هستند که مشتمل برمعنای کمالند، و بعضی دیگرآن صفاتی است که معنای سلبی را افاده می کند، مانند سبوح و قدوس و سایر صفاتی که خدای را منزه از نقایص می سازد، پس از این نظر می توان صفات خدا را به دو دسته تقسیم کرد: یکی ثبوتیه و دیگری سلبیه.
پاره ای از صفات خدا آن صفاتی است که عین ذات او است نه زاید بر آن . مانند حیات و قدرت و علم به ذات، و اینها صفات ذاتی اند. و پاره ای دیگر صفاتی هستند که تحقیقشان محتاج به این است که ذات قبل از تحقق آن صفات محقق فرض شود، مانند خالق ورازق بودن که صفات فعلی هستند، و اینگونه صفات زاید برذات و متنزع از مقام فعلند.
همچنین خلق و رحمت ومغفرت و سایر صفات و اسماء فعلی خدا که برخدا اطلاق می شود، و خدا به آن اسماء نامیده می شود بدون این که خداوند به معانی آنها متلبس باشد، چنان که به حیات و قدرت وسایر صفات ذاتی متصف می شود، چه اگر خداوند حقیقتاً متلبس به آنها می بود می بایستی آن صفات، صفات ذاتی خدا باشند نه خارج از ذات، پس از این نظرهم می توان صفات خدا را به دو دسته تقسیم کرد: یکی صفات ذاتیه و دیگری صفات فعلیه.
تقسیم دیگری که درصفات خدا هست، تقسیم به نفسیت و اضافت است، آن صفتی که معنایش هیچ اضافه ای به خارج از ذات ندارد صفات نفسی است مانند حیات، آن صفتی که اضافه به خارج دارد صفت اضافی است، و این قسم دوم هم دوقسم است، زیرا بعضی از اینگونه صفات نفسی هستند و به خارج اضافه دارند آنها را صفات نفسی ذات اضافه می نمامیم، و بعضی دیگر صرفاً اضافی اند مانند خالقیت و رازقیت که امثال آن را صفات اضافی محض نام می گذاریم.
تعداد اسماء حسنی
در آیات کریمه قرآن دلیلی که دلالت کند برعدد اسماء حسنی و آن را محدود سازد نیست. هر اسمی درعالم باشد که ازجهت معنا احسن اسماء بوده باشد آن اسم ازآن خداست، پس نمی توان اسماء حسنی را شمرده و به عدد معینی محدود کرد.
آن مقداری که در خود قرآن آمده صد و بیست و هفت اسم است:
الف – الاه، احد، اول، آخر، اعلی، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل المغفره، اقرب، ابقی.
ب – باری، باطن، بدیع، بر، بصیر.
ت – تواب.
ج – جبار، جامع.
ح – حکیم، حلیم، حی، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفی.
خ – خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین،خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ – ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمه، ذوالقوه، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر- رحمن، رحیم، رئوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س – سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش – شهید، شاکر، شکور، شدید العقاب، شدید المحال .
ص – صمد.
ظ – ظاهر.
ع – علیم، عزیز، عفو، علی، عظیم، علام الغیوب، عالم الغیب و الشهاده.
غ – غنی، غفور، غالب، غافرالذنب، غفار.
ف – فالق الاصباح، فالق الحب و النوی، فاطر، فتاح.
ق – قوی، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل التوب، قائم علی کل نفس بما کسبت.
ک – کبیر، کریم، کافی.
ل – لطیف.
م – ملک، مومن، مهیمن، متکبر، مصور، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مصیب، متعال، محیی، متین، مقتدر، مستعان، مبدی، مالک الملک.
ن – نصیر، نور.
و – وهاب واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه – هادی.
