« وَ جَعَلَنى مِمَّنْ یَقْتَصُّ اثارَکُمْ . . . . وَیُحْشَرُ فى زُمْرَتِکُمْ، وَ یَکِرُّ فى رَجْعَتِکُمْ، وَ یُمَلَّکُ فى دَوْلَتِکُمْ.»(4)
و چنین حکایت شده که صادق آل محمّد علیهم السلام، زیر لب هاى مبارک، این شعر را ترنّم مى فرمود:
لکلّ اُناس دَولَةٌ یَرقَبُونَها وَ دَولَتُنا فى آخرِ الدَّهر یظهر(5)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ حضرت امام صادق(علیه السلام): «لیس منّا من لم یؤمن بکرّتنا» بحار الانوار ج 53 ص 92 حدیث 101.
2 ــ «ثم یخرج الصدیق الأکبر امیرالمؤمنین على بن أبى طالب (علیه السلام) و ینصب له القبّة بالنجف.»
بحارالانوار ج 53 ص 16.
3 ــ « سئل عن الرجعة أحق هى ؟ قال: نعم. فقیل له من أوّل من یخرج؟ قال: الحسین یخرج على أثر القائم(علیهما السلام).» بحار الانوار ج 53 ص 103 حدیث 130.
4 ــ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیرة.
5 ــ یعنى: هر دسته از مردم را دولتى است که انتظار آن را مى کشند، و دولت ما (آل محمد علیهم السلام)در پایان روزگار ظاهر مى شود. منتهى الآمال: ج 2 فصل دوم، ذکر جمله اى از خصایص حضرت صاحب الزمان، خصیصه 46.
آیاته الکثیرة المعیّنة ظاهرة جلیة مبیّنة «39»
نشانه هاى نور
قرآن کریم:
(سَنُریهِمْ ایاتِنا فِى الاْفاقِ وَ فى اَنْفُسِهِمْ حَتّى یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الْحَقُّ)(1)
عن الصادق(علیه السلام): «خُرُوجُ الْقائِمِ هُوَ الْحَقُّ....»(2)
«به زودى آیات و نشانه هایمان را در آفاق و در نفس هایشان به آنان نشان مى دهیم، تا این که براى آنان روشن گردد که آن حقّ است»
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: « منظور از حق در این آیه شریفه قیام حضرت قائم علیه السلاماست.»
ابعاد وجودى حضرت بقیّة الله الأعظم ارواحنافداه دائما هدف پیکان هاى کهنه شبهات پوسیده و بى اساس بوده.
منکرین آن وجود مسعود، همیشه در صدد دست یافتن به دست آویزى سست و بى بنیاد بوده اند تا آتش کینه اى که در دل ناپاک خویش دارند، به وسیله آن خنک سازند، و با زیاد شدن منکرین حضرت، بر کثرت سپاه خویش بنازند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ سوره فصلت: 53.
2 ــ بحار الانوار ج 51 ص 62 حدیث 63 .
امّا قران مجید دائماً با جملات رسا و زیبا و بیانات بلیغ و شیوا، کتاب مکر آنان را ورق ورق کرده و در زیر باران شدید آیات بیّنات خویش به دست سیل نابودى سپرده است.
آرى; آن ها که پهناى دلشان، مرداب گندیده اى از عقاید انحرافى شده، گاهى با انکار امکان طول عمر انسان و گاه با شبهه در طولانى شدن زمان غیبت، سعى در خاموش کردن نور الهى با دهان خویش دارند;
( یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِافْواهِهِمْ)(1)
غافل از آن که چراغ فروزان و بر افروخته شده از نور الهى خاموش شدنى نیست.
( وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِه وَلَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ)(2)
خداوند در زمان غیبت و پیش از ظهور آن بى کران نور، آن قدر نشانه و علامت در وجود خودِ مردم و آسمان و زمین به آنان نشان دهد که مانند روز روشن بر ایشان واضح و مبیّن شود که آن قیام بزرگ حق است و حقیقت دارد، و آن چه به گوش شنیده بودند و به زبان، انکار مى کردند اکنون به چشم باز مى بینند و دیگر هنگامه انکار به پایان رسیده.
علامات قیام حضرت ولى عصر علیه السلام بر دو گونه اند، علامات حتمى و غیر حتمى.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 و 2 ــ سوره صف: 8.
3 ــ علامت حتمى; نشانه هائى است که در پى آن، ظهور واقع خواهد شد.
علائم غیرحتمى; نشانه هاى است که تحقق آنها براى ظهور الزامى نیست، ممکن است بدون این که آنها واقع شوند ظهور محقق شود، و یا آنکه واقع شوند ولى ظهور را در پى نداشته باشند.
گفتنى است که آنچه بداء ناپذیر است و حتمى است، اصل ظهور حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه مى باشد، از امام صادق علیه السلام روایت شده که حتى در علائم حتمى هم ممکن است بداء شود، یعنى ممکن است فرج اتفاق بیفتد بدون آنکه این علائم واقع شود.
علامات; آن نشانه هایى است که نزدیک یا مقارن ظهور حضرتش اتفاق مى افتد، و با وقوع آنها، ظهور را در پى خواهد داشت، مانند نداى جبرئیل که مردم را براى بیعت با آن خلیفه خداوندى دعوت مى نماید، و در پیشگاه آن حضرت فریاد مى زند:
« البیعة لله. »(1)
«این بیعت از براى خداست.»
از دیگر علامات آن است که مردم چهره منور امیر دایره وجود، حضرت مولى الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سینه نیلگون آسمان مشاهده مى کنند و صدایى مى شنوند که ندا مى کند:
«اى مردم این امیر مؤمنان است که به عالم دنیا بازگشـته اسـت.»
