«عن اءمیرالمؤ منین (علیه السلام ) انا نقطة تحت الباء (2)ان کل ما فى القرآن فى الفاتحة و کل ما فى الفاتحة فى بسم الله الرحمن الرحیم و کل ما فیه فى الباء و کل ما فى الباء فى النطقة و اءنا نقطة تحت الباء (3)»
بعضى از مفسران این سخن را نامعقول و نوعى غلو دانسته اند (4) و برخى نیز اشتمال باى بسم الله بر معارف قرآن را همانند جاى گرفتن نظام کیانى با زمین و آسمان خود، در پوست تخم مرغ بدون بزرگ شدن تخم مرغ یا کوچک شدن کیان پنداشته اند (5)
در پاسخ این مفسران باید گفت:
« قرآن کریم جامع همه حقایق و اسرار عالم است؛ اما این معارف گسترده تنها از ظواهر آن استفاده نمى شود، بلکه مستفاد از خواص حروف یا بطون فراوان قرآن کریم است که تنها در دسترس پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و عترت طاهرین (علیهم السلام ) است. سخن حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) نیز که فرمود: علم آینده و حدیث گذشته در قرآن است و من سخنگوى قرآنم. اشارتى به همین واقعیت است: ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اءخبرکم عنه. اءلا ان فیه علم ما یاءتى و الحدیث عن الماضى و دواء دائکم و نظم ما بینکم (6)
خداى سبحان براى قرآن کریم که تنها تنزیل و ظاهرش در دسترس ماست، کتاب دیگر و مقام مکنونى بیان مى دارد: انه لقرآن کریمَ فى کتاب مکنونَ لا یمسه الا المطهرون (7). پس این کتاب در کتابى دیگر است و قرآن در ظواهر آن خلاصه نمى شود .
راه فهم این گونه معارف روایى باز و شواهد آن نیز آشکار است و آنان که توفیق فهم چنین اسرار و حقایقى را نیافته اند، نباید به آن بپردازند، بلکه باید علمش را به اهلش واگذارند تا به ورطه انکار نیفتد .
اما داستان قرار گرفتن زمین در پوست تخم مرغ، چون سؤ ال کنندگان از قدرت خدا بر چنین کارى، در یک سطح نبودند، پاسخهایى که به آنان داده شده مختلف است: در یک پاسخ، حضرت امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: خداوند آسمان و زمین را در ظرفى کوچکتر از تخم مرغ جاى مى دهد و آن هنگامى است که تو با گشودن چشم خود آسمان و زمین را مشاهده مى کنى: جاء رجل الى الرضا (علیه السلام ) فقال: هل یقدر ربک اءن یجعل السماوات و الاءرض و ما بینهما فى بیضة ؟ قال: نعم و فى اءصغر من البیضة و قد جعلها فى عینک و هى اءقل من البیضة لاءنک اذا فتحتها عاینت السماء و الاءرض و ما بینهما ولو شاء الله لاءعماک عنها (8)
این گونه پاسخها تنها براى متوسطان از انسانها نافع است. در پاسخى دیگر، حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) مى فرماید: خدا عاجز نیست، اما آنچه تو پرسیدى ناممکن است: قیل لاءمیرالمؤ منین (علیه السلام ): هل یقدر ربک اءن یدخل الدنیا فى بیضة من غیر اءن تصغر الدنیا اءو تکبر البیضة ؟ قال: ان الله تبارک و تعالى لا ینسب الى العجز و الذى ساءلتنى لا یکون. (9)
قدرت بى کران خداى سبحان به هر چیز (کل شى ء) تعلق مى گیرد: (ان الله على کل شى ء قدیر ) (10)، اما محالات و ممتنعات "شى ء" نیست تا قدرت خدا به آنها تعلق گیرد .
تذکر: نقد سخن منقول از حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به این که خط رایج عصر نزول، خط کوفى بود و خط مزبور فاقد نقطه است، چنین پاسخ داده مى شود که بر فرض پذیرش هر دو مقدمه یاد شده و قبول آن که به دست خود حضرت على (علیه السلام ) اعجام و اعراب حاصل نشد، بالاخره براى امتیاز حروف از یکدیگر علامتهاى ویژه اى وجود داشت تا مثلا (خر) را از جر و حر امتیاز دهد و براى حرف باء نیز علامت ویژه اى بود که آن نشانه مخصوص در حدیث مزبور بر فرض صحت آن، مراد بوده است. »(11)
_____________
1- بیان السعاده، ج 1، ص 29؛ نیز ر.ک تفسیر سوره حمد امام خمینى (قدس سره )، ص 203 .
2- مشارق اءنوار الیقین، ص 21؛ منهج الصادقین، ج 1، ص 90؛ روح البیان، ج 1، ص 7؛ اسفار، ج 7، ص 34.
3- ینابیع الموده، ج 1، ص 68 .
4- المنار، ج 1، ص 35 .
5- الکاشف، ج 1، ص 26 .
6- نهج البلاغه، خطبه 157، بند 2 .
7- سوره واقعه، آیات 77 79 .
8- بحار، ج 4، ص 143 .
9- همان؛ نورالثقلین، ج 1، ص 38 .
10- سوره نور، آیه 45 .
11- تفسیر تسنیم، جلد اول، جوادی آملی