همراز مهدي
موضوعات
امام زمان مهدی (عجل الله فرجه) (32) قائم آل محمد (29) گالری عکس تصویر فیلم (29) روانشناسی اسلامی (26) کنکور دانشگاه مهدی (25) مذهبی و معنوی (25) عشق و محبت (22) فرهنگی اجتماعی (22) نماز قرآن سنت (22) فلسفه و عرفان لاهوتیان (21) انتظار فرج و ظهور (21) یا اباصالح المهدی (21) سلام و صلوات (19) اخلاقی و سخنرانی (17) حدیث حکایت روایت (16) گل نرجس (16) دجال ملعون (15) آموزشی تحقیقاتی (13) کتاب علم فن آوری (13) مقاله پیام نامه بیانیه (13) عدالت انسانیت مسلمانیت (12) زندگی و خانواده (12) صبر و خویشتن دارى (12) شعر و شاعر (12) مشاوره عمومی نظرات (11) دانلود نرم افزار (8) شجاعت و شهامت (8) غدیر خم (8) سفیانی ملعون (6) مسئله پاسخ سوال جواب (6) دعا مناجات دلنوشته (6) اطلاعات و اخبار (5) نویسنده و داستان (5) ادب هنر طنز (5) سیدحسنی خراسانی یمانی (4) سید عبدالعظیم حسنی (4) شهید و دفاع مقدس (3) فروشگاه اینترنتی (2) جبهه جنگ ایثار شهادت (2) مذهبي و معنوي (2) الاسلام القرآن الکریم الشیعه اهل البیت علیهم السلام (2) آموزشي تحقيقاتي (2) مقاله پيام نامه بيانيه (2) حديث حكايت روايت (2) فلسفه و عرفان لاهوتيان (2) فرهنگي اجتماعي (2) يا اباصالح المهدي (1) روانشناسي اسلامي (1) نويسنده و داستان (1) عدالت انسانيت مسلمانيت (1) كتاب علم فن آوري (1) آدينه و متفرقه (1) Mahdism Doctrine Islamic (1) مرجع تقلید فتوی مجتهد (1) كنكور دانشگاه مهدي (1) امام زمان مهدي (عجل الله فرجه) (1) ورزشی و سیاحتی (1) پزشکی بهداشتی سلامت (1) گل گیاه طبیعت محیط زیست (0) سیاست پول اقتصاد (0) اینترنت رایانه کامپیوتر موبایل (0) سینما تئاتر نمایش (0) آدینه و متفرقه (0) بدون موضوع (46)
صفحه ها
همراز توجه : بیننده عزیز سلام علیکم برای اینکه از این وبلاگ دیدن میکنید سپاسگذارم لطفا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان (عجل الله)<1>ءالی<100>صلوات بفرستید که برای برآورده شدن حاجت هم خوب است. آثار نماز آثار نماز نخواندن ويژگي هاي حضرت مهدي (عجل الله) 5 ويژگي هاي حضرت مهدي (عجل الله) 4 ويژگي هاي حضرت مهدي عليه السلام 3 ويژگي هاي حضرت مهدي عليه السلام 2 ويژگي هاي حضرت مهدي عليه السلام 1 مدح و منقبت سوّمين اختر فروزنده امامت و ولايت پنجره امام زمان علیه السلام چهل داستان و چهل حديث از امام حسين (ع) درخشش پنجمين نور ايزدى رمضان، منتخب از مفاتيح الجنان آيين رمضان مناسبتها، احکام، ادعيه و آداب ابوالأسود دوئلي شاعر ايمان و ولايت صداي سخن عشق، حماسه ديني در ادب پیک در وضو شریک نگیرید! قدمگاه کتاب ديگر قرآن! تكلیف عاشق ساعت به وقت شرعی دوازده! علم امام به رفتار ما روزه خواری اکیدا ممنوع! مهر من نثار تو آمنه بنت شريد رسم عاشق کشی اسلام چگونه گسترش يافت؟ فرهنگ ايراني چهار پناهگاه قرآنی تشيع و انديشه‌ شيعي2 تشيع و انديشه‌ شيعي سرز مین مقدس و خاندان آل اشعر
فيدها
خرید با یک صلوات

 ایستگاه‌های صلواتی به مکانی اطلاق می‌شد، مشتمل بر فضاهای مسقف، ایوان و یا فضایی دارای سایبان و محوطه (با حصار و بی‌حصار) که ساختاری طولی (دارای کشیدگی در یک جهت) داشتند. این ایستگاه‌های در اطراف تقاطع محورهای مو اصلاتی مناطق نبرد، دژبانی‌های مهم و ورودی یا داخل شهرهای مناطق جنگی قرار داشتند. در داخل شهرهای جنگی معمولاً از فضاهای جنبی مساجد یا حسینیه‌ها بدین منظور استفاده می‌شد ولی در خارج از شهرها، ساختمان‌های موقتی (یک طبقه‌ای) با مصالح ساده از قبیل بلوک‌های سیمانی، تیرآهن یا ورق‌های فلزی ساخته می‌شدند. هم‌چنین از کانتینرهای مستعمل نیز استفاده می‌شده زیربنای ایستگاه‌های صلواتی حدود 200 تا 500متر مربع بود و تقسیم‌بندی فضایی آنها نسبت به موقعیت‌ها و آب و هوای مناطق متفاوت بوده است، پایگاه‌های موقت ایستگاه صلواتی را معمولاً با حصیر یا ورق فلزی می‌ساختند.

