برای حالت انتظار فرج و گشایش در امور، سلسله مراتبی وجود دارد که با توجّه به نوع مشکلی که چشم به راه حلّ آن هستیم، تنظیم میگردد.
1. انتظار در جهت گشایش امور شخصی
اوّلین و ضعیفترین مراتب انتظار، انتظار برای گشایش در امور شخصی خود و فتح و فرج غصّهها و ناگواریهای فردی میباشد. البتّه همین امور شخصی گاهی غصّههای زندگی مادّی و امور عادّی خود است و گاهی دردها و غصّههای معنوی که انسان در دل دارد و خواستار گشایش آن با فرج امام زمان(ع) است. وجود مبارک حضرت مهدی(ع) در توقیع شریفی که به محمّد بن عثمان العمری ارسال داشتند بعد از جواب سؤالات اسحاق بن یعقوب میفرمایند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج خود شماست».1 در دعای افتتاح نیز میخوانیم: «خداوندا پراکندگی ما را به وسیلة او جمع و گسیختگیمان را دور کن و پریشانیها را بدو پیوست کن و کمی مان را به وسیلة او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیلة او تبدیل به عزّت کن و... فقر ما را به وسیلة او جبران کن و شکاف و تفرقة ما را به او برطرف کن و سختی ما را به وسیلة او آسان کن و...».
2. انتظار جهت گشایش در امور مؤمنان
دومین مرتبة انتظار، انتظار برای رفع مشکلات از جامعة ایمانی و آحاد مؤمنان و موحّدان است؛ مشکلاتی که از جهت مادّی و معنوی، دینی و دنیایی مؤمنان را محاصره نمود و آنان را در نوعی سرگردانی و بیسامانی قرار داده است. حضرت سجّاد(ع) میفرماید: «زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما بزداید و دلهای آنان را چون پارههای آهن (سخت و تزلزلناپذیر) کند و هر مرد آنان را قدرت چهل مرد دهد. آنان فرمانروا و سالار جهان خواهند بود».2 حضرت باقر(ع) میفرمایند: «هر گاه زمان ما (ظهور ما) فرا رسد و مهدی ما بیاید، شیعة ما از شیر دلیرتر و از سر نیزه برندهتر خواهد بود...»3 حضرت علی(ع) میفرمایند: «با مهدی ما حجّتها تمام میشود، او پایانبخش امامان، نجاتبخش امّت و منتهای نور است».4 در دعای افتتاح چنین میخوانیم: «خدایا ما به سوی تو، از دوری پیغمبرمان(ص) و غایب بودن ولیّمان شکایت میکنیم». همچنین در دعای عهد با امام زمان(ع)5 میخوانیم: «خداوندا با حضور حضرت(ع) این گرفتاری را از این امّت برطرف کن و ظهور او را برای ما نزدیک کن».
3. انتظار در جهت گشایش امور آحاد انسانی
سومین مرتبة انتظار، انتظار برای گشایش در امور جامعة جهانی و همة آحاد و ساکنان زمین است، زیرا ظهور امام عصر(ع) نویدبخش امنیت و عدالت جهانی است و از برکات و آثار آن، همة اهل زمین برخوردار خواهند شد. حضرت باقر(ع) میفرمایند: «زمانی که قائم به پا خیزد، ایمان را به هر دشمن کینهتوزی عرضه میکند، اگر از جان و دل ایمان نیاورد، گردنش زده میشود، یا همچون ذمّیان امروز جزیه میپردازد و به کمر او زنّار میبندد و آنان را از شهرها، به حومهها و روستاها بیرون میکند».
در دعای عهد با امام زمان(ع)6 میخوانیم: «خداوندا، او را پناهگاه بندگان مظلومت قرار بده...»
4. انتظار جهت گشایش امور جامدات، گیاهان و حیوانات
چهارمین مرتبة انتظار، انتظار برای گشایش در حیات حیوانات، گیاهان و جمادات است، زیرا با امر فرج در زمین و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحوّلات مثبت ایجاد خواهد شد و دامنة ظهور و شعاع نور آن شامل حال آنان نیز میگردد. همچنانکه در عصر غیبت میخوانیم: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی النّاس».
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «او زمین را، همچنانکه آکنده از ستم و بیداد شده، از عدل و داد پر میکند. آسمان از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و زمین از رویاندن گیاهانش».7 حضرت علی(ع) فرمودند: «زمانی که قائم ما قیام کند، آسمان نزولات خود را فرو ریزد و زمین گیاهانش را برویاند و کینه و دشمنی از دلهای بندگان رخت بربندد و درندگان و چرندگان با هم بسازند چندان که زنان زیور (زنبیل) به سر، عراق را تا شام میپیمایند و جز بر علف و سبزه گام نمینهند و هیچ درندهای آنها را آشفته و هراسان نمیکند».8
پیامبر(ص) فرمودند: «قیامت برپا نمیشود تا زمانی که زمین از ستم و دشمنی آکنده شود، آنگاه مردی از خاندان من قیام کند و زمین را، همچنانکه از ظلم و جور آکنده شده از عدل و داد پر کند».9 در این باره، در دعای عهد10 میخوانیم: «خداوندا، به او سرزمینهایت را آباد کن و بندگان را زندگانی (حقیقی) ببخش».