معانی این اسماء را خدای تعالی به نحو اصالت داراست، و دیگران به تبع او دارا هستند، پس مالک حقیقی این اسماء خداست، و دیگران چیزی ازآن را مالک نیستند مگر آنچه را که خداوند به ایشان تملیک کرده باشد که بعد از تملیک هم باز مالک است، واز ملکش بیرون نرفته است.
در قرآن هیچ دلیلی بر توقیفی بودن اسماء خدای تعالی نبوده بلکه دلیل بر عدم آن هست.
نفی حد دراسماء و صفات الهی
ما جهات نقص و حاجتی را که در اجزای عالم مشاهده می کنیم از خدای تعالی نفی می نماییم، مانند مرگ و فقر. وصفات کمال برای او اثبات می کنیم از قبیل حیات، قدرت، علم و امثال آن. این صفات در دار وجود ملازم با جهاتی از نقص و حاجت است وما آن را از خدای تعالی نفی می کنیم. از طرف دیگر وقتی بنا شد تمامی نقایص و حوایج را از او سلب کنیم برمی خوریم به این که داشتن حد هم از نقایص است، برای این که، چیزی که محدود بود به طور مسلم خودش خود را محدود نکرده، و موجود دیگری بزرگتر از آن و مسلط بر آن بوده که برایش حد تعیین کرده، لذا همه انحاء حد و نهایت را از خدای سبحان نفی می کنیم، و می گوییم: خدای تعالی در ذاتش و همچنین درصفاتش به هیچ حدی محدود نیست، پس او وحدتی را داراست که آن وحدت برهر چیزی قادر است، و چون قادر است احاطه به آن هم دارد.
این جاست که قدم دیگری پیش رفته و حکم می کنیم به این که صفات خدای تعالی عین ذات اوست، و همچنین هریک از صفاتش عین صفت دیگر اوست، و هیچ تمایزی میان آنها نیست. مگر به حسب مفهوم – معنای کلمه – برای این که فکر می کنیم اگر علم او مثلاً غیر قدرتش باشد و علم و قدرتش غیر ذاتش بوده باشد، همانطور که درما آدمیان این طور است، باید صفاتش هریک آن دیگری را تحدید کند و آن دیگری منتهی به آن شود، پس باز پای حد و انتها و تناهی به میان می آید.
و همین است معنای صفت احدیت او که از هیچ جهتی ازجهات منقسم نمی شود و نه درخارج و نه در ذهن متکثر نمی گردد.
منبع :سید حسنی علیه السلام
معارف قرآن در المیزان، گردآوری و تنظیم: سید مهدی امین
سید حسنی علیه السلام
آشنایی با حضرت عبدالعظیم ، امامزاده عبدالله
امامزاده عبدالعظیم حسنی
نسب حضرت عبدالعظیم حسنی ( ع ) به واسطه و با چهار پشت ، به امام حسن مجتبی ( ع ) می رسد. بنای اصلی و نخستین بقعه یعنی حرم آن ، در نیمه دوم قرن سوم هجری توسط محمد پسر زید داعی علوی ، تعمیر اساسی شد. درگاه اصلی ورودی بنا که در سمت شمال قرار دارد بار اول در زمان پادشاهان آل بویه و سپس در دوره قاجار به یاری مجدالملک کامل شد.
گورستان حضرت عبدالعظیم حسنی با مقابر ، صحن ها و مجموعه های خصوصی اطراف حرم ، اعتبار ویژه ای دارد. احترام و تقدس ویژه ای که مردم برای حضرت قائل بوده اند، موجب خاکسپاری بسیاری از شخصیت های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی در این گورستان شده است ؛ ناصرالدین شاه ، قاآنی شیرازی ، قائم مقام فراهانی ، بدیع الزمان فروزانفر ، آیت اله کاشانی ، علامه محمد قزوینی ، حسینعلی میرزا نصرت السلطنه ، ستارخان ، گروهی از دراویش نعمت الهی و فرزندان آیت اله بهبهانی در این گورستان آرمیده اند.