هر چند امکانات همه ایستگاه‌ها مشابه نبود و فضا و کم و کیف خدمات آنها متفاوت از یکدیگر بود اما ارائه انواع خدمات را در این مجموعه‌ها می‌توان به‌صورت زیر تقسیم‌بندی کرد:

1- پذیرایی با آب خنک، شربت و دوغ خنک.

2- پذیرایی با چای.

3- تغذیه با غذاهای ساده (نان و پنیر، نان و ماست، نان و حلوا، خرما، برنج با خورشت ساده) و به ندرت غذاهای دیگری مانند چلوکباب و چلومرغ و تنقلاتی چون شکلات، پسته و بیسکوئیت.

4- اهدای اقلام فرهنگی از قبیل مهر و جانماز، جزوات دعا، عکس‌های امام، پیشانی بند، کتب مذهبی، عطر و چفیه ارزان قیمت.

5- خدمات آرایشگاهی (اصلاح سر و صورت) و خیاطی.

6- پخش آهنگ‌های ویژه و نوحه و سرود (بنا به مناسبت‌های مختلف).

7- آماده سازی نمازخانه و اقامه نمازهای جماعت.

8- آماده سازی استراحت‌گاه موقت برای رزمندگان.

9- فراهم شدن خودرو برای رسیدن رزمندگان به واحدهای خود و یا بالعکس به طرف شهر.

10- ارائه خدمات پستی و مخابراتی.

11- ارائه خدمات بهداشتی و کمک‌های اولیه.

12- کتابخانه صلواتی.

ایستگاه‌های صلواتی علاوه بر ماهیت خدماتی، وعده گاه رزمندگان نیز بودند و مانند منازلی آشنا و آرام بخش برای رزمندگان به‌ویژه نوجوانان و جوانان محسوب می‌شدند و فضای معنوی و روحیه بخش داشتند.

در کنار برخی از این ایستگاه‌های صلواتی، حمام صلواتی هم در دسترس رزمندگان بود. خیاطی‌های صلواتی هم در بعضی از ایستگاه‌ها وجود داشت.

ایستگاه‌های صلواتی داخل شهرهای مناطق جنگی را معمولاً مراکز پشتیبانی جبهه و جنگ آن شهرها اداره می‌نمودند. در این ایستگاه‌ها افراد متدین، با تجربه و با حوصله خدمات می‌کردند و خود را شبانه روز وقف رزمندگان کرده بودند. ایستگاه‌های خارج از شهرها و یا ایستگاه‌های صلواتی دایر در شهرهایی که جمعیت آنها تخلیه شده بود وابسته به مراکز پشتیبانی جبهه و جنگ شهرستان‌های سایر استان‌های کشوربود و اقلام مورد نیاز آنها از محل کمک‌های جنسی و نقدی مردم (کمک به جبهه) همان شهرستان‌ها تامین می‌گردید. در این ایستگاه‌ها نیز داوطلبین اعزامی از واحدهای پشتیبانی جبهه و جنگ با لباس بسیجی خدمت می‌نمودند و مانند رزمندگان جبهه‌های نبرد خدمات خود را عمل به تکلیف دینی و اطاعت از فرامین و رهنمودهای امام امت (ره) می‌دانستند. در اینجا نیز افراد میان‌سال و مسن که غالباً از اعضای صنوف شهری و گردانندگان هیات‌های مذهبی بودند همکاری و رفتاری کاملاً پدرانه و محبت‌آمیز داشتند.

ایستگاه‌های صلواتی معروف عبارتند بودند از:

1- زینبیه اهواز.

2- ایستگاه صلواتی کرمانشاه که روزانه 5000 رزمنده در این ایستگاه پذیرایی می‌شدند.

3- ایستگاه صلواتی سوسنگرد.

4- مسجد جامع خرمشهر (بعد از آزدسازی خرمشهر).

5- ایستگاه صلواتی اسلام آباد غرب.

6- ایستگاه صلواتی دارخوین.

7- ایستگاه صلواتی حسینیه.

8- ایستگاه صلواتی پل کرخه.

9- ایستگاه صلواتی قائم آل محمد در خرم آباد.