5. انتظار جهت گشایش امر انبیا و اولیا
پنجمن مرتبة انتظار، انتظار جهت گشایش غصّهها و دردهای اولیا و انبیا در گذشتة تاریخ و شادمانی و فرج برای آنان است. در دعای ندبه، در همین رابطه، میخوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون پیامبران و فرزندان آنها را میگیرد».
6. انتظار جهت گشایش در امور آل محمد(ص)
ششمین مرتبة انتظار، انتظار برای گشایش امر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و مستضعفان واقعی است، زیرا با ظهور امام عصر(ع) دولت کریمة اهل بیت(ع) تشکیل خواهد شد و بازگشت مجدّد آنان به دنیا با رجعت شروع خواهد گشت؛ به عبارتی فرج امام عصر(ع) فرج آل محمّد(ص) است و موجب شادمانی رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) خواهد شد. آری تا ظهور امام زمان(ع) اتّفاق نیفتد، همچنان اهل بیت(ع) در استضعاف و مظلومیّت به سر میبرند.
مفضّل بن عمر میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «رسول خدا(ص) نظری به علی، حسن و حسین(ع) افکند و گریست و فرمود: شما مستضعفان بعد از وفات من هستید»، مفضّل گوید: عرض کردم یابن رسول الله معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما امامان بعد از من هستید، چون خداوند میفرماید: «و میخواهیم بر آنان که درزمین به ضعف کشیده شدهاند، تفضّل نماییم و آنان را پیشوایان و وارثان حکومت حق سازیم». پس این آیه در مورد ما اهل بیت(ع) تا روز قیامت جاری است».11
همچنین در کتاب «غیبت» شیخ طوسی آمده که از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است در مورد قول خداوند متعال: «و نرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمةً و نجعلهم الوارثین» فرمودند: «ایشان اهل بیت محمّد(ص) هستند که خداوند مهدی آنان را بعد از رنجیدن آنها (استضعاف آنها) میآورد سپس آنان را عزّت میبخشد و دشمنانشان را ذلیل میسازد».12
نیز در دعای ندبه میخوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون کشتة کربلا ـ امام حسین(ع) ـ را بگیرد». یا در دعای عهد با امام زمان(ع) میخوانیم: «خداوندا پیامبرت(ص) و پیروان او را به دیدارش شادمان کن و پس از او به بیچارگی ما رحم کن، خداوندا با حضورش این گرفتاری را از این امّت برطرف کن و...»
در دعای قنوت امام حسن عسکری(ع) آمده است: «بار خدایا، به درستی که حقّ ما پس از تقسیم شدن در دست غاصبان، دست به دست گشت و حکومت ما پس از مشورت به چیره شدن و زورمندی (دشمنان) واقع شد و پس ازآنکه برگزیدة امّت بودیم میراث آنها شدیم که وسایل لهو و بازیگری با سهم یتیم و محتاج و بیوه خریداری گردید و اهل ذمّه بر مردم مؤمن حکومت یافتند و فاسقان هر قبیله عهدهدار امور آنان گشتند که نه دفاع کنندهای هست تا آنها را از هلاکت دور سازد و نه سرپرستی که به آنان با دیدة مهر بنگرد و نه صاحب مهربانی که جگر تفتیده را از گرسنگی برهاند و آن را سیر کند، پس آنان با خواری در خانة گمشدهای واقع شدهاند و گرفتار فقر و همنشین اندوه و ذلّت میباشند».
7. انتظار جهت گشایش امور ملکوتیان
هفتمین مرتبة انتظار، انتظار برای گشایش غصّهها و اندوه فرشتگان و ملکوتیان می باشد، زیرا مصائب اولیای الهی و به ویژه مصیبت حضرت سیّدالشهدا(ع) آنان را غمزده و رنجور ساخته و آنان در انتظار گشایش امر هستند. امام باقر(ع) در جواب ابوحمزة ثمالی که از علّت نامگذاری آن حضرت به «قائم» پرسید، فرمودند: «چون جدّم حسین(ع) کشته شد، فرشتگان با گریه و فغان به درگاه خداوند عزّوجلّ فریاد برآوردند که: ای خدا و سرور! آیا از کسی که برگزیدة تو و فرزند برگزیدة تو و بهتر آفریدة تو را میکشد چشم میپوشی؟ خداوند عزّوجل به آنان وحی فرمود که: فرشتگان من آرام گیرید، به عزّت و جلالم سوگند که از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه خداوند امامان نسل حسین(ع) را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز میخواند. خداوند فرمود: با این قائم از آنان انتقام میگیرم».
