دجال آخرالزمان
این هفته در 3683 سینما در آمریکای شمالی و 58 کشور جهان فیلم جدید و آخرالزمانی «2012» بر روی پرده رفت و در سه روز اوّل 70 میلیون دلار فروش آن پیشبینی شده بود. این فیلم با فاصلة کمی از فیلم آخرالزّمانی «Nowing» ساخته و اکران شده است. فیلمی که همین یکی دو ماهة اخیر به نمایش درآمد که ماجرای عروج نو تولد یافتههای مسیحیان پروتستان قبل از ظهور حضرت مسیح و بازگشتشان به زمین پس از واقعة آرمگدون را به نمایش میگذاشت.دجال آخرالزمان
در کشورهای شرقی و از جمله ایران، پراکنده کاری، فقدان ارتباط معنادار میان مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتّی آگاهی سازمانها و نهادها از هم یک بیماری مزمن است. به همین دلیل است که دنیای سینماگران بریده، منفک و غافل از تحوّلات و جریانات جاری و روز سیاسی ـ اجتماعی است. اهل ادبیات و رمان نویسان و تئاتر از این دو دور و بی خبر و قس علیهذا. همین امر باعث شده که گمان کنیم در آن سوی آبها و در اردوگاه خصم غربی نیز وضع به همین منوال است و لذا، قادر به کشف رابطة میان اخبار سیاسی و عملکرد مردان عرصة سیاست و اخبار سینما و گاهی اوقات بالا و پایین شدن قیمت طلا و سکه در جهان نمیشویم. میخواستم بگویم دراینباره باید تأمّل کرد. آنکه با قدرت شیطانی از نظم نوین جهانی و ارز واحد جهانی میگوید و شرق اسلامی و مسلمانان را دشمنانی معرفی میکند که کشتار کودکان و نوزادان آنها را نیز مجاز اعلام میکند ـ چنانکه در عراق و افغانستان و فلسطین این واقعه در جریان است ـ به خوبی از صنعت سینما و بازار کتاب نیز جهت زمینهسازی برای تحقّق استراتژیها، القای مفروضات و جلب حمایتهای مردمی بهره میبرد.
تا فراموشم نشده، عرض کنم اخیراً توسط یک خاخام یهودی کتابی منتشر شده که در آن کشتار غیریهودیان و حتّی کودکان و نوزادان آنها مجاز اعلام شده. در این کتاب که تهیه کنندة برنامههای اینساید استوری (Inside Story) آن را معرفی کرده، آمده است حتّی اگر احتمال داده شود، فردی در آینده موجبات آزار و اذیت یهودیان را فراهم خواهد کرد، کشتن او مجاز است. از جماعتی صهیونیست که غیریهودی را غیر انسان معرفی میکند، چنین کشف و کراماتی عجیب نیست. بگذریم. موضوع اصلی امروز این خبر نیست.دجال آخرالزمان
این هفته در 3683 سینما در آمریکای شمالی و 58 کشور جهان فیلم جدید و آخرالزمانی «2012» بر روی پرده رفت و در سه روز اوّل 70 میلیون دلار فروش آن پیشبینی شده بود. این فیلم با فاصلة کمی از فیلم آخرالزّمانی «Nowing» ساخته و اکران شده است. فیلمی که همین یکی دو ماهة اخیر به نمایش درآمد که ماجرای عروج نو تولد یافتههای مسیحیان پروتستان قبل از ظهور حضرت مسیح و بازگشتشان به زمین پس از واقعة آرمگدون را به نمایش میگذاشت. این سلسله سر دراز دارد و درازای ساخت این آثار احتمالاً به جاری بودن موضوع آخرالزّمان گرایی و مفتوح بودن پروندة این موضوع نزد سران پشت پردة تأسیس نظم نوین جهانی و مقابله کننده با جریانات پر قدرت فرهنگی و تمدنی دینی در شرق اسلامی باز میگردد.