دیگر آن که خورشید رسم صبحگاهى خویش را برهم مى زند و این بار از مغرب طلوع مى کند.(2)
یا این که بر خلاف عادت فلک، خورشید در نیمه ماه رمضان و ماه در آخر آن مى گیرد.(3)
و دیگر علاماتى که تفصیل و شرح آن ها در گنجایش این نوشتار نیست و چه کتاب هاى عریض و طویلى که در علامات ظهور به دست
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ بحار الانوار ج 52 ص 290 حدیث 30.
2 ــ ارشاد شیخ مفید(رحمه الله) ج 2 باب 40 حدیث 3 .
3 ــ ارشاد شیخ مفید(رحمه الله) ج 2 باب 40 حدیث 10 .
علماى شیعه(1) و یا مخالفین نوشته شده، و هزاران علامت در آن ها به ثبت رسیده است.
و بالاخره خداوند متعال با آیات بسیار، حجّت خویش را بر مردم باهر و ظاهر و به نصرت و یارى خویش او را بر جهانیان قاهر خواهد نمود.
(یَسْتَنْبِؤُنَکَ اَحَقٌّ هُوَ قُلْ اى وَ رَبّى اِنَّهُ لَحَقٌّ)(2)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ مانند کتاب «نوائب الدهور فى علائم الظهور» از مرحوم میرجهانى(رحمه الله) .
2 ــ یعنى: از تو مى پرسند آیا آن (وعده الهى) حق است، بگو: آرى. به پروردگارم سوگند قطعا حق است. سوره یونس: 53.
و مدّة طالت من الأیام سلطنة القائم فى الأنام «40»
سلطنت سلطان عصر، شهر و دیار او
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام:
« یَمْلِکُ ما بَیْنَ الْخافِقَیْنِ اَربَعینَ عاماً.»(1)
« بین مشرق تا مغرب را چهل سال مالک شود.»
روایات در باب توسعه دائره حکومت آن شاهباز عدالت و حق خواهى از جهت زمان، متعدد و متفاوت است.
در بعضى از روایات مدّت آن هفت سال از سال هاى آن عصر که به شمار سال هاى شما هفتاد سال مى شود، تعبیرشده و دربعضى چهل سال(2)و در بعضى فرموده اند: «حکومت او تا دامنه قیام قیامت امتداد مى یابد.»(3)
و دربرخى دیگر کوتاه ترین مدّت را هفت وبالاترین را نه سال شمرده اند.
اما در زمان غیبت جایگاه حضرتش براى مردمان معلوم و مشخص نیست و جز خادمین و ملازمین رکاب آن حضرت از مأوى او بى خبرند(4)، و در بعضى نقل ها محل سکونت یاوران و خاندان آن هماى سعادت، در جزائر خضراء و جایگاه خود آن حضرت را مناطق دور از دست خلائق نام برده شد(5).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ منتخب الأثر ص 478.
2 ــ منتخب الاثر ص 143 و 487.
3 ــ منتخب الاثر ص 296.
4 ــ بحارالانوار ج 52 ص 155 حدیث11.
5 ــ بحار الانوار ج 52 ص 159 . «إنّ أبى صلّى الله علیه، عهد إلىّ ان لا اُوطّن من الأرض إلاّ أخفاها و أقصاها، اسراراً لأمرى و تحصیناً لمحلّى من مکائد أهل الضلال» بحارالانوار ج 52 ص 34.
اما زمانى که بر سریر حکومت تکیه زند و بارگاه امامتش برپا گردد، از روایات چنین بر مى آید که خانه خویش را مسجد سهله در شهر کوفه(1) و مقر حکومت و خلافت خود را مسجد مقدس کوفه قرار مى دهد(2).
همان مسجدى که از آن زمان که بانک اذان امیرالمؤمنین علیه السلام به شمشیر زهر آگین کفر و الحاد در فضاى آن خاموش شد، صداى ناله اش چون ستون حنّانه در فراق امیر عالم از بند بند خشت ها و گل هایش به گوش جان مى رسد. تا زمانى که انشاء الله دست مبارک زاده حیدر کرار در آغوشش بگیرد تا از حنین ناله خویش باز نشیند.
و از پاره اى از روایات چنان استفاده مى شود که حکومت آن حضرت تا زمان رجعت ائمه هُدى علیهم السلام به طول مى انجامد(3)، و سپس دوازده پیشواى هدایت شده هدایت گر بعد از او خواهند آمد.(4)
آرى شاخسار درخت پر بار حکومتش بر تمام گیتى سایه مى افکند و پرچم عدالت او بر فراز بام دنیا به اهتزاز در مى آید، و عدالت علوى اش تمام مشرق و مغرب عالم را پر خواهد ساخت، و جایى از پهنه گیتى از دائره سلطنت آن پادشاه هستى خارج نخواهد بود، وجب به وجب خاک زمین از این که در زیر پاى آن حضرت و یاوران سعادتمندشان باشد، به خویش مى بالد و فخر مى فروشد.
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَة کَریمَة، تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَ اَهْلَهُ
وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکْ
وَ الْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَ تَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ»
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ بحار الانوار ج 52 ص 331 حدیث 54.
2 ــ بحار الانوار ج 52 ص 376.
3 ــ منتهى الآمال: ج2 فصل دوّم جمله اى ازخصایص حضرت صاحب الزمان خصیصه46 ص 771.
4 ــ «یکون بعد القائم اثنى عشر مهدیّاً» بحارالانوار ج 53 ص 145.