تعالیم اسلام با تقویت ایمان مسلمانان, قدرت تحمل و صبر و شکیبایى آنان را افزایش داده است. در حقیقت صبر و ایمان رابطه متقابل با یک دیگر دارند, همان طورى که ایمان بدون صبر ماندگار نیست. چنان که على(ع) مى فرماید: (علیکم بالصبر فان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد;13 بر شما باد به صبر که صبر براى ایمان مانند سر براى بدن است). صبر و شکیبایى نیز بدون پشتوانه ایمانى و معنوى پایدار نمى ماند, چون فشار مصایب و شدت نگرانى غالباً قدرت تمرکز فکر را از افراد سلب مى کند. بر این اساس قرآن مجید مى فرماید: (ان الانسان خلق هلوعاً اذا مسه الشر جزوعاً و اذا مسه الخیر منوعاً الا المصلّین;14 انسان, مخلوقى سخت حریص و ناشکیباست; چون با زیان و مشکلات روبه رو مى شود, ناآرام و بى قرار مى گردد و چون با خیر و خوبى مواجه مى شود, از دیگران دریغ مى دارد, مگر نمازگزاران.)
رابطه با خدا که در نماز متبلور است, مانع عجز و غرور مى شود و تعادل روحى و روانى را تضمین مى کند. پیشوایان اسلام با تکیه بر نیروى ایمان و یادآورى پاداش اخروى, قدرت تحمل و صبر افراد مصیبت دیده و مضطرب را ارتقا مى بخشیدند. نابینایى حضور پیامبر(ص) رسید و تقاضاى دعایى کرد و گفت: از خدا بخواه که بینایى را به من عطا کند. حضرت فرمود: اگر میل دارى دعا مى کنم, امید است مستجاب شود و چشمت بینا گردد و اگر بخواهى در قیامت بى آن که مورد محاسبه واقع شوى خدا را ملاقات خواهى کرد. عرض کرد: ملاقات بدون محاسبه را برگزیدم. آن گاه رسول خدا(ص) فرمود: خداوند بزرگ تر از آن است که در دنیا هر دو چشم کسى را بگیرد سپس در قیامت عذابش نماید.15
سماعة بن مهران گوید: حضرت کاظم(ع) به من فرمود: چه چیزى تو را از حج بازداشت؟ عرض کردم: بدهى بسیارى پیدا کرده ام و مالم را از دست داده ام و بدهى من از رفتن مالم سخت تر است و اگر یکى از رفقایم مرا از خانه بیرون نمى آورد نمى توانستم بیرون بیایم. حضرت فرمود: اگر صبر کنى, دیگران بر تو غبطه خواهند خورد و اگر صبر نکنى, مقدرات خدا جارى مى گردد, چه تو راضى باشى و چه ناراضى
ییکى از عواملى که در تحصیل آرامش و رفع اضطراب و نگرانى مؤثر است, استفاده از نیروى بزرگ صبر و شکیبایى در برابر حوادث و مشکلات زندگى است. قرآن مجید از صبر به عنوان عزم و اراده ثابت یاد مى کند و مى فرماید: (واصبر على مااصابک ان ذلک من عزم الامور;1 در برابر حوادث و مصایبى که به تو مى رسد شکیبا باش, که این نشانه اراده ثابت در کارها است). على(ع) نیز به فرزندش محمد حنفیه توصیه مى کند: (الق عنک واردات الهموم بعزائم الصبر عود نفسک الصبر فنعم الخلق الصبر واحملها على مااصابک من اهوال الدنیا وهمومها;2 ضربات خردکننده نگرانى را با استقامت و تحمل درهم شکن و آن را از خود دور کن. خویشتن را به بردبارى و صبر عادت ده که صبر خصلت نیکویى است و نگرانى, ترس و حوادث دنیا را به وسیله آن بر خود هموار ساز.)
البته نباید از این سخن تحمل, سکوت, تن دادن به ظلم و ستم و سستى و تنبلى برداشت شود; منظور ما از صبر و شکیبایى, تحمل مشکلات علاج ناپذیر است, چون در بسیارى از موارد مى توان با تحلیل و بررسى مشکلات که لازمه آن تدبیر, دوراندیشى, محاسبه و تصمیم گیرى است, بسیارى از آن ها را حل کرد.