سینمای غرب، موضوعات مطلوب استراتژیستهای غربی و مردان عرصة سیاست را تازه و داغ نگه میدارد. پیش از این هم با همین عنوان «2012 روز قیامت» فیملی ساخته شد به پیشبینیهای انجیلیها دربارة واقعة آرمگدون برمیگردد. منابع دیگری هم از وقوع حوادثی بزرگ و غیر قابل تصوّر طی سالهای نزدیک و آینده خبر دادهاند. چند سال پیش و در آستانة قرن جدید، وقتی که از طریق مطالعات ژنتیک در یک مرکز آمریکایی گوسالة سرخ مویی به دنیا آمد، آقای ریچارد لندز، استاد هزاره شناسی و آخرالزّمانگرای دانشگاه بوستن در آمریکا اعلام کرد: «به دنیا آمدن این گوساله همان چیزی است که انتظار آن را میکشیدیم. حالا میتوانیم جنگ آخرالزّمانی را آغاز کنیم».دجال آخرالزمان
امیدوارم تا اینجا لُپ کلام مرا گرفته باشید. آقایان، همة زمینهها را برای یک جنگ آخرالزّمانی مهیّا کردهاند. این جنگ را برای ادامة حیات خودشان و تأسیس دولت جهانی لازم میشناسند. از این طریق امکان حذف همة نیروهای مزاحم و از جمله، جملة مسلمانان و مؤمنان شرق اسلامی را فراهم میدانند و تلاش میکنند به این سناریو وجهة مذهبی، دینی و پیشبینی شده بدهند. این همین چالهای است که مبلغّان انجیلی پروتستان بیش از 70 میلیون مسیحی آمریکایی را در آن انداختهاند و از این طریق باعث جلب سرمایهها و توان غرب مسیحی در کیسة صهیونیستها شدهاند. این پیشبینی دور نیست که تلاش مذبوحانه و جنایتکارانة ائتلاف صلیب و صهیون در خود و با خود نطفة ظهور مقدّس منجی موعود را بپرورد. دراینباره باید صبوری داشت و منتظر بود. مبادا که در این چاله بیفتیم. آنها در یک رویارویی زودرس و بزرگ سعی در نابودی همة قوای مسلمانان، خنثی کردن توان بالقوة آنان و جلوگیری از ظهور مقدس دارند.
این خبر جدید را هم بیربط با سایر اخبار نمیتوان ارزیابی کرد.
طیّ روزهای گذشته، خبری با عنوان «تولد دجال آخرالزّمان» از به دنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسطینیان خبر داد. کودکی که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانیش قرار گرفته است. در این اخبار تلاش شده این کودک، دجال، فتنة آخرالزّمان معرفی شود. 3 خبر را منابع اسرائیلی منتشر ساختهاند.
آنها سعی کردهاند این نوزاد را یهودی و منطبق با اخبار دجال در کتب دین اسلامی و مسیحی معرفی کنند.دجال آخرالزمان
خبرنگار البرز در پیگیری بعدی اعلام کرده است که این نوزاد در چین به دنیا آمده و سپس توسط یک صهیونیست به مبلغ کلانی خریداری و به فلسطین اشغالی منتقل شده است. آگاهی اشرار یهود و سران سازمانهای مخفی که سر در پی تأسیس حکومت جهانی شیطانی از اخبار آخرالزّمانی مندرج در منابع اسلامی و مسیحی باعث بوده تا آنان، که هیچ گونه اعتقادی به دین و دینداری، معاد و اخلاق ندارند، از سالها قبل دست در کار تدارک یک سناریو وارد کنند. در این سناریو، سعی میکنند، عناصر مذکور در اخبار آخرالزّمانی، تحریف شده و به صورت مصنوعی و جعلی چنان کنار هم قرار داده شوند که حقیقی جلوه کند. در واقع آنها در حال تدارک جعلی حادثة آخرالزّمانی ظهورند.دجال آخرالزمان
شاید یکی از دلایل تأکید حضرات معصومان(ع) دربارة نشانههای حتمیة قبل از ظهور و ذکر دقیق علائم و نشانههای حوادث به همین امر برمیگردد. بروز شبهات در این سالها باعث هلاکت بسیاری از مردم خواهد شد. مردمی که از اخبار حقیقی بیاطلاعاند و در چالة شبههای گرفتار میآیند که متقلبان برایشان تدارک میبینند.دجال آخرالزمان