در سال‌های دفاع مقدس، خانواده‌های شهدا، مدیران و مسولان سازمان‌های دولتی، پیرمردان مسجدی، اعضای هیات‌های علمی دانشگاه‌ها و بازاریان متدین در قالب کاروان‌های کوچک و بزرگ به مناطق جنگی سفر کرده و با راهنمایی افراد مستقر در قرارگاه‌ها از جبهه‌ها و موقعیت‌های مناسب (از لحاظ حفاظتی) بازدید می‌کردند و رزمندگان اسلام را مورد تفقد قرار می‌دادند. معمولاً این کاروان‌ها سوغات خود را به رزمندگان اهداء کرده و بخشی از کمک‌های جنسی همراه خود را به ایستگاه‌های صلواتی تحویل می‌‌دادند. گرچه کاروانیان از فداکاری و اخلاص رزمندگان درس‌های فراموش نشدنی کسب کرده و به پشت جبهه منتقل می‌نمودند ولی ایستگاه‌های صلواتی در نظر آنها حکم حریم مکان‌های متبرک و مقدس را داشته و به‌عنوان توقف‌گاه‌های رفع خستگی و کسب روحیه به حساب می‌آمد.

منبع: روزنامه یادهای سبز

 

                                    

برچسب ها :
تصاویر زیبا

 

 

برچسب ها :
بابا نظر
سیدحسین بیضایی از تیرماه 1372 در طول 16 جلسه و 36 ساعت با نظرنژاد گفت و گو کرد. مصطفی رحیمی، همه‌ آن مصاحبه‌ها را تدوین نمود. احمد دهقان با قلم زیبایش آن را ویراستاری کرد و حاصل آن کتابی به نام «بابا نظر» شد. 
شهید محمدحسن نظرنژاد در سال 1325، در یکی از روستاهای مشهد به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ مادری و پدری‌اش «روحانی» بودند. او نیز مدتی در مدرسه‌ عباسقلی‌خانِ مشهد درس طلبگی خواند. در سال 1342 طلبگی را رها کرد و مدتی به نانوایی مشغول شد. بعد به بافندگی روی آورد. چون از قوت جسمی برخوردار بود، در کُشتی یکی از سرشناس‌ترین کشتی‌گیران استان خراسان شد.
در تصویر روبرو ، شهید بابانظر (بادگیر آبی بر تن)

نظرنژاد در سال 1358 برای اولین بار به کردستان رفت. پس از آشنایی‌اش با جنگ، سال‌ها در برابر صدامیان مقاومت کرد و از اسلام و کشورش ایران دفاع نمود. در سال‌های جنگ او به قائم مقامی فرماندهی لشکر هم رسید؛ لشکری که بچه های خراسان بیرق آن را بالا برده بودند.

شهید نظرنژاد بیش از 140 ماه در مناطق جنگی بود. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فکه کمرش شکست. در فاو قفسه‌ سینه‌اش شکافت، گازهای شیمیایی به ریه‌هایش رسید و بالاخره در سال 1375 برای آخرین بار به کردستان رفت تا از واحدهای لشکر نصر خراسان بازدید کند. در آن بازدید، در دل کوه‌ها و قله‌هایی که روزی جوانی او را دیده بودند، به علت کمبود فشار هوا دچار تنگی نفس شد و دفتر زندگی‌اش پایان یافت.

سیدحسین بیضایی از تیرماه 1372 در طول 16 جلسه و 36 ساعت با وی گفت و گو کرد. مصطفی رحیمی، همه‌ آن مصاحبه‌ها را تدوین نمود. احمد دهقان با قلم زیبایش آن را ویراستاری کرد و حاصل آن کتابی به نام «بابا نظر» شد.

این مرد پهلوان و شجاع را در جبهه با اسم بابا نظر صدا می‌کردند. نام کتاب خاطرات او نیز برگرفته از همین اسم شد. «بابا نظر» نمونه‌ای خواندنی از خاطراتِ جنگِ یک انسان معمولی است و درست همین سبب شده که «بابا نظر» ویژه بشود.

بابا نظر از کوچه و روستا وارد جنگ می‌شود، از روستای بوته مرده، به شهر مشهد می‌آید، قهرمان ورزشی می‌شود، سال‌ها با رژیم پهلوی مبارزه می‌کند، زندان می‌افتد و با شروع جنگ، همه چیز را کنار می‌گذارد و به جبهه می‌رود، از رزمنده‌ای معمولی شروع می‌کند، فرمانده می‌شود و یک دنیا حماسه می‌آفریند.

 «بابا نظر» به لحاظ مردم شناسی، آداب و رسوم جنگ را برای خواننده‌ خود بازگو می‌کند و در واقع کتاب کاملی در بخش خاطره‌نویسی است .