این بنا در آغاز تنها از حرم تشکیل می شد اما به مرور متعلقات دیگری یافت و به صورت مجموعه بزرگ امروز ، مشتمل بر حرم ها ، رواق ها ، مسجدها و ایوان ها و صحن های متعدد درآمد. در دوره صفویه بناهای اطراف به آن افزوده شد و در دوره قاجار به دلیل نزدیک بودن به پایتخت مورد توجه بیشتر قرار گرفت و بیشتر بناهای وابسته به حرم عبدالعظیم و امامزاده زید در این دوره تکمیل و تزئین شد.
از آثار تاریخی این مجموعه سردر آجری دوران سلجوقی است و نیز صندوقی از چوب عود، گردو با کتیبه هایی به خط نسخ و ثلث برجسته که به سال 725 هـ . ق تعلق دارد.
بنای اصلی حرم، اتاقی چهار ضلعی به ابعاد 5/ 7 متر است که در بالا با چهار گوشواره به هشت ضلعی و سپس به کمک طاق بندی های کوچک به شانزده ضلعی تبدیل و زمینه برای برپایی گنبد فراهم می شود. پوشش زیرین گنبد با طاق ضربی مدور در زمان شاه تهماسب تغییر یافت و پوشش خارجی آن در سال 1270 هـ . ق به دستور ناصرالدین شاه با خشت های مسی زرین تزیین شد.
در جانب شرقی حرم ،
مسجد و در سمت غرب ، مسجد مردانه ومقبره ناصرالدین شاه قرار دارد. ضلع جنوبی مقبره ناصرالدین شاه به وسیله یک در کوچک اختصاصی به حرم امامزاده حمزه راه دارد. بقعه امامزاده طاهر نیز در سمت شرقی صحن بزرگ واقع است.
بالای حرم و در کنار گنبد دو گلدسته به ارتفاع 24 متر از سطح بام و قطر 2 متر در سال 1270 هـ . ق ساخته شد. بر فراز ضریح نیز جمعاً 64 گلدان زرین قرار دارد.
مهم ترین صحن و ایوان حرم ، صحن و ایوان بسیار وسیع آستانه است که در شمال حرم واقع ، و به دستور ناصرالدین شاه ساخته شده است. ایوان جنوبی حرم نیز در سال 944هـ . ق به فرمان شاه تهماسب صفوی ساخته و در دوره قاجار آینه کاری و تزئین شد.
صحن های دیگر حرم شامل صحن باغ طوطی یا مدرسه امین السلطان در شمال غربی حرم ، صحن ناصرالدین شاه یا صحن ولیعهدی که اکنون به صحن کاشانی معروف است در غرب حرم ، صحن باغ علی خان در شرق حرم و صحن جنوبی که به صحن امامزاده حمزه معروف است.
در غرب حرم ، مسجد و رواق بالاسر قرار دارد که از ساخته های دوران صفوی است. این مسجد دارای محراب بسیار زیبایی از کاشی های مُعـّرق رنگارنگ است.
گورستان حضرت عبدالعظیم حسنی با مقابر ، صحن ها و مجموعه های خصوصی اطراف حرم ، اعتبار ویژه ای دارد. احترام و تقدس ویژه ای که مردم برای حضرت قائل بوده اند، موجب خاکسپاری بسیاری از شخصیت های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی در این گورستان شده است ؛ ناصرالدین شاه ، قاآنی شیرازی ، قائم مقام فراهانی ، بدیع الزمان فروزانفر ، آیت اله کاشانی ، علامه محمد قزوینی ، حسینعلی میرزا نصرت السلطنه ، ستارخان ، گروهی از دراویش نعمت الهی و فرزندان آیت اله بهبهانی در این گورستان آرمیده اند.