در روز عاشورای سال گذشته، تماس تلفنی یکی از خوانندگان مجلة موعود که با اضطراب و شتاب از خروج سیّدیمانی در عراق و حرکت لشکر او به سوی بغداد خبر میداد مرا متعجّب ساخت. چنان این حرکت را باور آورده بود که از من کسب تکلیف میکرد که در این روز باید چه کند. به ایشان گفتم بهتر است به عزاداری این روز مشغول شوی. ناراحت شد. برایش از نشانههای حتمیه در سال قبل از ظهور گفتم. بعداً معلوم شد این آقای یمانی که جماعتی را هم در عراق به کشتن داده، دست پروردة سازمانهای اطلاعاتی غربی بوده که با پول عربستان سعودی از طریق امارات عربی سعی در ایجاد آشوب در عراق داشته است.
بیشک خطر دجال برای جوامع بشری و از جمله مسلمین بسیار ویرانگر است. به گونهای که عموم انبیای عظام الهی دربارهاش تذکر دادهاند. به فرمودة پیامبر گرامی اسلام(ص)، هیچ پیامبری نبوده، مگر اینکه پیروانش را از دجال بر حذر داشته است. (مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 221)دجال آخرالزمان
خروج دجال بزرگترین فتنة آخرالزّمانی است و از آغاز آفرینش آدم تا قیامت کبرا فتنهای به مانند آن نخواهد بود. امّا از همین رو در روایات، تأکید شده که از شرّ آن باید به خدا پناه برد. در میان مسیحیان و پیروان مذاهب عامّه و اهل سنّت بیش از منابع شیعی از خروج دجال و کیفیت و کمیت عمل او سخن به میان آمده است.دجال آخرالزمان
اگرچه در فتنهگری، کفر پیشگی، سرکشی، طغیان و فساد دجال هیچ کس تردیدی ندارد. برخی از محققان و نویسندگان معاصر این نشانه را حمل بر جریانی فریبنده میکنند. به استناد برخی روایات، پیش از خروج دجال اصلی، دجالها و کذّابهای فراوانی خروج خواهند کرد که موجب فریب مردم میشوند. از جمله انس بن مالک از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده که پیش از خروج دجال افزون بر 70 دجال خروج میکند.دجال آخرالزمان
جریانات فتنهگر، سرکش و کفر پیشه، دجالهایی هستند که از آنها باید به خدا پناه برد. جریاناتی که به اسم فرهنگ و تمدّن و علم، طیّ قرون اخیر بشر را به مسلخ شرک و نفاق و گناه کشیدند.
نمیتوان تردید کرد که در عصر ما، جریان صهیونیستی ماسونی، به مثابه دجال یک چشمی است که در ظلم و تباهی سرآمد همة دجالان است و مبارزه با او تا وقت ظهور کبرای موعود مقدّس ادامه خواهد یافت. انشاءالله
رادیو معارف دجال آخرالزمان
29/8/88
خروج دجال
این نشانه، درکتاب هاى اهل سنت از نشانه برپایى قیامت دانسته شده است (1) ولى در منابع روایى شیعه، از نشانه هاى ظهور. (2) البته هیچ اشکالى ندارد که رخدادهایى چون خروج دجال، هم نشانه ظهور باشند وهم نشانه قیامت 0 دجال فردى است که در آخر الزمان وپیش از قیام مهدى (ع) خروج مى کند وبا انجام کارهاى شگفت انگیز جمع بسیارى از مردم را مى فریبد و سرانجام به دست عیسى مسیح (ع) درکنار دروازه "لد" در منطقه شام، به هلاکت مى رسد. از "نزال بن سبره " آورده اندکه مى گوید: امیر مؤمنان (ع) براى ما سخن مى گفت که: نخست
سپاس خدا را به جا آورد و او را ستود وبر پیامبر وخاندانش (ع) درود فرستاد، آن گاه سه بار فرمود: سلونى ایها الناس قبل أن تفقدونى ......