8. انتظار جهت گشایش در امور امام زمان(ع)
هشتمین مرتبة انتظار، انتظار ظهور برای گشایش غصّهها و دردهای خود امام زمان(ع) و شادمانی قلب آن بزرگوار است، زیرا قلب امام عصر(ع) در دوران غیبت نقطة مرکزی بزرگترین و عظیمترین مصائب و دردهاست، به طوری که:
1. در دوران غیبت، حقّ ولایت و حکومت به دست شرورترین انسانها غصب شده، دین و احکام الهی مورد هجوم قرار گرفته و بهترین پیروان ایشان در سختترین شرایط زندگی میکنند.
یکی از علمای اهل معرفت میگوید: اگر از حضرت علی(ع) 21 سال غصب حکومت و ولایت سیاسی شده و ایشان در استضعاف و مشکلات فراوان قرار گرفت، به گونهای که خود فرمودند: «صبر کردم در حالی که در چشمم خار و در گلویم استخوان بود»،13 امام زمان(ع) بیش از 1100 سال است که در این حالت به سر میبرد، او داغدار مصائب همة انبیا و اولیا و از جمله داغدار مصائب مادرشان حضرت زهرا(س) و جدّ بزرگوارشان امام حسین(ع) هستند و داغ اجداد طاهرینشان را به دل دارند.
2. حقّ ولایت و حکومت خود را غصب شده میبیند.
3. بیتوجّهی و تاراج ثروتها و حقوق شرعی مانند خمس، فدک و... را شاهد است.
4. فتنهها، خونریزیها و بیعدالتیها را میبیند.
5. گناهان و معاصی همة انسانها، از جمله شیعیان، او را آزار میدهد.
6. از تحریفات دینی، فرقهسازیها و مکاتب انحرافی خبر دارد.
7. تعطیلی احکام الهی و حدود و قوانین شرعی را شاهد است.
8. از حال دانشمندان و علمای منحرف و دنیا زده خبردار است.
9. پیروان و شیعیان خود را بیسرپرست نظاره میکند.
10. پیشرفت کفر و نفاق و سرعت و پیروزیهای ظاهری آنان را میبیند.
11. از عمق شرک و ریاکاری و جریانات ضدّ توحیدی خبر دارد.
و دهها و صدها اتّفاق و حادثة ناگوار را نظارهگر است که هر یک به تنهایی ایشان را سخت آزرده خاطر میسازد. آری بالاترین حالت انتظار و مقدّسترین و عمیقترین نوع انتظار در خود حضرت وجود دارد، زیرا از علم و اشراف کامل به احوال هستی برخوردار است و روحیة اصلاحگری و عزّتطلبی در روح بلند او موج میزند.
مهدی نیلی پور
ماهنامه موعود شماره 102
پینوشتها:
1. غیبت طوسی، ص 292.
2. میزان الحکمه، ح 1240.
3. همان، ح 1232.
4. همان، ح 1166.
5. مفاتیح الجنان، ص 904.
6. میزان الحکمه، ح 1248.
7. مفاتیح الجنان، ص 904.
8. میزان الحکمه، ح 1244.
9. همان، ح 1241.
10. همان، ح 1170.
11. مفاتیح الجنان، ص 904.
12. تفسیر نور الثقلین، ج 6، ص 311.
13. همان، ج 5، ص 311.
14. صحیفة مهدیه، ص 163.
15. میزان الحکمه، ح 1158.
16. بحارالانوار، ج 29، ص 512.
اشاره:
بنابر نقل حدیث پژوهان، قریب به شش هزار روایت دربارة آخرالزّمان و متعلّقات آن از پیشوایان معصوم(ع) نقل شده است که این مجموعة گسترده، علاوه بر آگاه نمودن مخاطب مسلمان، به ویژه شیعه، نسبت به اهمیّت موضوع، پرسشهایی را فراروی او قرار میدهد؛ از جمله این مسئله که چگونه باید از این مجموعة عظیم بهره گرفت. در پاسخ به این مهم، نخستین گام، فهم معنای «آخرالزّمان» و ارزشگذاری اخبار و روایات رسیده است. نویسندة محترم در مقالة حاضر، به این موضوع پرداخته است.
1. مفهوم و مصداق آخرالزّمان
آخرالزّمان از نگاه معنی لغوی که براساس ترکیب دو مفهوم «آخر» و «زمان» استخراج میشود، به قطعهای از انتهای زمان زمینی اطلاق میشود که به انتهای زمان زمینی پیوسته است. بنابراین بدون در نظر گرفتن چیزی دیگر، براین اساس، باید مصداق آن را بخشی از زمان زمینی دانست که پس از گذار از نقطة میانی عمر زمین، متعلّق به انتهای عمر زمین است.
اگر انتهای عمر زمین را هنگام قیامت، یعنی زمانی در نظر بگیریم که زمین ـ به تعبیر قرآن کریم ـ چیزی دیگر غیر زمین خواهد شد، مصداق این معنی لغوی آخرّالزمان، بخشی از نیمة دوم عمر زمین خواهد بود که به قیامت متّصل است.
