از چهار گروهی که از چهار چیز میترسند و نسبت به آن نگران هستند، تعجب میکنم، چرا به چهار چیز پناه نمیبرند:
1 .آنکه از ترس مینالد، چرا به این کلام خداوند عزّوجل پناه نمیبرد که فرموده است:
«حسبنا الله و نعم الوکیل؛[لطف و یاری]خدا برای ما بس است و چه خوب وکیلی است!» .(آل عمران، ایه 173)
زیرا خدای جلّ جلاله به دنبال این آیه فرموده است:«آنان که چنین گفتند، با پیروزی و سرافرازی، بیآنکه اندکی به آنها برسد، از جهاد برگشتند».
2 .در شگفتم از کسی که از غم در هراس است، چرا به دعای یونس(ع) پناه نمیبرد، آنجا که خداوند عزّوجل از قول او فرمود: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین؛ جز تو خدایی نیست، تو از اینکه مورد اعتراض باشی، منزّهی به راستی که من از ستمکاران بودم» .(سوره انبیاء، ایه 87)؛
زیرا خداوند، به دنبال این آیه فرموده است:«یونس این گونه به خدا پناه برد، ما او را از غم رهایی دادیم و این گونه، مؤمنین را از غم نجات میدهیم» .
3 .در تعجبم از شخصی که دربارهاش مکر و حیله شده است، چرا به این گفتار خداوند پناه نمیبرد که فرمود: «و افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد؛ کار خود را به خدا واگذار میکنم، بی شک او نسبت به بندگان بیناست» .(سوره مؤمن، ایه 44)؛زیرا خداوند درباره گوینده این سخن فرمود:«فوقاه الله سیئات ما مکروا؛خداوند از بدی هایی که دربارهاش اندیشیده بودند، او را نگه داشت» .
4 .و در شگفتم از کسی که دنیا و زینت آن را میخواهد که چرا پناه نمیبرد به ایه «ما شاء الله لا قوة الا بالله» .(سوره کهف، آیه 39)؛
زیرا خداوند از قول شخص مؤمنی که در حال «مناظره» با رفیق ناسپاس خود بود، میفرماید:«چرا وقتی داخل باغت شدی، این جمله را نگفتی .«هر چه خدا خواست و نیرویی نیست جز از سوی خداوند» .
زیرا من از امام صادق(ع) شنیدم که خداوند به دنبال این گفتار، از قول آن مؤمن، به یار همراهش گفت: اگر میبینی من مال و فرزند کمتری دارم، پس، امیدوارم که خداوند بهتر از باغ تو را نصیبم کند:«فعسی ربّی ان یؤتین خیراً من جنّتک؛ممکن است، خداوند بهتر از باغ تورا به من ببخشد» .(سوره کهف، ایه 40) و امیدش به تحقق پیوست؛ زیرا عسی در آیه موجبه است .
منبع: الخصال، مرحوم صدوق، ص 218