وی با اشاره به اینکه علایم و نشانه های ظهور به دو دسته علایم حتمی و غیر حتمی تقسیم می شود، اظهار داشت: خروج سفیانی از شام، ندای آسمانی، خسف بیداء، کشته شدن نفس زکیه و خروج یمانی از نشانه های حتمی ظهور است و خروج دجال، سید خراسانی، سید حسنی، ماه گرفتگی و خورشیدگرفتگی و حوادث عمومی جهان چون جنگ ها برخی از علایم غیر حتمی ظهور هستند.
حجت الاسلام بالادستیان گفت: اگر برای تطبیق علایم ذکر شده برای ظهور و حوادثی که اتفاق می افتد دلیل داشته باشیم، تطبیق بی اشکال است اما اگر دلیل نداشته باشیم، تطبیق نادرست است و ممکن است موجب سلب اعتماد مردم به مهدویت می شود.
وی در بررسی رابطه ایران و نشانه های ظهور بیان کرد: برخی از علایم ظهور چون خروج سید حسنی و سید خراسانی در ایران اتفاق می افتد. سید خراسانی کسی است که درصدد زمینه سازی برای خروج امام زمان (عج) است و نسبش به بنی هاشم می رسد. او از محبین امام زمان (عج) است و یارانش هم انسان هایی مومن هستند و چون پاره های آهن استوارند. در روایات هم داریم که فرمانده سپاه سید خراسانی هم شخصی است به شعیب ابن صالح که همیشه در جنگ ها پیروز است و سفیانی را در جنگی شکست می دهدو پرچم را با دست خود به حضرت مهدی (عج) تحویل می دهد.
وی افزود: سیدحسنی هم در ایران و مناطقی از رشت یا قزوین قیام خود را آغاز می کند. زمانی که ظلم و کفر همه جا را فراگرفته است، او درصدد است مردم را به سمت امام مهدی (عج) دعوت کند و در روایات است که عده ای از مردم طالقان به او می پیوندند و جمعیت حامی او هر روز بیشتر می شود. او نیز خود را به امام می رساند.
استاد حوزه علمیه با اشاره به برخی از علایمی که نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان احساس و دیده می شود، اذعان داشت: علایمی چون صیحه آسمانی را همه مردم جهان می شنوند. دسته سوم از علایم نشانه هایی است که مکان خاصی برای آنها ذکر نشده است مانند آنچه درباره اوضاع قبل از ظهور آمده است.
وی خاطرنشان کرد: صرف نظر از رابطه ایرانیان با علایم ظهور، ایرانیان در ایجاد شرایط ظهور نیز نقش موثری دارند و در روایات آمده است که از مشرق زمین مردی قیام می کند که زمینه های ظهور را محقق می کند.
یکی از دشمنان خطرناک حضرت مهدی(ع) و یارانش، یهود است؛ خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «همانا شدیدترین مردم، در دشمنی با آنان که ایمان آوردهاند، یهودیان و مشرکان هستند».1
چنانکه از بعضی روایات استفاده میشود، سفیانی ـ سختترین دشمن امام زمان(ع) ـ از جانب غربیها و یهود حمایت میشود. اساساً سفیانی را برای حمایت از مرزهای اسرائیل و سرکوب نیروهای انقلابی، روی کار میآورند تا اربابان او از خطر حملة سپاه خراسانی و یاوران مهدی(ع) ـ که برای آزادی قدس، به حرکت آمدهاند ـ در امان باشند. در آیاتی از سورة مبارکة اسراء چنین آمده است: «ما به بنیاسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین، فساد خواهید کرد و برتریجویی بزرگی خواهید نمود ٭ هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضدّ شما میانگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتّی برای به دست آوردن مجرمان)، خانهها را جستجو میکنند و این وعدهای است قطعی ٭ سپس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را به وسیلة داراییها و فرزندانی کمک میکنیم و نفرات شما را بیشتر قرار میدهیم ٭ اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید و هنگامی که وعدة دوم فرا رسد، (آنچنان بر شما سخت خواهند گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر میشود؛ داخل مسجد (الاقصی) میشوند همانگونه که بار اوّل وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطة خود میگیرند، درهم میکوبند».2
امام صادق(ع) در تفسیر «بندگان پیکارجوی خود را بر ضدّ شما میانگیزیم» فرمودند: «آنان کسانی هستند که خداوند، قبل از ظهور قائم، آنها را برمیانگیزد و آنان، دشمنی از دشمنان آل پیامبر را فرا نمیخوانند مگر اینکه او را به قتل میرسانند».3
عیاشی در تفسیر خود، از امام باقر(ع) روایت کرده که حضرت، پس از تلاوت آیة «بعثنا علیکم عباداً لنا» فرمودند: «او، قائم و یاران اویند که دارای قوّت و نیروی زیادی هستند».4 از امام صادق(ع) نقل شده که آن حضرت، آیة شریفة فوق را تلاوت فرمود؛ یکی از یاران عرض کرد: فدایت شوم! اینها چه کسانی هستند؟ حضرت سه مرتبه فرمود: «به خدا قسم! آنان اهل قم هستند».5
بنا به ظاهر روایات موجود در منابع شیعه و سنّی، مراد از نبرد مسلمانان با یهود در آخرالزّمان، همین نبرد است؛ چنانکه از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: «قیامت برپا نمیشود، مگر آنکه بین مسلمانان و یهود، کارزاری رخ میدهد؛ به گونهای که مسلمانان، همة آنها را به هلاکت میرسانند، تا جایی که اگر شخصی یهودی (محارب) در پشت صخره یا درخت، پنهان شود، آن سنگ و درخت به صدا درآید و گوید: ای مسلمان! این یهودی (محارب) است که در پناه من مخفی شده، او را هلاک کن!».6از روایات یادشده به دست میآید که خداوند، به وسیلة ایرانیان، زمینة ظهور را فراهم میکند و مقاومت یهود در برابر مسلمانان، در چند نوبت است که نابودی نهایی یهود، به دست حضرت مهدی(ع) است.