در اصطلاح، آخر زمان به مصداقهایی محدود شده و در آن مصداقها معنی متبادر خود را یافته است:
1. قطعهای از عمر زمین که پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) قرار دارد؛ دورانی از عمر زمین در فاصلة بعثت حضرت ختمی مرتبت تا برپایی قیامت. تعبیر «پیامبر آخرالزّمان» برای آخرین پیامبر که از زبان انبیای پیشین نقل شده است، اگر بخواهد ارتباطی با معنی لغوی داشته باشد، گویای این حقیقت خواهد بود که در هنگام بعثت آخرین پیامبر(ص)، دستکم نیمی از عمر زمین باید گذشته باشد.
2. قطعهای از عمر زمین که پس از آغاز غیبت تا قیامت، پس از ظهور تا قیامت یا پس از غیبت تا قیامت قرار دارد. معنی لغوی، این مصداقها را میپذیرد.
3. قطعهای از عمر زمین که در فاصلهای قبل از ظهور، متصل به ظهور و نزدیک به ظهور است. این مصداق و معنی و مفهوم اصطلاحی، گرچه سازگاری چندانی با معنی لغوی ندارد، ولی پرکاربردترین و متبادرترین معنی و مفهومی است که ترکیب آخرالزّمان برای منتظران ظهور دارد. به عبارت دیگر و در اصطلاح مبحث الفاظِ فنّ منطق و علم اصول، این معنی مجازی ـ آن هم مجازی دورتر از دیگر معانی مجازی آخرالزّمان ـ مجاز شایعی است که معنیِ حقیقی یا حقیقتی در عرفِ شیعیان دوازده امامی یافته است؛ آنچنان مجازی شایع و متبادر که معنی حقیقی را به پس میراند و آن را به جایگاه مجاز مینشاند.
در این مقاله، هر جا سخن از آخرالزّمان ـ بدون هیچ قیدی ـ رود، منظور همین معنی شایع و متبادر در عرف معتقدان به ظهور حضرت مهدی موعود(ع) خواهد بود.
2. معنی نزدیک به ظهور
در تعریف سوم ـ تعریف مورد نظر خود ـ از آخرالزّمان و به عبارت دیگر، در تعریف مصداق سوم آخرالزّمان، سه شرط برای مصداق این قطعه از زمان برشمردیم:
1. قبل از ظهور؛
2. متّصل به ظهور؛
3. نزدیک به ظهور.
دو شرط اول، نیازی به توضیح یا قرارداد ندارند، ولی شرط سوم، تا حدودی مبهم است. نزدیک ـ همانند دور ـ مفهومی نسبی است و بدون تعیین مبدأ و معیاری برای سنجش آن، نمیتوان آن را از ابهام خارج ساخت. طبیعی است که هر تعریف یا قراردادی نیز باید خالی از ابهام باشد.
آنچه در این مقاله، برای قید نزدیک، در مفهوم «نزدیک به ظهور» برای ایجاد دقّت در ترکیب آخرالزّمان تعریف یا قرارداد میکنیم، مدّت زمانی حداکثر به اندازة متوسط عمر طبیعی شیعیان کهنسال قبل از ظهور است. این محدودة زمانی را براساس یک نیاز کاربردی و کارکردگرایانه تعریف یا قرارداد میکنیم. توجّه کنیم که معتقدان به ظهور و منتظران آن، از آن رو توجّه ویژه به آگاهی از اخبار آخرالزّمان دارند که:
1. در مرتبة نخست، متوجه شوند که آیا زمان ظهور را درک خواهند کرد؟ به عبارت دیگر، آیا نشانهای براساس این اخبار در مدت عمر خود میتوانند بیابند که بشارت درک هنگام ظهور قبل از مرگشان را به آنها بدهد؟
2. در مرتبة بعد، اگر دریافتند که ظهور امام موعود(ع)، در دوران عمر آنها اتفاق خواهد افتاد، بر پایة این اخبار بتوانند موضع و تکلیف خود را در سالهای پیش از ظهور دریابند.
3. سپس حتّی اگر امید به ظهور امام موعود(ع) در دوران عمر خود ندارند، براساس این اخبار بتوانند موضع خود را در برابر حوادث، وقایع و رخدادهای عصر غیبت تعیین کنند و وظایف و تکالیف خود را در این دوران بشناسند.
آن دو نیاز نخستین، یعنی تشخیص درک زمان ظهور و شناخت وظایف و تکالیف خود در سالهای پیش از ظهور، بیشترین انگیزة مؤمنان برای بررسی آیات و روایات مرتبط با ظهور است. براساس این نیاز، این دیدگاه و این انتظار از اخبار آخرالزّمان، مفهوم رخدادی «نزدیک» به وقت ظهور را چنین باید تعریف یا قراداد کنیم: رخدادی «نزدیک» به ظهور است که اگر در زندگی انسانی رخ دهد، آن انسان مطمئن باشد که قبل از مرگ خود، ظهور را خواهد دید. بیشترین فاصله میان این رخداد و ظهور چنین تعیین میشود که فرض کنید شخصی که هشتاد سال (عمر متوسّط شیعیان مؤمن کهنسال قبل از ظهور) عمر خواهد کرد، در دوران کودکی خود یکی از این رخدادها را درک کند. او باید مطمئن باشد که ظهور را قبل از مرگ خویش درک خواهد کرد. ملاحظه میکنید که با این تعریف یا قرارداد، تعیین حداکثر 80 سال فاصله میان یک رخداد آخرالزّمانی با هنگام ظهور، معقول مینماید.