گالری عکس حضرت عبدالعظیم
امامزاده عبدالله آیین ورزان
در کیلومتر هفت
جاده تهران – فیروزکوه بقعه امامزاده عبدالله فرزند امام جعفر صادق (ع ) واقع شده و به امامزاده «عبدالله افتح» شهرت دارد. در بنای بقعه ، کتیبه ای موجود نیست و تنها تاریخ 730 هـ . ق بر روی ضریح چوبی نقش بسته است.
امامزاده عبدالله
بنای این امامزاده
در مسیر جاده پیشوا – غیاث آباد و در شرق روستای غیاث آباد قرار دارد. بنای اصلی بقعه در میان بنای جدید الاحداث محصور است. صحن امامزاده شامل یک اتاق است که در جبهه جنوبی دو اتاقک با بدنه و سقف آینه کاری شده دیده می شود. در میانه این اتاق گوری قرار دارد که از کف اتاق حدود 50 سانتی متر بلندتر و دارای ضریح جدید است. در چهار جهت اصلی پایه ی گنبد ، برای تأمین نور و روشنایی داخل صحن نورگیرهایی تعبیه کرده اند. نـَسَب امامزاده عبدالله طبق تاریخ موجود ، با واسطه به حضرت موسی بن جعفر (ع ) می رسد. در حال حاضر مسجدی در ضلع شرقی امامزاده به آن الحاق شده و زائر سرای وسیعی در طبقه بالای آن احداث گردیده و در ضلع غربی ، حسینیه مردانه و در ضلع شرقی حسینیه زنانه احداث شده است.
امامزاده عبدالله و عبیدالله دماوند
این امامزاده از بناهای بسیار زیبای اواخر قرن هفتم هـ . ق
درمنطقه دماوند است. بنای بقعه برجی آرامگاهی است با بدنه مضرس ( منقوش به نقش و نگارهایی به صورت دندانه ها ) و گنبد فیروزه ای رنگ که بر سطح خارجی آن ، مهرهای گچی مشاهده می شود. در داخل ، کتیبه ای حاوی آیات قرآن کریم وجود دارد.
امامزاده قاسم، شمیران
امامزاده قاسم در
شمال شمیران و در روستای قدیمی « دژ علیا» واقع است. بنای اصلی امامزاده برجی هشت ضلعی است که هر ضلع آن از داخل 25/ 2 متر عرض دارد و از آجر ساخته شده است. این بقعه امروزه دارای صحن ، ایوان ، رواق و گنبد کاشیکاری است. اصل بنای بقعه را از قرن هفتم هجری دانسته اند. در زمان شاه تهماسب صفوی صندوقی با تاریخ 963 هـ . ق بر روی مرقد نهاده شد.
ساختمان اصلی بقعه در زمان فتحعلی شاه قاجار توسعه یافت و ایوان بزرگ فعلی در طرف قبله بنا شد. بیرون بقعه و در گوشه جنوب غربی بنای قدیم ، هنوز طاق نماها و رومی های عهد صفوی مشهود است. گنبد بیرونی بنا پیازی شکل است و ساقه آن با پوششی از کاشی خشتی با نقوش هندسی و خطوط کوفی بنایی تزیین شده است. صندوق امامزاده در سال 963 هـ . ق در سی و سومین سال پادشاهی شاه تهماسب صفوی روی مرقد نصب شد.
گورستان امامزاده قاسم در زمین های پیرامون بنا به شکل پلکانی قرار گرفته و مقابر خانوادگی خانواده های قدیمی و سرشناس تهران را در خود جای داده است.
امامزاده قاسم وحیدیه
این امامزاده
در محله جوقین یکی از محلات شهر وحیدیه قرار دارد. بنا به دوره صفویه تعلق دارد و به احتمال زیاد ایوان آن در دوره قاجار اضافه شده است. پلان بنا چهار ضلعی است و یک ایوان شرقی دارد که ورودی بنا را در خود جای داده است. پوشش بقعه به صورت یک گنبد پله ای اجرا شده و پوشش ایوان به صورت طاقی است. مصالح بنا ، خشت و گل و سنگ و داخل آن با گچ اندود شده است.