همه‌ این قهرمانی‌ها و افتخارات، از نظرنژاد، بابانظر می‌سازد و کتابش را خواندنی می‌کند. «بابا نظر» به لحاظ مردم شناسی، آداب و رسوم جنگ را برای خواننده‌ خود بازگو می‌کند و در واقع کتاب کاملی در بخش خاطره‌نویسی است.

یکی از زیبایی‌های کتاب، ترسیم خاطره‌های شهیدی است که 160 ترکش بر بدنش خورده، 57 ترکش از سر تا پایش بیرون زده و 103 ترکش در پیکر مقدس او به یادگار مانده است.

تدوین حماسه‌‌های بزرگ نظرنژاد در کتاب «بابانظر»، این کتاب را خواندنی‌تر می‌کند: 

با سرعت از کنار بچه‌ها رد شدم و رفتم. عراقی‌ها که از تیراندازی خسته شده و مکث کرده بودند، یکدفعه دیدند موتوری رد شد. تا خواستند بجنبند، من به داخل شهرک دو عیجی رفتم. نزدیک خانه‌ها رسیدم و هفت هشت نفر عراقی را دیدم که دم در خانه‌ای ایستاده‌اند.

یک نفر با لباس پلنگی وسط آنها ایستاده بود. کلاه کج زرد رنگی هم روی شانه‌اش جمع شده بود. فهمیدم او باید جشعمی باشد. با موتور مستقیم به طرفشان رفتم. تا چشم‌شان به ما افتاد، دستپاچه شدند و فرار کردند. نظری یک تیر به مچ پای جشعمی زد. پای او زخمی شد و روی زمین افتاد. یقه‌اش را گرفتم و بلندش کردم. با خودم گفتم اگر او در دست ما باشد، عراقی‌ها تیراندازی نخواهند کرد. وقتی بلند شد، با دست به سرش کوبیدم و دوباره به زمین افتاد.

...آقای قاآنی می‌گفت: در راه که می‌آمدم،‌ شنیدم صحبت از جشعمی می‌کنی. در صورتی که در قرارگاه، آقای شمخانی می‌گفت که جشعمی را بگیرید. گفتم که جشمعی در دست ماست. تا متوجه شدند گفتند : او را گرفته‌اید ؟، از قرارگاه مرتب می‌گفتند که او را به قرارگاه بفرستید. ...وقتی جشعمی را برای بازجویی برده بودند، گفته بود دو شب قبل از اینکه به خط بیاید، با شخص صدام جلسه داشته. بعد هم گفته بود: درست است که من یک سرهنگ هستم ولی از ژنرال‌های عراقی هم نزد صدام بالاتر هستم. برای همین، صدام مرا شخصاً به این جا فرستاد تا این گره را باز کنم اما متأسفانه نشد.

چه کسی باور می‌کرد که در سال 1388، نوزده سال بعد، کتابی از سوی دفتر ادبیات و هنر مقاومت آماده چاپ گردد و سوره‌ مهر- و ابسته به حوزه‌ هنری- آن را چاپ و روانه‌ بازار نشر کند و نسل امروز و دیروز بدانند که جشعمی را شهید محمدحسن نظرنژاد و نظری به اسارت گرفته‌اند.

از صفحه‌ی 396 تا 402 «بابانظر» را می‌خواندم. ذهنم به صفحه‌ 33 کتاب «گزارش یک بازجویی» رفت. مرتضی بشیری آن را برای دفتر ادبیات و هنر مقاومت نوشته بود: ...درحالی که می‌گریست، گفت: «خدا جشعمی را لعنت کند!» و سه بار این جمله را تکرار کرد. اولین باری بود که اسم جشعمی را می‌شنیدم. دلم می‌خواست بدانم او کیست.

از عرفان پرسیدم: این شخص دیگر کیست؟

-قاتل برادرم!

-با تعجب پرسیدم: مگر او چه کاره است؟

-فرمانده‌ تیپ کماندویی سپاه هفتم عراق که بچه‌های ما را در ام الرصاص درو کرد. خدا از او انتقام بگیرد.

گزارش یک بازجویی را در سال 1369 انتشارات حوزه‌ هنری سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسانده است. چه کسی باور می‌کرد که در سال 1388، نوزده سال بعد، کتابی از سوی دفتر ادبیات و هنر مقاومت آماده چاپ گردد و سوره‌ مهر- و ابسته به حوزه‌ هنری- آن را چاپ و روانه‌ بازار نشر کند و نسل امروز و دیروز بدانند که جشعمی را شهید محمدحسن نظرنژاد و نظری به اسارت گرفته‌اند.

مرتضی بشیری در صفحه‌ 13 کتابش می‌نویسد: 

برگ بازجویی را جلوی سرهنگ گذاشتم و گفتم: لطفاً خودتان را معرفی کنید.