یعنى: مردم تا مرا از دست نداده اید، هر آن چه مى خواهید بپرسید.
صعصعة بن صوحان بپا خاست وگفت: چه زمانى دجال خواهد آمد؟ على (ع) فرمود: بنشین خدا سخن تو را شنید ومنظورت را دانست... براى خروج "دجال " نشانه ها وعلایمى است که دسته دسته هرکدام پس از دیگرى روى خواهد داد اگر مى خواهى تو را از آن ها آگاه سازم، صعصعة پاسخ داد: آری اى امیر مؤمنان فرمود: پس به خاطر بسپار و حفظ کن که این ها علایم و نشانه هاى آن است: هنگامى که مردم راه ورسم وفرهنگ ومعنویت نماز را نابود ساختند وبه پوسته آن قناعت کردند و ویژگى امانت و امانتدارى را ضایع ساختند و دروغ پردازى را روا شمردند ورباخوارگى وربا را مباح دانستند ورشوه دادند وگرفتند ودین به دنیا فروختند وسفیهان وکم خردان را به اداره امور جامعه گماشتند و قطع رحم کردند و هواهاى دل را پیروى کردند و ریختن خون ها را آسان ساختند. هنگامى که بردبارى، ناتوانى شمرده شد و بیدادگرى، باعث افتخارگردید و زمامداران فاجر و بدکار و زیران، ستمکار شدند و مأموران و مجریان عدالت، خیانت پیشه ساختند وگویندگان و قاریان قرآن، به فسق وگناه روى آوردند وشهادت هاى دروغین در جامعه پدیدار شد وکارهاى ناپسند وتهمت تراشى ها وگناهکارى وتجاوزگرى علنى گردید، آنگاه که قرآن به صورت زیبایى چاپ وجلد وتزیین گردید ومسجدها آراسته شد ومناره ها سر به آسمان سایید واشرار مورد تجلیل قرارگرفتند وصف هاى جماعت فشرده ودل ها از هم دور شد و عهدها و پیمان ها گسسته و آن وعده بزرگ نزدیک گردید و زنان به خاطر حرص به دنیا، در کسب وکار همسران خود شرکت کردند وبه بازارها ومغازه ها وکارخانه ها سرازیرگشتند. صداى آواز فاسقان، همه جا پخش وبه گوشها رسید وهر چه گفتند وخواندند از آنان پذیرفته شد . رهبرى جامعه ها به دست اراذل واگذاشته شد وبا فاجر به خاطر ترس از شرارتش، مدارا گردید و دروغ ساز و دروغ پرداز، تصدیق وتأیید شد و خیانتکار، امین شمرده شد .
هنگامى که کنیزان آوازه خوان و رقاصه ها و آلات لهو و موسیقى، به کارگرفته شد و نسل هاى آخرین به نسل هاى پیشین نفرین کردند وزنان بر زینها سوار شدند وتلاش کردند خود را شبیه مردان سازند ومردان نیز خود را در ظاهر واخلاق بسان زنان ساختند، وشاهد بى آن که از او شهادت بخواهند به دادگاه رفت و شهادت داد، و دیگرى بر خلاف حق وعدالت وبدون آگاهى، به خاطر رفاقت باکسى، به نفع اوبه درغ گواهى کرد.... آرى در این شرایط منحط ووخامت بار وگناه آلود جامعه ها وتمدن هاى اسلامى وجهانى است که دجال ظاهر مى گردد ودر آمدن شتاب مى کند.... (3)خروج دجال
1. بحا رالانوار ج 52 ص 193 کمال الدین ص خروج دجال525.