امامزاده موسی
این بقعه
در روستای خوروین در شمال غربی شهر کرج واقع است. بنای کوچک امامزاده با پلان مربع ، از داخل دارای ابعاد تقریبی 444 در 444 سانتی متر است. قطر دیوارها 150 سانتی متر و سقف بنا ، گنبدی است. در دوره های اخیر در شمال بنا و در برابر ورودی امامزاده ، ایوانی برپا داشته اند که ارتفاع آن 77 سانتی متر بلندتر از کف بنا است. زیر گنبد در میان محوطه داخلی ، ضریح چوبی گره سازی شده مشبک از چوب چنار با طرح «چهار قل» به بلندی 155 ، درازای 230 و پهنای 149 سانتی متر وجود دارد که صندوق مزار را در میان گرفته است.
این صندوق دارای دو کتیبه بزرگ به هم پیوسته به صورت دو حاشیه در بالا و پایین و تعدادی کتیبه های ناپیوسته و کوتاه در چهار طرف بدنه است.
امامزاده هادی و علی نقی
در مسیر کرج – قزوین ، نرسیده به شهر هشتگرد و محل «ینگه امام» مقبره امامزاده هادی و علی نقی از اولاد امام موسی کاظم (ع) ، به چشم می خورد. بنای این امامزاده نزدیک کاروانسرای ینگه و تپه بزرگ تاریخی واقع است.
این بنا از دو قسمت یعنی ایوان شمالی در جلو و حرم اصلی در پشت آن تشکیل شده است. تزئینات ازاره ( آن قسمت از دیوار اتاق و یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین بود ) جلوی ایوان به ارتفاع یک متر با آجر هفت رنگ دوره قاجاریه که نقش های آنها با هم ترکیب شده ، شکل گرفته است.
سر در ورودی بنا دارای قوس بزرگ و لچکی ( طرح سه گوش ) های قوس سر در به شیوه مِعقلی تزیین شده است. نمای سطح داخلی حرم با گچ اندود شده و فاقد هرگونه تزئینات است. گنبد خارجی با پوشش زیرین حرم به صورت هرم دوازده ترک است که کاشیکاری آن ضمن تعمیر قسمت های دیگر بنا در سال 1347 شمسی به طور کامل مرمت شد.
این بنا از آثار دوره صفویه به شمار می رود. درباره این بقعه در سفرنامه میرزا حسین فراهانی چنین آمده است : گویند دو نفر از اولادان حضرت موسی بن جعفر در اینجا مدفون هستند.
امامزاده هارون بن موسی
بقعه امامزاده هارون بن موسی
در تکیه جوستان از توابع طالقان قرار دارد. بقعه و گنبد این بنا از سنگ و گچ ساخته شده است. بنای امامزاده بسیار شکیل و زیباست و اهالی جوستان و روستاهای اطراف احترام ویژه ای برای آن قایل هستند. در امامزاده هارون کتیبه ای سنگی به طول 90 و عرض 33 سانتی متر، حاوی فرمان شاه تهماسب صفوی به خط ثلث موجود است. در این فرمان شاه تهماسب صفوی «به سبب عجز سکنه ی متوطنه ( ساکن ) و عدم استطاعت مالی مردم طالقان» آنها را از دادن مالیات معاف نموده است. این سنگ مرمر منقوش در حال حاضر در جوار درِ امامزاده نصب شده است.
امامزاده یحیی ، ورامین
بنای امامزاده یحیی در
جنوب شرقی شهرستان ورامین و در محله ای معروف به کهنه گاهقرار دارد. تاریخ بنای امامزاده یحیی ، ماه محرم سال 707 هـ . ق است. سبک معماری مقبره شباهت زیادی به مسجد جامع و برج علاءالدین دارد. ورودی بنا در جهت شمال ، دارای حیاط وسیعی است که از آن به عنوان گورستان استفاده شده است.