بنابراین، رخدادهایی «نزدیک به ظهور» تعریف یا قرارداد میشوند که حداکثر 80 سال با ظهور فاصله داشته باشند.
3. تعریف اخبار آخرالزّمان
اخبار آخرالزّمان به آن دسته از اخباری اطلاق میشود که موضوع آنها مرتبط با زمانی قبل از ظهور، متصل به ظهور و نزدیک به ظهور است.
برپایة این تعریف یا قرارداد، میتوان تعیین کرد که چه اخباری که موسوم به اخبار آخرالزّماناند، به واقع اخبار آخرالزّمان هستند یا نیستند. به عبارت دیگر، از طریق این تعریف میتوان تعیین کرد که چه اخباری مرتبط با زمانی نزدیک به ظهور (با قرارداد یا تعریفی که پیش از این آمد) هستند یا نیستند.
4. تعریف اخبار
«اخبار» جمع «خبر» است. «خبر» در اصطلاح علم حدیث، از یک جهت مترادف با «حدیث»، «سنت» و «روایت» است. حدیث، سنت یا روایت به قول (سخن)، فعل (کار و عمل) و تقریر (سکوت تأییدآمیز) معصوم اطلاق میشود. از جهت دیگر، در علم حدیث، خبر به هر سخنی اطلاق میشود که از ناحیه معصوم یا غیرمعصوم رسیده باشد. این معنی مترادف با «نقل» و «اثر» است.
«خبر» در معنی لغوی و غیراصطلاحی خود، هر سخنی است که حکایت از واقعهای خارجی کند اعم از آنکه مطابق با واقع باشد یا نباشد، و اعم از اینکه این سخن از ناحیة انسانی صادر شده باشد یا وجودی غیر انسانی. براین اساس، آن دسته از سخنان خداوند نیز که حکایت از واقعهای خارجی میکنند، خبرند، اعم از آنکه در کتابی آسمانی یا به صورت حدیثی قدسی آمده باشند. به همین نحو، هر سخنی که حکایت از واقعهای خارجی کند ـ گویندة آن هر که میخواهد باشد ـ خبر است.
مروری در آنچه به عنوان اخبار آخرالزّمان شناخته میشوند، نشان میدهد که گویندگان این خبرها اعم از معصوم یا غیر معصوم و اعم از انسان یا فراتر از انساناند
5. ارزش خبر
ارزش هر خبر به راست بودن آن است. راست بودن خبر یعنی مطابق بودن مضمون خبر با آن رخداد خارجی که مضمون خبر حاکی از آن است.
6. احراز راستی خبر
راستیِ خبر از چند طریق قابل احراز است:
الف ـ تطابق خبر با رخداد خارجی: میتوان مضمون خبر را با رخداد خارجی مرتبط با آن تطبیق داد و به راستی یا ناراستی آن پی برد، ولی این روش همیشه امکانپذیر نیست؛ به ویژه دربارة خبرهای مرتبط با آینده، این آزمون به تعبیری با روشهای عادی غیرممکن است.
ب ـ صدور خبر از مُخبر صادق: بنا به اعتقاد مسلمانان به ویژه شیعیان، انسانهایی هستند که معصوم از خطا در عمل، از جمله در گفتارند و راستیِ خبر آنها را میتوان و باید باور داشت. به اعتقاد شیعه، این انسانها منحصر به چهارده معصوماند. خبر خداوند نیز همواره راست است.
7. سندیّت و استناد خبر
با توجه به آنچه آمد، چه امکان تطابق خبر با رخداد خارجی باشد چه نباشد، خبر خداوند و معصوم، به خودی خود راست و حجّت است. مفهوم مخالف این سخن آنکه خبر غیر خداوند و غیر معصوم، ممکن است راست و ممکن است دروغ باشد. به عبارت دیگر، به صرف احراز صدور سخنی از خداوند و معصوم، میتوان به درستی آن اطمینان داشت، ولی این اطمینان نسبت به سخن موجودات دیگر نیست.
آن گروه از معاصران پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) که توفیق مواجهة با آنها را داشتند، سخن راست را از مخبر صادق میشنیدند و تردیدی در راست بودن آن نداشتند، ولی معاصران معصومان یا نسلهای بعدی که توفیق شنیدن خبری از زبان آنان را نمییافتند، خبر را با واسطة راویان و ناقلان خبر دریافت میکردند؛ راویان و ناقلانی که آگاهی از عصمت نداشتن آنها کافی بود که شنوندة دانا و فهیم را به تردید اندازد که آیا این سخن منسوب به معصوم، واقعاً از معصوم است یا خیر؟ اینجا بود که بحث راستگویی و مورد اطمینان بودن راویان پیش آمد و منشأ پیدایش علم رجال در میان دانشهای دینی شد به ویژه آنکه بسیار بودند آنها که چیزی را از خود میساختند و به معصوم نسبت میدادند.