2. برترین هاى فرهنگ مهدویت، در مطبوعات ص 233.
3. کمال الدین ج 2ص 525 و 526.خروج دجال
دجال لعنت الله علیه
از نشانه هاى ظهور، خروج دجال است. "دجال " از ریشه "دجل " به معناى دروغگوىِ حیله گر است. در زبان عربى به معناى آب طلا است و به همین علت، افراد بسیار دروغگوکه باطل را حق جلوه مى دهند، دجال نامیده مى شوند. در روایات "دجال "ها و دروغگویان فراوانى نام برده شده است. در برخى دوازده و در برخى سى، شصت وهفتاد دجال آمده است. (1) از میان این دجال ها، فردى که در دروغگویى و حیله گرى سرآمد همه دجالان است و فتنه او از همه بزرگتر است، نشانه ظهور مهدى (ع) (1)ویا برپایى قیامت (2 )است. بر این اساس باید گفت دو نوع دجال داریم، یکى دجال حقیقى که پس از همه دجال ها مى آید و دیگرى گروهى شیاد و دروغگو که به فریب مردم وگمراهى آنان دست مى زنند .
دجال در روایات اسلامى این چنین توصیف شده است: او داراى قدرت وتأثیر عجیبى است، چشم راست ندارد وچشم دیگرش در وسط پیشانى اوست ومانند ستاره صبح مى درخشد. چیزى در چشم اوست که گویى آمیخته به خون است . داخل دریاها مى شود و آفتاب با او مى گردد. کوهى از طعام و نهرى از آب همیشه با اوست. آسمان به دستور وى باران مى دهد و زمین گیاه مى رویاند. اختیارگنج هاى زمین با اوست . مرده را زنده مى کند. با صداى بلندى که تمام جهانیان صداى او را مى شنوند، مى گوید: من خداى بزرگ هستم که شما را آفریده وروزى رسان هستم، به سوى من بشتابید"(3) وى از همه جا مى گذرد وفقط در مکه و مدینه قدم نمى گذارد. (4) بیشتر پیروان او از یهود و زنان و عرب هاى بیابانى است. اصل او را از اصفهان یا بجستان ویا خراسان گفته اند. (5) اصل داستان دجال درکتاب هاى مقدس مسیحیان آمده و بارها واژه دجال در انجیل به کار رفته است. درباره دجال، صرف نظر از ویژگى هاى او، چند احتمال وجود دارد:1. دجال، نام شخص معینى نیست. هرکسى که با ادعاهاى پوچ وبى اساس وبا توسل به حیله گرى ونیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر ایناساس دجال ها خواهند بود و این که در روایات از دجال هاى فراوان دوازده، سى، شصت وهفتاد سخن به میان آمده، این احتمال را تقویت مى کند. فردى معین ومشخص به عنوان دجال " در دوره غیبت، با همان ویژگى هایى که براى وى بیان شده، خروج مى کند و مردم را به انحراف مى کشاند. این احتمال نیز وجود داردکه مراد از "دجال "، همان سفیانى باشد که در کتاب هاى عامه، بیشتر به عنوان دجال ودرکتاب هاى خاصه به عنوان سفیانى آمده است. (6)دجال لعنت الله علیه
دجال، کنایه ازکفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر همه جهان است. استکبار، به معناى واقعى، دجال است. استکبار خود را قیم ملت ها مى داند و با تکیه بر ثروت انبوه وقدرت عظیمى که در اختیار دارد، در همه جاى زمین دخالت مى کند وهمه را به زیر سلطه خویش مى آورد. (7)موضوع دجال، بیش از آن چه در روایات شیعه است، از طریق اهل سنت نقل شده است وقسمت عمده آن را احمد بن حنبل درکتاب مسند "ترمذى " در صحیح خود و"ابن ماجه در سنن، و مسلم در صحیح، و،ابن اثیر در نهایه از عبدالله بن عمر وابو سعید خدرى و جابر بن عبدالله انصارى نقل کرده اند.