سیاحان بازدید کننده از امامزاده یحیی همگی از کاشی های شفاف و زیبای آن در سفرنامه های خود تعریف و تمجید کرده اند، ولی متأسفانه اثری از آن کاشی ها بر جای نمانده است.
بنای امامزاده یحیی یکی از چند اثر تاریخی دوره مغول است که هنوز در ورامین بر جای مانده و با گنبد زیبای آجری در محوطه گورستان محصور است.
اهمیت تاریخی این امامزاده مرهون تزئینات، گچبری و کتیبه برجسته آن می باشد که به خط ثلث نوشته شده است. ساختمان بقعه برخلاف نمای بیرونی آن تزئینات عالی گچبری دارد و تاریخ محرم سال 707 هـ . ق بر کتیبه آن نقش بسته و نام «ابومحمد الحسن بن المرتضی بن حسین محمد بن الحسن بن ابی زید» بر آن حک است.
بنای مقبره دارای گنبد بزرگ آجری است که در بدنه آن هشت دریچه مشبک تعبیه شده و تهویه هوا و تأمین نور داخل صحن را به عهده دارد.
این بقعه ، محراب کاشیکاری بسیار نفیسی به تاریخ 663 هـ . ق اثر «علی بن محمد ابی طاهر» را در خود جای داده بود که اکنون در موزه «متروپولیتن» نیویورک نگهداری می شود.
روی مزار، سنگ قبری به شکل محراب با تاریخ 750 هـ . ق وجود داشت که اکنون در موزه آرمیتاژ روسیه جای دارد. روی این سنگ امضای دو نفر از افراد خاندان کاشی ساز معروف کاشان به عنوان سازنده دیده می شود. داخل صحن شجره نامه ای موجود است که نسب امامزاده را به امام حسن (ع) می رساند.
امامزاده یحیی ، تهران
بقعه امامزاده یحیی
در انتهای محله «عودلاجان» نرسیده به خیابان ری در کوچه ای به نام امامزاده یحیی قرار دارد. به عقیده گروهی از پژوهندگان ، این بقعه مدفن حضرت یحیی از اولاد امام زین العابدین (ع) است، اما روی صندوق قبر بقعه ، نام یحیی بن زید فرزند امام حسن مجتبی (ع) آمده است.
بنای اصلی امامزاده متشکل از برج خشتی هشت ضلعی احتمالاً به قرن هفتم هجری تعلق داشت و دارای گنبد هرمی شکل 12 ضلعی بود. این بنا در سال 1318 تخریب شد و بنای فعلی در سال 1320 شمسی در همان محلی ساخته شد که بنای قدیمی و خشتی بقعه وجود داشت. بنای جدید به همان سبک و فرم بنای اصلی جایگزین بنای قبل شد و ملحقات و تزئینات آن به تدریج در سال های بعد تکمیل شد.
صندوق منبت عتیقه بقعه ، چنانکه در کتیبه آن اشاره شده است، به دستور «ملک شاه غازی» در سال 895 هـ . ق به وسیله دو برادر به نام های استاد حسین و استاد محمد لواسانی ساخته شد.
برخی دیگر از امامزاده های تهران : امامزاده علی در روستای جعفرآباد جنگل ورامین ، امامزاده عبداله بوالعرض در 9 کیلومتری ورامین ، امامزاده علی در روستای آجربست ورامین ، امامزاده قاسم خالدآباد ورامین ، امامزاده شاهزاده محمد در روستای ایجدان ورامین ، امامزاده سید سلطان محمود خاوه ای در جوادآباد ورامین ، امامزاده هادی نزدیک ابن بابویه شهر ری از دوره مغول یا سلجوقی و ....
" رنگ سبز انتظار"
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
" افضل اعمال امتی، انتظارالفرج "
با فضیلت ترین اعمال امت من، انتظار فرج است.