پیشوایان دین نیز بر این امر تأکید ورزیده اند تا مفهوم صبر و جایگاه آن روشن گردد. على(ع) مى فرماید: (اذا نزل بک مکروه فانظر فان کان لک حیلة فلا تعجز وان لم یکن فیه حیلة فلاتجزع;3 هرگاه دچار مصیبت شدى ببین اگر قدرت علاجش را دارى و مى توانى آن را از خود دور کنى, پس کوتاهى مکن و اگر قدرت ندارى بدون جزع و بى تابى, آن را تحمل کن.)
قرآن مجید رمز موفقیت پیامبران الهى را صبر در برابر حوادث مى داند و مى فرماید: (وکایّن من نبى قاتل معه ربّیّون کثیر فما وهنوا لما اصابهم فى سبیل الله وما ضعفوا ومااستکانوا والله یحب الصابرین;4 چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند, پس هیچ گاه در برابر آن چه در راه خدا به ایشان مى رسید, سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند و خداوند صابران را دوست دارد.)
این آیه درس بزرگى به انسان ها مى دهد, و آن پى بردن به قدرت آفرینى صبر و شکیبایى است. همه مى دانیم که زندگانى, عرصه جهاد دائمى و پیکار شدیدى است که در طول عمر انسان امتداد دارد و شکیبایى قوى ترین سلاح برنده این نبرد مى باشد. در این صحنه پیکار, پیروزى از آن دلیرمردانى است که در هیچ شرایطى تسلیم حوادث نمى شوند و هر زمان به زمین خورند, بار دیگر به پا خیزند و تلاش خود را از سر بگیرند. تفاوت اساسى بین افراد کامیاب و شکست خورده, در کیفیت فعالیت و میزان ثبات و استقامت در برابر عوامل نامساعد زندگى است. بى صبرى و احساس ناتوانى نه تنها نگرانى را برطرف نمى کند, بلکه آن را تشدید مى کند و چه بسا ممکن است شخص را به کلّى زمین گیر سازد و او را از هر نوع تلاش براى جبران شکست باز دارد. بر این اساس امام صادق(ع) مى فرماید: (من لایعد الصبر لنوائب الدهر یعجز;5 کسى که صبر را براى مصیبت هاى روزگار آماده نکند, ناتوان گردد). امام على(ع) نیز مى فرماید: (المصیبة واحدة وان جزعت صارت اثنتین;6 مصیبت یکى است و با جزع و بى صبرى دوچندان مى شود.)
بعضى گمان مى کنند تنها مسلمان بودن براى موفق شدن کافى است, از این رو توقع دارند دستى از غیب برون آید و کارى بکند; در حالى که این قانون و سنت الهى است که پیروزى و کامیابى از راه تلاش و استقامت به دست مى آید. در جنگ احد که مسلمانان به علت سرپیچى از فرمان پیامبر(ص) متحمل شکست نظامى شدند, گمان کرده بودند که مسلمان بودن براى غلبه بر تمام عوامل نامساعد کافى است; از این رو بر اثر شکست غیرمنتظره در جنگ احد احساس ضعف و حقارت کردند. خداوند متعال در قرآن خط بطلانى بر این پندار نادرست مى کشند و مى فرمایند: (لتبلون فى اموالکم وانفسکم ولتسمعنّ من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم ومن الذین اشرکوا اذى کثیراً وان تصبروا وتتقوا فانّ ذلک من عزم الامور;7 به تحقیق شما به مال و جان آزمایش خواهید شد و از زخم زبان کسانى که پیش از شما کتاب آسمانى بر آنان نازل شد, آزار بسیار خواهید دید. اگر شکیبایى پیشه کنید و پرهیزکار شوید (البته پیروز مى شوید), که ثبات و تقوا سبب قوّت اراده در کارها است.)
این آیه مى گوید افراد مؤمن در عرصه این زندگى مانند سایر مردم دست خوش بسیارى از حوادث ناگوار مى شوند و باید خود را در برابر انبوه مشکلات آماده سازند. علم امروز به ویژه علم روان شناسى نیز یکى از راه هاى مبارزه با نگرانى را صبر و تحمل در برابر مصایب و وقایع علاج ناپذیر مى داند. ویلیام جیمز مى گوید: (حوادث را آن طور که هست بپذیرید و خود را آماده سازید که همان طور قبولش کنید, زیرا پذیرش آن چه اتفاق مى افتد اولین قدم در مغلوب کردن نتایج مصایب و بدبختى ها است.