(8)مرحوم صدوق در این زمینه مى گوید: متعصبین اهل سنت، این گونه اخبار را تصدیق مى کنند و آن را درباره دجال وغیبت وى وزنده بودنش را در این مدت طولانى روایت نموده اند که در آخر الزمان خروج مى کند، ولى درباره قائم باور نمى کنند که او مدت طولانى غائب مى شود، آنگاه آشکار مى گردد وجهان را پر از عدل و داد مى کند، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد، با این که پیامبر (ص) و امامان (ع) از این موضوع، صریحا سخن گفته اند (9) همچنین موضوع دجال، اختصاص به اسلام ندارد، بلکه ریشه داستان دجال را باید درکتاب مقدس مسیحیان جست وجوکرد در رساله اول یوحنا نوشته است: دروغگو کیست، جز آن که مسیح بودن عیسى را انکارکند، ان دجال است که پدر وپسر را انکار مى نماید.(10)
1. بحار الا نوار ج 52، ص 209 کنز العمال ج 14 ص 0198
2. طبق کتب شیعه دجال لعنت الله علیه
3. طبق کتب اهل تسنن
4.بحارالانوار ج 52، ص 94 1 به نقل از آخرین امید داود الهامى ص دجال لعنت الله علیه0322
5. الزام الناصب، ص دجال لعنت الله علیه دجال لعنت الله علیه074
6. غیبة طوسى ص 463.
7. آخرین امید داود الهامى ص 323.
8. برترین هاى فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص 239.
9. بحار الانوار ج 52 ص دجال لعنت الله علیه200
10.رساله یوحنا باب 2 آیه دجال لعنت الله علیه022
خر دجال
در این قسمت از بحث، آن چه را "استاد سعید ایوب " در کتاب ارزشمندش «عقیدة المسیح الدجال» نوشته و مربوط به موضوع است، بیان مىکنیم:
"جبههاى که رو در روى دجال و پیروان و مردان مرتد کلیسا مىایستد، اسلام است. فرمانده این جبهه، مهدى منتظر است .خر دجال
پیامبر مىفرماید: «مهدى، همنام من است» . آیا صاحب این نام که در انجیل کنونى است، با نشانههایى که برایش گفتهاند، همخوان است؟
در سفر رؤیا آمده است: «نام فرماندهاى که جنگهاى آخر زمان را رهبرى مىکند، امین صادق است» . (2)خر دجال
در منابع اسلامى است که شیوه مهدى، بدان گونه است که «پس از آن که زمین پراز ستم و جور شد، آن را پراز عدل و داد مىکند» . در عرض و همسنگ این نشانهها [در مصادر اسلامى] در سفر رؤیا است: «او، عادلانه حکم مىکند و براى برقرارى عدالت مىجنگد» . (3)خر دجال
در منابع اسلامى درباره اصل و نسب مهدى آمده است: «مهدى، از خاندان من، از فرزندان فاطمه است...» . (4)خر دجال
در این باره، در سفر رؤیا ذکر شده: «بانویى که نور خورشید و ماه وجودش را فرا گرفته است و پایین پا و بر سر او تاجى از دوازده ستاره است. بانو، پسرى نیرومند زاییده که با قدرتى آهنین، تمامى ملتها را سرپرستى مىکند» . (5)خر دجال
در تفسیر گفتهاند: «او، بانویى فاضله و با وقاراست و نسل [مهدى] از او به وجود مىآید» . (6)خر دجال
نسل این بانو، با مخاطرات و مشکلاتى مواجه مىشود و نیروىهاى شیطانى با باقىمانده نسل او - که به سفارشهاى خداوند عمل مىکنند - مىجنگد. تاجى که بر سر بانو است، نشانه رهبرى است و دوازده ستاره، نامهاى رسولان است.