سرهنگ نوشت: محمدرضا جعفر عباس الجشعمی سرهنگ دوم نیروی مخصوص. فرمانده‌ تیپ کماندویی سپاه هفتم. 

...سرهنگ بی‌شتاب گفت: من گلوله‌ای در پاشنه‌ پای چپم دارم. مضافاً اینکه چند ترکش نیز پشتم را مجروح کرده، ولی در عین حال در خدمت شما هستم!!

اگر هم با هم «بابانظر» را به نسل‌های دیروز و امروز و فردا معرفی کنیم، یکی از بهترین خدمت‌ها را به انقلاب، اسلام، و ایران کرده‌ایم. از این کار مهم غفلت نورزیم و با یک تصمیم جدی، خود و هر ایرانی را به عرصه‌ کتابخوانی دفاع مقدس فرا خوانیم .

به صفحه‌ 403 کتاب بابا نظر برگردیم:

25 دی 1365 ما دوعیجی را گرفتیم. فردای آن روز به آقای قاآنی گفتم: من به سر‌پل‌نو می‌روم تا دوش بگیرم.

...در حینی که دوش می‌گرفتم، چشم مصنوعی‌ام افتاد و شکست. وقتی این چشم مصنوعی سر جای خودش نبود، سرم درد می‌گرفت. چشم یدکی‌ام اهواز بود. یکی از بچه‌ها را فرستادم که آن را از اهواز بیاورد. به پسرعمویم که مدیر داخله بود، گفتم: من در این هفت هشت روز یک لقمه نان نخورده‌ام!

حالا اگر تو از صفحه‌ 7 کتاب و از «اشاره»، شروع به خواندن کنی و تا پایان صفحه‌ 472 آن را یکسره بخوانی با خیلی از ناگفتنی‌های جنگ و زندگی «بابانظر» آشنا می‌شوی و زیباتر می‌فهمی که رزمندگانی چونان محمدحسن نظرنژاد، چه سختی‌ها کشیده‌اند تا انقلابمان بماند و ایران در جهان عزیز باشد.

من و تو برای تبیین این حقیقت برای نسل‌های 2، 3 و 4 چه کرده‌ایم؟!

خمپاره‌ 120 داشتیم. ده بیست گلوله زد و آتش آنها ساکت شد. دکتر چمران از این که خمپاره‌ها به هلی کوپتر اصابت کنند، نگران بود. با ساکت شدن آتش، تخم مرغ آب‌پز را توی دهانم گذاشتم و با انگشت فشار دادم که پایین برود. چمران خنده‌اش گرفت و گفت: می‌جویدید بهتر نبود؟!

گفتم این طوری زود هضم نمی‌شود. ممکن است تا دو سه روز دیگر غذا گیرم نیاید.

اگر هم با هم «بابانظر» را به نسل‌های دیروز و امروز و فردا معرفی کنیم، یکی از بهترین خدمت‌ها را به انقلاب، اسلام، و ایران کرده‌ایم. از این کار مهم غفلت نورزیم و با یک تصمیم جدی، خود و هر ایرانی را به عرصه‌ کتابخوانی دفاع مقدس فرا خوانیم و به بازار نشر این کتاب‌ها رونق ویژه‌ای بدهیم؛ و همه از مشتری‌های پروپاقرص کتاب‌های ادبیات و هنر مقاومت شویم.

مقام معظم رهبری در تاریخ 31/6/1384 فرمودند: «من یکی از مشتری‌های پروپاقرص این کتاب‌ها (کتاب‌های ادبیات و هنر مقاومت) هستم، که خاطرات را نگاه می کنم. من خیلی تحت تاثیر جذابیت و صداقت و خلوص این نوشته‌ها و گفته‌ها هستم.»

ما در کجای این عرصه ایستاده‌ایم! جای خود را مشخص کنیم و به تبعیت از مقام معظم رهبری، همواره خاطره خوان خوبی شویم.

برچسب ها :
مصاحبه با قرآن درباره امام زمان عليه السلام
باز شب و روز جمعه ای دیگر از راه رسید ودل ما یاد بهار انتظار کرده است وتمنای حضور تو بار دیگر در جانمان شعله می کشد و عقلمان با پرسش های آخر الزمانی سرخ می گردد ولی پاسخ جز از ناب ترین سرچشمه ها نجوییم یعنی قرآن.اینگ سوالات ما وپاسخ های کتاب الهی!

 

سؤال اول: دلیل و آیه ای بر وجود امام زمان علیه السلام را بیان فرمایید.

1- در سوره قدر خداوند می فرماید: «تنزل الملائکه والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می نماید. یعنی در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمین نزول می فرمایند. در دوران رسول الله صلی الله علیه وآله به شخص پیامبر نازل می شدند. و در هر عصری باید کسی هم شأن پیامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصی که هم شأن پیامبر صلی الله علیه وآله است امام زمان علیه السلام است.2- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند.

2- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند.

 

سؤال دوم: چگونه زنده ماندن امام زمان علیه السلام تاکنون امکان دارد؟

1- خداوند در مورد حضرت یونس علیه السلام می فرماید: «فلولا أنه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون ». اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود در شکم ماهی تا قیامت می ماند. وقتی خداوند می تواند یونس را تا قیامت در شکم ماهی زنده نگه دارد، زنده نگهداشتن امام زمان علیه السلام نیز برای او امری ممکن است.

2- اصحاب کهف سیصدونه سال در غار زنده ماندند «ولبثوا فی کهفهم ثلاث مأته سنین و أزدادوا تسعا ».

 

سؤال سوم: وظیفه ما در قبال امام زمان علیه السلام چیست؟

خداوند می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». برای مزد رسالت به «فی القربی» (که امام زمان علیه السلام است) مودت کنید. مودت نیاز به معرفت دارد و مودت یعنی محبت همراه با اطاعت. پس الان در قبال امام زمان علیه السلام باید هم معرفت کسب کرده و آن حضرت را بشناسیم و هم از آن حضرت اطاعت کنیم.

 

سؤال چهارم: آیا امام زمان علیه السلام از ما خبر دارد؟

بله، به تمام اعمال شما نظارت داشته و اعمال شما را می بیند. خداوند می فرماید: «و قل إعملوا فسیری الله أعمالکم و رسوله و المؤمنون و ستردون إلی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون ».

سؤال پنجم: چگونه می توان یار امام زمان شد

با تقوی، چون بهترین و بالاترین معیار که به انسان ارزش می دهد و انسان لیاقت یاوری امام زمان علیه السلام را پیدا می کند تقواست:«إن أکرمکم عندالله أتقیکم ». تقوا سبب بزرگی انسان شده و امکان می دهد که انسان تکیه بر جای بزرگان زند.

 

سؤال ششم:چند نمونه از نیازهای یاران امام زمان علیه السلام را بیان کرده و چگونه باید کسب کرد؟

الف- دانش و بینش: یار امام زمان علیه السلام باید دانش و بینش الهی داشته باشد تا در تصمیم گیری ها و عمل دچار خطا نشود. حق را از باطل تشخیص دهد. و این را با تقوی بدست خواهد آورد، زیرا با تقوا موانع فهم و درک و علم و دانش را کنار زده و با دانش درونی و باطنی نگاه می کند. خداوند می فرماید:«إتقوا الله و یعلمکم الله ».

ب) بصیرت و بینش: بصیرتی که با چشم باطن ببیند و با گوش باطن بشنود. با ملائک الهی در ارتباط باشد. اهل حق و باطل را بشناسد تا دچار انحطاط فکری و اخلاقی و روحی نشود. و این بصیرت نیز با تقوا بدست می آید. خداوند می فرماید:«إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ». فرقان یعنی نیرو و توانی که با آن حق را از باطل جدا کنید. به برکت این تقوا انسان، شیطان شناس نیز می شود. دشمن را هم می شناسد.

ج) بیداری: هوشیاری و بیداری؛ تا هروقت شیاطین برای گول زدن آمدند، بیدار شود، دام ابلیس را بشناسد و از شیطان فرار کند. چون انسان خواب و چشم بسته سریع در چاه می افتد. و این هم با تقوا ممکن است. «إن الذین التقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذاهم مبصرون ».

 

سؤال هفتم: چگونه بعد از ظهور و در حکومت مهدوی برکات زیاد می شود، محصولات رونق می یابد، مشکلات مردم حل می شود و...؟

چون حکومت امام زمان علیه السلام حکومت تقوا است، آثار تقوی هم ظاهر می شود. و من جمله آثار تقوا نزول برکات از آسمان و باز شدن درهای برکت از زمین و آسمان است که حل مشکلات مردم و روزی فراوان نیز بدنبال آن است «ولو أن أهل القری آمنوا و التقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض » «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب » «و من یتق الله یجعل له من أمره یسرا ».