بیرون آوردن تورات اصلی، از غار انطاکیه و کوهی در شام و فلسطین و دریاچة طبریّه، توسط حضرت مهدی(ع) و استدلال آن حضرت بر یهودیان نیز، نمونهای از برخوردهای فرهنگی است که در مقام ارائة برهان، از آن استفاده میشود. از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: «تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده میشود، بیرون میآورد».7 حضرت رسول(ص) فرمود: «صندوق مقدّس، از دریاچة طبریّه به دست وی آشکار میشود و یارانش آن را آورده و در پیشگاه او در بیتالمقدّس قرار میدهند و چون یهودیان آن را مشاهده نمایند، جمعیّت زیادی از آنها اسلام میآورند که حدود سیهزار هستند».8
ماهنامه موعود شماره 101
پینوشتها:
٭ برگرفته از: حضرت مهدی(ع)؛ از ظهور تا پیروزی، سیّد حسین تقوی، صص 301 ـ 304.
1. سورة مائده (5)، آیة 83.
2. سورة اسراء (17)، آیات 4ـ7.
3. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 138.
4. همان.
5. بحارالانوار، ج60، ص 216.
6. مسند احمد، ج 2، ص 417؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج 1، ص 312.
7. بحارالانوار، ج 51، ص 25.
8. معجم احادیث الامام المهدی، ج 1، ص 344؛ الملاحم و الفتن، ص 69.
*
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
*
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.
*
در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد!
*
با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظره است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟!
*
هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را میدانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش میفرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم!
*
علایمی حتمیّه و غیر حتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می کند، هیچ استبعاد ندارد! لازمۀ این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می افتد.
*
انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست!
*
چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!
*
خداوند کام همۀ شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است.
*
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد.
*
افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند!
*
امام (عج) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیرۀ خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد.
*
قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان (عج) آن جا هست!
*
اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!
*
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه.
*
آری، تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟!
*
ائمه (علیهم السلام) فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!
*
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.
*
چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد!
*
هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطۀ فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
*
خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (روز دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم!
*
آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولیّ عصر (عج) محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!
*
اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟!
*
با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها - اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسطۀ فیض؛ حضرت حجّت (علیه السلام)، رجوع کرد.
*
حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید!
*
راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقۀ زبان... بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.
به گزارش شیعه آنلاین، دفتر آمار بلژیک در ادامه افزود: در سال گذشته میلادی 235 نوزاد در بلژیک "محمد" نام گذاری شدهاند و این آمار نشان دهنده آن است که این نام از محبوبترین نام های برگزیده شده در این کشور بوده است. بعد از آن نام «آدم» قرار دارد که بلژیکی ها آن را برای 169 نوزاد برگزیدهاند.
براساس این گزارش نام «امین» ششمین نامی است که مردم بلژیک بر روی نوزادان خود قرار دادهاند و نامهای «ایوب» و «مهدی» نیز در فهرست نامهایی است که مردم این کشور علاقمند هستند تا آنها را برروی نوزادان خود قرار دهند.
اما در میان دختران نیز نام «آیه» سومین نامی است که مردم بلژیک بر روی نوزادان خود قرار داده اند و نام های «یاسمین» و سلمی» در رده هشتم این فهرست در سال 2007 قرار دارند.
در طول سال جاری میلادی نیز نام های «لینا» و «ساره» برای دختران و نامهای «ناتان»، «لوکاس» و «نوح» برای پسران نیز بیشترین آمار انتخاب شده از سوی مردم بلژیک برای نام گذاری فرزندانشان را تشکیل میدهند.
گفتنی است بلژیک یکی از کشورهای مهاجر پذیر قاره اروپاست که بعد از جنگ جهانی دوم شمار مهاجران آفریقایی که از شمال این قاره به آن مهاجرت کردند، همواره رشدی فزاینده داشته است. این کشور اروپایی دارای رشد منفی جمعیت است و رشد جمعیت آن 1- درصد اعلام شده است.
ناگفته نماند تقریبا تمام این نوزادان دانمارک که چنین نام های اسلامی برای آنان انتخاب میشود، از خانواده های دانمارکی مسلمان تبار هستند که ریشه و اصول بیشترشان به کشورهای اسلامی باز میگردد.