به نظرم اگر مهدى از فرزندان فاطمه، و آخرین رهبر باشد، طبیعى است که تمامى برادرانش، نزد اهل کتاب شناخته شده باشند. اینان، شاخ و برگ یک درختاند که ازبانوى آفتاب و مهتاب به بار آمدهاند. (7)خر دجال
دجال دیجیتال توصیف دجّال به زبان نمادین
در میان مهدى پژوهان، محققى که بیش از دیگران بر رمزى بودن زبان احادیث در قضیهى دجّال تأکید داشته و مفصّلتر بدان پرداخته است، علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة الامام المهدى است که در اینجا خلاصه ى سخنان ایشان را نقل مىکنیم:
مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع، توصیف تمدّن و جهانبینى ماتریالیستى غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنى به خود ندیده است. در احادیث دجّال آمده است: (از زمان خلق آدم تا روز قیامت، امرى خطیرتر از دجّال وجود ندارد)، و استفاده از کلمه (أمر) خود بیانگر این حقیقت است که دجّال یک شخص معیّن نبوده، بلکه یک جریان فرهنگى - اقتصادى - سیاسى ضد توحیدى و ضد دینى است.
در روایات باب وارد شده است: (از ترفندهاى دجّال این است که به آسمان دستور مىدهد که ببارد و در پى آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر مىکند برویان و به دنبال آن، زمین رستن آغاز خواهد کرد)، و این چیزى است که تمدّن غربى بر اساس پیشرفتهاى خیرهکننده در عرصه ى فنآورى صنعتى و پیشرفت در زمینههاى فیزیک فضایى و بیوشیمى و دهها شاخه ى دیگر علمى و با سیطره ى همه جانبه بر منابع طبیعى، بدان دست یافته است. دجال دیجیتال1
بدیهى است که این شعبدهها و تردستىهایى که از آستین تمدن مادى غرب بیرون مىآید، تا چه حدّ اذهان سطحىنگر و ساده اندیش را مسحور و مرعوب خود مىسازد.
در اخبار دجّال آمده است: (از شگردها و شیوه هاى اوست که اگر بر محلّهاى عبور کند و مورد تکذیب و روىگرداندن اهل آن واقع شود، کسى از آنان زنده نخواهد ماند و اگر بر محلّهاى بگذرد و مورد استقبال و تصدیق اهل آن قرار گیرد، آسمان را گوید که بر آنان ببار و زمین را امر کند که بر ایشان برویان تا آنجا که زان پس، دامهاى ایشان در نهایت فربهى و شیرآورى و... خواهند شد). دجال دیجیتال
و این، پدیدهاى است که ما امروزه در صحنه ى بین الملل و روابط به اصطلاح شمال - جنوب به خوبى شاهد آن هستیم؛ هر جامعه اى که خود را در آغوش غرب استکبارى انداخته و حلقه ى سرسپرده گى آنان را در گوش کند، از نظر اقتصادى و رفاهى مورد توجه غرب قرار مىگیرد و هر کشورى که بخواهد در مقابل ارزشهاى غربى (مانند: قرائت غربى حقوق بشر) یا سیاستهاى غربى بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه مىشود.
مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع، توصیف تمدّن و جهانبینى ماتریالیستى غرب است.