اخبار آخرالزّمان نیز از این واقعیت مستثنا نبودند و نیستند. بسیارند نقلهایی که در زبان مردمان و گویندگان جریان دارند، ولی مستند به هیچ منبعی نیستند، چه رسد به اینکه به منابع معتبر متّکی باشند. بسیارند خبرهایی که در منابع مکتوب وجود دارند، ولی معتبر نیستند. کمابیش حتّی در منابع معتبر نیز اخباری یافت میشوند که راویان معتبری ندارند و اطمینان به صحت صدور آنها از معصوم نیست.
همة اینها این ضرورت را به هر پژوهشگر یا مؤمن فهیم و معتقد به ظهور مهدی موعود(ع) گوشزد میکند که برای دستیابی به اخبار آخرالزّمان و بهرهگیری از آنها باید، تنها و تنها به نقلهایی معتبر و مستند تکیه کند که از طریقی موثّق و قابل اطمینان به حقایق علمی، به ویژه به سرچشمههای الهی علم میرسند.
8. دلالت خبر
در پی اطمینان از صدور خبری از زبان معصوم یا کلام الهی، درک و دریافت درست مضمون خبر دارای اهمیتی بسیار است. دربارة اخباری که گمان برده میشود از اخبار آخرالزّمان باشند، توجّه به نکاتی چند، راهگشای درک بهتر آنها و دریافت مصداقها و رخدادهای خارجی مرتبط با آنهاست:
الف ـ آینده در گذشته: برخی از این اخبار، مرتبط با رخدادهای آینده، نسبت به زمان صدور خویشاند. به عبارت دیگر، معصوم، خبر از رخدادی در آیندهای نزدیک یا دور نسبت به زمان خویش میدهد. این آینده ممکن است از چند روز تا چند هفته، چند ماه، چند سال یا چند قرن را در بر بگیرد بی آنکه لزوماً ارتباطی با هنگام ظهور یا زمانهایی نزدیک به آنها داشته باشد. با نگاهی دیگر، رخدادهای مرتبط با این خبرها ممکن است سالها یا قرنهایی پیش اتفاق افتاده باشند و نسبت به زمان ما، خبری مرتبط با گذشته باشند.
بررسی تاریخ پس از صدور این اخبار تا زمان حال میتواند مصداقهایی برای رخداد این خبرها را در زمان گذشته به دست ما بدهد.
ب ـ آینده در حال: به همین نحو، برخی از این اخبار هستند که رخداد آنها تا زمان حال پیش نیامده است و نسبت به زمان ما نیز مرتبط با آیندهاند، ولی باز هم، لزوماً ارتباطی با هنگام ظهور یا زمانهایی نزدیک به آن ندارند. در واقع، ممکن است این اخبار بی آنکه ارتباطی با ظهور امام زمان(عج) داشته باشند، حاوی اخبار و رخدادهایی باشند که در آینده پیش خواهند آمد.
ج ـ آخرالزّمان: صد البتّه برخی از این رخدادهای ذکرشده در روایات، ممکن است مرتبط با زمانهای نزدیک به ظهور یا مقارن ظهور باشند. اینها هستند که در واقع از اخبار آخرالزّمان ـ با تعریفی که پیش از این داده شد ـ به شمار میآیند.
د ـ جغرافیای رخدادها: برخی از رخدادها (چه مرتبط با گذشته، چه آینده و چه آخرالزّمانی) ممکن است مرتبط با بخشی از جهان ـ چه شهر و منطقهای کوچک و چه پهنهای از جهان ـ باشند. تعیین محدودة جغرافیایی این رخدادها نیز همانند تعیین محدودة زمانی آنها مهم است.
ه. ـ تشابه رخدادها: ابهام، ایجاز و کوتاهی برخی از اخبار، مضمون خبر را قابل تطبیق بر موارد متعدّد و مشابه در طول تاریخ میسازد. با درک این واقعیت باید توجّه داشت که به صرف پدید آمدن نشانههایی قابل تطبیق با یک خبر، نباید آن را به عنوان مصداق یا تنها مصداق خبر مطرح ساخت. چه بسا مواردی مشابه آن در گذشته اتفاق افتاده باشد یا در آینده رخ دهد. به ویژه در موارد اجمال، تعیین اینکه مصادیق خبرهایی، در گذشته وجود داشته یا مصداقی که میپنداریم زمان آن گذشته، در آینده خواهد بود، نیازمند تحقیق بسیار است.