همه ما شیعیان ، خود را منتظر آن امام غایب می دانیم و منتظر نیم نگاهی از سوی ایشان هستیم.
آیا انتظار تنها با لفظ ، گریه و زاری است و عمل نمی خواهد؟
آیا همینکه برای فرج دعا نماییم کفایت می کند؟
آیا هیچ اندیشیده ای که چرا پیامبر اکرم با فضیلت ترین عمل امت خویش را " انتظار فرج " دانسته اند؟
باید بدانیم که ما منتظران در عصر غیبت وظایفی داریم که دراین نوشته به برخی از این وظایف از منظر روایات اشاره ای گذرا خواهیم داشت ، باشد که همه ما از منتظران واقعی حضرت بوده و در راه رضای ایشان که همان رضای خداست، گام برداریم.
1- دعا برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف)این کار یکی از وظایف مهم ما به شمار می رود . ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این تاکید داشته اند و دراین باب از ائمه اطهار دعاهایی به دست ما رسیده است .
2- شناخت صفات و سیره امام علیه السلامبدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده و چه سیره و روشی را در زندگی پیاده می نماید. دراین راستا مطالعه آیات و روایات فراوانی که در ارتباط با وجود مقدس امام بیان شده، مفید است.
3- رعایت ادب در همه مواردامامی که واجب الاطاعة و محبت خدا بر تمامی اهل زمین است. نامش محترم و یادش بسیار گرامی است. او پیشوای همه و چشم بینای خدا دربین مخلوقات است . روزی اهل زمین به یمن وجود ایشان است و هرکس که به مرتبه ای ازمراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است.
4-عشق و علاقه به حضرتگفته اند ؛ مرحوم سید عبدالکریم کفاش، هفته ای یک بار به محضر آن حضرت مشرف می شد . او در ری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی می زیست. دریکی از تشرفاتش، امام از او می پرسند، سید عبدالکریم اگر ما را نبینی چه خواهد شد؟! سید پاسخ می دهد: آقا حتما می میرم. حضرت در پاسخ فرمودند: " اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی. "
5- علاقمند کردن دیگران به امام زمان علیه السلام طبیعی است که هرکس به چیزی علاقمند باشد درصدد تبلیغ و ترویج آن برآمده و آنرا به دیگران معرفی می کند، چه رسد به اینکه محبوب، وجود مقدس خاتم الاوصیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
6- انتظار فرجامام صادق (ع) فرمودند: " بخشی از معتقدات ائمه علیه السلام عبارت از تقوی، پاکدامنی و خیرخواهی ...و صبورانه در انتظار فرج بودن است. "
در بسیاری از احادیث در باب انتظار فرج ، بیان شده که هرگاه یکی از منتظران حضرت درجوار رحمت الهی می رود، چنان است که درمیان سپاه امام و یا در میان خیمه حضرت به شهادت می رسد.
و در بسیاری از روایات، بهترین اعمال را انتظار فرج دانسته اند.
7- به جا آوردن حج و عمره و زیارت مشاهد مشرفه به نیابت از اماماعمالی که به نیابت از امام زمان علیه السلام به جا آورده می شود در واقع هدیه ای از جانب عاشقان به ایشان است.
8- استغاثه به وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف .در بعضی از روایات از آن بزرگوار به" غیاث المضطرالمستکین " تعبیر شده است .
توسل و استغاثه بر اهل بیت علیه السلام، سیره دائمی بزرگان و صلحاء و علمای شیعه بوده و حتی ائمه علیهم السلام نیز به وجود مقدس ایشان توسل می جسته اند .
9- تجدید بیعت با امام علیه السلامبر اساس پاره ای از روایات، تجدید بیعت بعد از هر نماز واجب است و در هر جمعه مستحب است.