 

سؤال هشتم: ویژگیهای یاران امام زمان علیه السلام چیست؟

خداوند می فرماید: «إن الأرض یرثها عبادی الصالحون ». یعنی زمین را بندگان صالح من به ارث می برند. پس وارثان زمین که امام زمان علیه السلام و یاران ایشان هستند دو ویژگی دارند: 1-عبادالله اند 2- صالحین اند. حال به ویژگیهای بندگان صالح خدا اشاره می کنیم:

1- متواضع اند: «عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هونا »

2- دارای بینش صحیح هستند، زیرا غرور در قلب و عقل آنان نفوذ نکرده است 

3- اهل پرورش جاهلان جامعه اند، «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما »

4- اهل طاعت و سجده و قیامند، «و الذین یبیتون ربهم سجدا و قیاما »

5- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم می شود نمی کنند، «والذین یقولون ربنا أصرف عنا عذاب جهنم »

6- اهل اعتدالند، «إذا أنفقوا لم تسرفوا و لم یقتروا »

7- موحدند و غیر خدا را نمی خوانند، «لا یدعون مع الله الها آخر »

8- به جان انسانها احترام می گذارند، «ولایقتلون النفس التی حرم الله إلا بالحق »

9- پاکدامنند، «ولایزنون »

10- دنبال پاکسازی روان خویش اند، «و من تاب و عمل صالحا »

11- جبران کننده عقب ماندگیها و پرکننده خلأ ها هستند، «إلا من تاب و آمن و عمل صالحا »

12- حتی مرتکب مقدمات گناه هم نمی شوند و در مجالس گناه هم شرکت نمی کنند، «و إذا مروا باللغو مروا کراما »

13- کلامشان صحیح است، «و الذین لا یشهدون الزو »

14- اهل لغو نیستند، « و إذا مروا باللغو مروا کراما »

15- پرورش دهنده نسل سالم و مفیدند، «هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قره أعین »

16- امام دیگرانند، «و جعلنا للمتقین إماما »

17- به گزین اند. کلام را گوش می دهند و از بهترین آن پیروی می نمایند، «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه »

18- ایمان دارند، «قل یا عباد الذین آمنوا إتقوا ربکم »

19- بنده خدای متعال هستند و امور خود را واگذار به خدای متعال می نمایند، بنده شهرت و پول و زر و زور و دنیا نیستند، «ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله »

20- شیطان را به زانو در آورده اند، «ولأغوینهم أجمعین إلا عبادک منهم المخلصین »

21- ویژگیهای صالحین را دارند یعنی صددرصد اعمالشان صالح است، «والذین آمنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین »

22- امر ازدواج برای جوانان را تسهیل می کنند، «و أنکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و إمائکم »

23- در کار خیر از همدیگر سبقت می گیرند، «و یسارعون فی الخیرات و أولئک من الصالحین »

 

سؤال نهم: ازدواج در حکومت مهدوی چگونه است؟

امام زمان علیه السلام و یارانش دو ویژگی دارند: 1-عباد خدا هستند 2- صالحین هستند «إن الأرض یرثها عبادی الصالحون ». یک نمونه از ازدواج صالحین را خداوند در قرآن ذکر می کند که ازدواج دختر شعیب با حضرت موسی است، «قال إنی أرید أن أنکحک أحدی إبنتی ها تین » (اول شعیب موسی را شناخت، سپس درخواست ازدواج را داد). از این آیه می توان فهمید که:

1- تا داماد را نشناختید اجازه خواستگاری ندهید. اول شناخت بعد اقدام

2- ویژگیهای داماد در آیه دو چیز ذکر شده است: 1- قوی 2- امین. این دو مهم است 

3- اگر پیشنهاد از طرف خانواده دختر باشد اشکال ندارد

4- بعضی خانواده ها چند دختر دارند، اگر برای دختر دوم یا سوم خواستگاری آمد و دختر اولی ازدواج نکرده بود مانع نشوید

5- قبل از ازدواج، دختر و پسر همدیگر را ببینند

6- مهریه باید چند ویژگی داشته باشد. الف) سودآوری اقتصادی داشته باشد. لذا حضرت شعیب علیه السلام هشت سال چوپانی را مطرح نمود ب) مهریه معنوی باشد. حضرت شعیب فرمودند هشت حج ج) مهریه را کم مطرح کنند، تا داماد زیاد کند. این در زیاد شدن محبت بین دختر و پسر مؤثر است د) مهریه نقد به عروس داده شود

7- پدر دختر سختگیری نکند

8- خانواده ها به هم اعتماد داشته باشند

 

سؤال دهم: ویژگیهای امام زمان علیه السلام در قرآن چیست؟

پاسخ قرآن کریم: 

1- معصوم است، «إنما یریدالله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

2- اولی الامر است، «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم»

3- اطاعت از او، راه خداست، «قل ما أسئلکم علیه من أجر إلا من شاء أن یتخذ الی ربه سبیلا» « قل ما أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی». از جمع دو آیه معلوم می شود «سبیل رب» همان « موده فی القربی» است.

 

برچسب ها :
عرضه‏ اعمال بر امام زمان (عج)
امام خمینی(ره) در مورد عرضه اعمال به حضرت حجت می‌فرماید:

در روایات آمده است پرونده اعمال ما در هر عصری به امام زمان آن عصر ارائه می‌شود. که به تبع اعمال ما در این عصر به محضر امام زمان (عج) عرضه می‌شود و حضرت از اعمال ما با خبر می‌شوند. امام خمینی در این زمینه فرمایشاتی داشته‌اند که در اینجا ذکر می‌کنیم.