و ـ تشابه اسامی: شباهت اسامی مکانهای مختلف در جهان و اسامی افراد، یکی از مواردی است که خوانندگان اخبار آینده را به اشتباه میاندازد. نگاهی به کتابهای جغرافیایی و اسامی قدیم و جدید شهرها و مناطق، نشان میدهد که چه بسیارند شهرها، روستاها و مناطقی در جهان که نامهای مشابه دارند. به همین نحو، افرادی در تاریخ با نامها یا لقبهای مشابه وجود داشتهاند که ناآشنایان به دقایق تاریخی را در تعیین هویّت زمانی و مکانی آنها به تردید میاندازد. درک درست از مکانها و اشخاص، یکی از دشواریهای بررسی اخبار آخرالزّمان است.
ز ـ تغییر اسامی: گاه، نامها به ویژه نامهای مناطق، در طیّ تاریخ تغییر مییابند و دارای نامی غیر آن میشوند که اخبار به آن اشاره دارند. حتّی ممکن است شبیه به نام منطقهای دیگر شوند. این نیز از دیگر مواردی است که واقعیّت آن را جز با پژوهش نمیتوان دریافت.
ح ـ درک راوی: معصوم(ع)، معمولاً مطابق با درک راوی سخن میگوید و در گفتار و تعابیر خود از واژگان و اصطلاحات و عناصر فرهنگی زمان و مکان خویش بهره میگیرد. راوی نیز سخن معصوم(ع) را مطابق با درک خویش دریافت میکند. حتّی این مجوز نیز به راویان داده شده است که در صورت دشواری حفظ عین سخن معصوم، آن را نقل به معنی کنند.
در این میان، ویژگیهای فرهنگی و فردی، زمانی و مکانی مرتبط با روایت و راوی، دریافت منظور و مقصود اصلی سخن معصوم، گاه با دشواری همراه است.
ط ـ تفسیر پژوهشگر: درک درست منظور و هدف معصوم، ذهن خالی و روح حقجوی پژوهشگر است. بیگمان اگر پژوهشگر یا خوانندة دیگر نیز بخواهد پیشداوریها، ذهنیّات و محدودیّتهای فرهنگی زمان و مکان خویش را در تفسیر سخن معصوم به کار گیرد، به جای پردهبرداری از نیات معصوم، پردهای دیگر بر درک خبر او خواهد انداخت. در جنبة اسلامی موضوع، شناخت پژوهشگر از اسلام ناب در جنبههای نظری و عملی آن میتواند درک درست از هدف، منظور و مضمون سخن معصوم را به او ببخشد.
ی ـ نگاه ارزشی به اخبار: خبر از رخدادی در آینده، فی نفسه و به خودی خود، به معنی ارزشگذاری، تأیید یا نفی ارزشی آن رخداد نیست. چنین هم نیست که نشانة یک رخداد خوب، همواره بد یا خوب ارزیابی شود. با توجه به این دو واقعیّت، باید توجّه داشت که آنچه به عنوان اخبار آینده، اخبار آخرالزّمان یا نشانههای ظهور در سخن اهل عصمت آمده است، لزوماً به معنی بد و زشت بودن آن رخداد یا نشانه نخواهد بود بلکه ارزشگذاری این رخدادها را باید از طریق اطّلاعاتی دیگر، که ممکن است در آن خبر نباشد، دریافت. به عبارت دیگر، ذکر چیزی به عنوان خبر آینده، یا خبری در آخرالزّمان یا نشانهای برای ظهور، لزوماً دلالت بر ارزشگذاری مثبت یا منفی آن نخواهد داشت.
9. عمل براساس اخبار
با توجه به آنچه در زیر بندهای بند پیشین آمد، اخبار آخرالزّمانی یا اخباری که به عنوان اخبار آخرالزّمان شناخته میشوند، پیش از هرگونه فحص، تحقیق، تدقیق و پژوهش در جهات و جنبههای مختلف سند، متن و دلالت، نمیتوانند مبنای ارزشگذاری مثبت یا منفی رخدادهای حال و آینده یا عمل یا خودداری از عمل در حال یا آینده قرار گیرند. به عبارت دیگر، به لحاظ منطقی، یک خبر به خودی خود و بدون قرائن، نمیتواند به عنوان مأخذ یا مجوّزی برای دستوری اخلاقی یا فقهی مورد استناد قرار گیرد. دستیابی به قرائن نیز نیازمند آگاهیهای دیگری است.
10. دو نکتة ضروری
الف ـ جهان پیش از ظهور: آیا پیش از ظهور امام عصر(عج)، جهان همواره رو به تباهی میرود و این تباهی روزافزون خواهد بود تا آنجا که هیچ کجای جهان روشنایی نباشد و آنگاه که جهان کاملاً پر از ستم و بدکاری شد، به ناگاه ظهور رخ میدهد؟
برخی چنین برداشتی از روایتی مشهور با این مضمون دارند که: پس از آنکه زمین از تباهی و ستم پر شد، خداوند به وسیلة وی زمین را پر از برابری و عدالت خواهد ساخت.