در روایتی از امام صادق نقل شده است که " هرکس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمی میرد مگرآنکه حضرت را ببیند و بشناسد."
10- اجتناب از محارمکسی که منتظر واقعی است، باید از آنچه که امام زمانش کراهت و دوری دارد، اجتناب ورزد و هر عملی را که در تقرب او موثر است، به خاطر رضای محبوب و ارتباط روحی با او انجام دهد.
مرحوم شیخ طوسی می گوید : وجود حضرت لطف و عنایت بر ماست و غیبت ایشان به خاطر اعمال بد ما می باشد.
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم ؟ آن کوی بی نشانت گفتا نشان چه پرسی ؟ آن کوی بی نشان است
حضرت علی (ع) فرمودند : " زمین خالی از محبت خدا نیست لکن خداوند متعال ، خلقتش را از اینکه حجتش را بشناسد نابینا و محروم می نماید و این به خاطر ظلمی است که بر خودشان روا داشته اند."
حضرت مهدی علیه السلام در توقیعی چنین می فرمایند : تنها چیزی که ما را از دوستان جدا می کند ، خبر گناهانی است که همواره از ناحیه آنان به ما می رسد.
11- دوستی با صالحاندوستی با دوستان حضرت باعث تقرب و جلب خشنودی ایشان است . همچنین ایجاد سرور برای مؤمنین و محبین اهل بیت علیه السلام و رفع حوائج آنان نیزاز وظایف منتظران شمرده شده است .
12- برائت از دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلاممنتظر واقعی هرگز با دشمنان خدا و اهل بیت دوستی نمی کند و همیشه از آنها دوری می جوید.
سید حسنی علیه السلام
بار الها ما را در زمره منتظران حقیقی امام عصر عجل الله مقرر فرما
سیدی از اولاد سبزپوشان بنی حسن علیهالسلام
کوچههای شهر ری چه بیچراغ به انتها میرسیدند
و بامهای خانهها چقدر از افق دور بودند.
نمیدانم
در کدام روز تقویم تاریخ آرزوهای شهر ری بود.
که مسافری از مدینه
از دروازه بی نام و نشان ری گذشت
و کفشهایش را در کوی «سکة الموالی» از پای درآورد.
سحرگاه همان روز بود که هزاران یا کریم خاکستری
در کفشهای خاک خوردهاش لانه کردهاند و باغبانهای پیر شهر، در جای پایش، ستارههای سبز کاشتند و بامهای شهر پرشرار از کبوترهایی که میخواستند در همسایگی خانه خورشید، تخم بگذارند.
آن سید کریم
که از اولاد سبزپوشان بنی حسنی علیهالسلام بود،
هر غروب که سجادهاش را در ایوان عبادت پهن میکرد
بوی گل یاس در جانماز همه مؤمنین میپیچید و به نفس حق آن مرد پارسا، دعای همه حاجتمندان برآورده میشد.
طلاب و حجره نشینان فقه و حدیث
بر سر سفره فضل و کمال او نشستند
تا در زمانه اخلاط صدق و کذب
از روایات ناب و خالص او که نسل در نسل در رگ و خون او جاری شده بود، طعامی برای رزق خویش برگیرند.
برای شیعیان دورمانده از عطر امامت
مصاحبت با مردی که همنشینی با سه امام را در کوله بار تنهایی خویش دارد، به سان یافتن چشمه آبی است برای عطش زدگان وادی حیرت!
اهالی شهر ری که سالها در حسرت کربلا
دانههای اشک برشته تسبیح فراق شمرده بودند
به نیت آن حدیث مبارک
که دیدار حضرت عبدالعظم حسنی علیهالسلام را به سان زیارت کربلا دانسته بود،
دلتنگیهایشان را به ضریح چشمان او بخشیدند
و هنوز
راه کربلای خیلیها،
که دست شان از ضریح شش گوشه کوتاه است،
از جاده شهر ری میگذرد.