تمام ذرات کارهای ما تحت نظر خدای تبارک و تعالی است و نامه‏ اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه می‏شود. امام زمان علیه السلام مراقب ما هستند. (1) 

توجه داشته باشید که در کارهایتان جوری نباشد که وقتی بر امام زمان علیه السلام عرضه شد، خدای نخواسته، آزرده بشوند و پیش ملایکة الله یک قدری سرافکنده بشوند که، اینها شیعه‏های من هستند . اینها دوستان من هستند و بر خلاف مقاصد خدا عمل کردند. رییس یک قوم اگر قومش خلاف بکند، آن رییس منفعل می‏شود. (2) 

طوری باشد که نامه‏ها وقتی عرضه می‏شود، ایشان را متاثر نکند. (3) 

قبل از این ‏که این نامه‏ اعمال ما به پیشگاه خدا و قبل از آن به پیشگاه امام زمان علیه السلام برسد، خودمان باید نظر کنیم به این نامه‏ اعمال‏مان. (4) 
تمام ذرات کارهای ما تحت نظر خدای تبارک و تعالی است و نامه‏ اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه می‏شود. امام زمان علیه السلام مراقب ما هستند.

وقتی نامه‏های ما را بردند پیش امام زمان علیه السلام (در روایات است که هر هفته می‏برند، هفته‏ای دو دفعه.) وقتی که می‏برند، اعمال ما جوری باشد که نمایش از این بدهد که ما تابعیم. ما آن طور نیست که خودسر بخواهیم یک کاری را انجام بدهیم. (5) 

من خوف دارم که کاری بکنیم که امام زمان علیه السلام پیش خدا شرمنده بشود. اینها شیعه‏ تو هستند این کار را می‏کنند! نکند یک وقت ‏خدای نخواسته، یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود، نوشته‏های ملایکة ‏اللهی که مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی، رقیب دارد و مراقبت می‏شود. ذره‏هایی که بر قلب‏های شما می‏گذرد، رقیب دارد. چشم ما رقیب دارد. گوش ما رقیب دارد. زبان ما رقیب دارد. قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می‏کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان علیه السلام یک وقت، چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان علیه السلام باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان. (6) 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه‏ نور ، ج 18، صص 17- 18 . 

2- همان، ج 12، ص 128 . 

3- همان، ج 12، ص 224 . 

4- همان، ج 1، ص 33 . 

5- همان، ج 8، ص 149 . 

6- همان، ج 7، ص 267 . 

 

برچسب ها :
نشانه‌های امام زمان(عج) از پیامبران
امام زین العابدین علیه السلام فرمودند:

«فی القائم مِنّا سُننٌ من الأنبیاء، سُنّةٌ من ابراهیم، و سُنّةٌ، من موسی، و سُنّةٌ من ایّوب، و سُنّةٌ من محمّد صلوات الله علیهم. فامّا من نوح فطُولُ العُمر، و امّا من ابراهیم فَخِفاء الولادة و اِعتزالُ النّاس، و امّا مِن موسی فالخَوف والغَیبةُ، و امّا من عیسی فاختلافُ النّاس فیه، و امّا من ایّوب فالفرجُ بعد البَلوی، و امّا من محمّدٍ صلیّ الله علیه و آله فالخروج بالسّیف.»

«در قائم ما شش نشانه از شش پیامبر هست، نشانی از حضرت نوح، نشانی از حضرت ابراهیم، نشانی از حضرت موسی، نشانی از حضرت عیسی، نشانی از حضرت ایّوب و نشانی از حضرت محمّد که درود خداوند بر آنها باد.

- نشانه او از حضرت نوح، عمر طولانی اوست.

- نشانه او از حضرت ابراهیم، تولّد پنهانی و کناره‌گیری او از میان مردم است.

- نشانه او از حضرت موسی، ترس و وحشت و غیبت اوست.

- نشانه او از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست.

- نشانه او از حضرت ایوب، فرج بعد از شدت غم اوست.

- و اما نشانه او از حضرت محمد صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست.» (یعنی این که همانطور که وقتی پیامبر اکرم پس از به کارگیری ملایمات بسیار در مورد مردم و هدایت آنان، در مقابل آنان که دست به شمشیر برده و جنگ راه انداختند و در مقابل آنان که دست از ظلم و ستم برنداشتند قیام نمود؛ حضرت ولی عصر (عج) نیز همین کار را می‌کند.

منبع:

المحجة البیضاء، ج 4، ص 338.

برچسب ها :
درباره وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 650494
تعداد نوشته ها : 253
تعداد نظرات : 11
پخش زنده
X