واقعیت این است که برداشتی آنچنان، بیش از مدلول این روایت مشهور است. آشنایی با ادبیات عرب و نوع تعبیرات آن و حتّی ترجمة درست این خبر به زبان فارسی، چنین مفهومی را از روایت به دست میدهد و به اصطلاح اهل ادب، آن را به چنین تأویلی میبرد که: زمانی، اکثر قریب به اتّفاق نقاط زمین را تباهی و ستم خواهد گرفت. پس از آن، زمانی دیگر نیز خواهد رسید که خداوند، زمین را به وسیلة مهدی(عج) از برابری و عدالت پر خواهد ساخت.
ملاحظه میشود که نماندن هیچ نقطهای سفید در زمین پیش از ظهور؛ واقع شدن ظهور بلافاصله پس از اوج تباهی و گسترش بیدرنگ برابری و عدالت در زمین پس از ظهور، نتیجة منطقی مدلولهای این خبر نیستند. بنابراین حالات گوناگون دیگری نیز برای وضعیت جهان پیش از ظهور قابل برداشت است از جمله اینکه ممکن است در سالها یا سدههایی پیش از ظهور، حرکتهایی اصلاحی از سوی مؤمنان و انسانهای آزاده در نقاطی از جهان صورت پذیرد و به موفقیتهایی نیز برسد. در نتیجه خداوند با دیدن این کوشش مؤمنان و وجود انسانهایی اصلاحگر که یاوران مهدی(ع) میتوانند باشند، زمینه را برای ظهور و گسترش حرکت اصلاحی به کلّ جهان مساعد ببیند.
ب ـ زمان ظهور: با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، تعیین اینکه جهان کنونی در چه موقعیتی نسبت به هنگام ظهور قرار دارد، نه تنها دشوار است بلکه حتّی قابل حدس هم نیست. اگر خداوند بخواهد، لحظهای بعد، ساعت ظهور خواهد بود و خداوند تصرّفهای لازم را در جهان هستی به منظور آمادگی برای ظهور خواهد کرد، ولی اگر گونهای دیگر مقرّر باشد، این امر میتواند موکول به سالها، دههها و حتّی سدهها بعد شود.
از این رو، نه دور نمایاندن چیزی نزدیک، به صلاح انسانهاست و نه نزدیک نمایاندن چیزی دور، ولی اگر بپذیریم که قیام مصلح کل جز با فراهم آمدن یاوران مورد نیاز رخ نخواهد داد و یاوران مصلح باید صالح و مصلح باشند، به این نتیجه خواهیم رسید که هرگونه حرکت اصلاحی و افزایش شمار اصلاحگران میتواند زمان ظهور حضرت موعود(ع) را به پیش اندازد.
انشاءالله
بر اساس تحقیقات سازمان جاسوسی اسرائیل فردی که دراعتقادات کلیه ادیان آسمانی و ملل جهان از او بعنوان آخرین منجی یاد میشود قطعا همان امام زمان شیعیان است.
همین نتیجه منجر میگردد تا این سازمان جاسوسی به تحقیقات خود با موضوع علایم و چگونگی ظهور امام مهدی(عج) گسترش دهد.
سه نشانه سید خراسانی،سید یمانی و سفیانی از نکات مورد توجه موساد بعنوان علایم حتمی ظهور آخرین منجی در تحقیقات انجام گرفته بشمار میرود.
نتایج این تحقیقات اخیرا در دست مقامات آمریکایی ،یمنی و عربستانی نیز قرار گرفته تا با اقدام به موقع مانع قیام سید یمانی در عربستان یا یمن گردد.
ازهمین رو عربستان باهدف جلوگیری از ظهور امام زمان و قیام سید یمانی پیش ازاین ظهور دست به عملیات جدیدی در میان شیعیان مناطق مختلف زده تا به شناسایی پیش از موعد این قیام دست یابد.
از سوی دیگر این سه کشور باگمان اینکه احتمالا سید یمانی در میان شیعیان انقلابی یمن است دست به کشتار های اخیر در این کشور زده اند.
عربستان اخیرا دست به بازداشت برخی شیعیان زده و آنها را در بازجویی ها برای رسیدن به سرنخی از محل مخفی گاه امام زمان(ع) تحت فشار قرار میدهد.
از سوی دیگر مطرح شدن این نکته که اصالت سید حسن نصرالله به یمن بازمیگردد و خانواده پدری رهبر شیعیان لبنان در دوران طفولیت وی را به لبنان منتقل کرده اند دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را بااین گزینه روبرو ساخته که به احتمال قوی سید یمانی مورد اشاره در احادیث محکم شیعی و اهل سنت همان سید حسن نصرالله است.
برهمین اساس وبدلیل طی دوران کودکی آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی درمشهد ایشان نیز ازمهمترین گزینه های پیش روی موساد بعنوان سید خراسانی مطرح میشود.
براساس همین تحقیقات موساد به این نتیجه رسیده است که سید حسن نصرالله همان سید یمانی است و سید علی خامنه ای همان سید خراسانی است که قبل از ظهور امام زمان (عج) با سپاه خود قیام می کنند.
اطلاعات مذکور اخیرا توسط یکی از کارکنان موساد که در تحقیقات انجام شده مشارکت داشته افشا شده است