در باره ى دجّال در جوامع روایى مىخوانیم: (دجّال با رساترین فریاد خود که همه ى عالمیان بشنوند بانگ مىزند: به سویم بشتابید اى هواداران من! منم آن کس که (خَلَق فَسوّى) و منم آن که (قدّر فهدى) آرى! (أنا ربکم الأعلى). همه ى این اوصاف در مورد تمدن غربى صادق است. غرب مادّى و متافیزیک ستیز از طریق امپراطورى اهریمنى و جهانى رسانه ها و شبکه هاى عظیم صوتى - تصویرى - مطبوعاتى با ترویج اخلاق، حقوق، ارزشها و هنر مادّى، ولایت خود بر شئون انسان را فریاد مىکند و با حرکت خزنده ى فراگیر خویش، آدمى را در چنبره و قبضه ى خویش گرفته و از عالم علوى جدا ساخته است. دجال دیجیتال
وسایل ارتباط جمعى، بلندگوى تبلیغ ارزشها و هنجارهاى مادّىاند و قوانین دست ساز بشر غربى با هزار نوع تدلیس و آرایش و چاشنى به هاضمه ى فکر جامعه جهانى خورانده مىشود و به این شکل، تمدن مادى و فرهنگ دینستیز غربى، ولایت و سرپرستى خود را بر معاش و معاد انسان و سعادت و رستگارى وى اعلام مىدارد و ولایت هر منبع غیبى و
متافیزیکى را نفى مىکند که در واقع این جز کوس خدایىزدن و ادعاى ربوبیت کردن، نیست. دجال دیجیتال2
از احوال غریب دجّال است که به همراه او آب و آتشى دیده مىشود که آن آب در حقیقت آتش و آن آتش در واقع آب است، بنا بر این هر کس این دو را مشاهده کرد، باید در آن آتش در آید که همانا آبى است بس زلال.
چه کسى است که نداند آب گواراى لذتهاى دجال دیجیتال دنیوى و مشتهیات حیوانى و تکاثر ثروت و رفاه مادى که غرب ماده باور و ماده پرست به کام انسان عطشناک مىریزد، چیزى جز آتش سعادت سوز و شرافت سوز نیست، و نیز کیست که نداند آنچه که غربِ از آسمان بریده و زمینگیر شده! زشت و ضد ارزش معرفى کند، در حقیقت جز آب حیات رستگارى نیست.
دجّال در تراث روایى ما، یک چشم معرفى شده است و گفته شده که چشم دیگر او کور است و قطعا این وصف، زیبنده ى تفکر و تمدن مادهزده ى غربى مىباشد؛ چه آن که غرب از دو بخش عالم و هستى آدمى یعنى ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را مىبیند و اساسا توانایى مشاهده ى معنا و معنویت و روح و روحانیت را ندارد و این یعنى او از یک چشم محروم است و یکى از دو سمت و سوى جغرافیاى هستى را ندیده و هرگز درک نکرده است.
سرانجام در احادیث مىخوانیم که (هیچ جایى از زمین باقى نمىماند مگر آن که دجّال در آن گام مىنهد و حضور خود را اعلام مىکند به جز مکه و مدینه؛ زیرا فرشتهاى با شمشیرى بر فراز این دو ناحیه ى مقدسه ایستاده و از ورود دجّال به آنها جلوگیرى مىکند). دجال دیجیتال
از زمانى که استعمار قدیم در لباس استعمار نوین، تجدید حیات کرد و با استعمار فکرى -فرهنگى و استکبارى اقتصادى، اختاپوس وار با بازوهاى پلید خود به اطراف و اکناف چنگ اندازى کرده، هیچ قسمتى از کره ى خاکى از لوث وجود او بر کنار نمانده و همه کشورهاى جهان سایه ى شوم او را بر سر خود حس کردهاند. همه ى فرهنگها مقهور ارزشها و هنجارهاى غربى قرار گرفته است مگر ایدئولوژى مترقى و حیاتبخش اسلام ناب که در حدیث فوق با زبان سمبلیک، حرم الهى مکه و حرم نبوى مدینه - سراى توحید و نبوت- نماد آن قلمداد شده است و این به آن معناست که تفکر اِلحادى، نوین غرب هرگز اسلام اصیل را مقهور نخواهد ساخت که (الاسلام یعلو و لا یُعلى علیه)دجال دیجیتال
شعر زیبا
الا اى از خرد بیگانه گشته
به دیو جاهلى همخانه گشته
ز راه رفعت او سر کشیده
به کوى پست قدر آن رمیده
پى دجال کیشان بر گرفته
به تو نیرنگ ایشان در گرفته
ترا دجال شد چون هادى راه
بجز دوزخ کجا یابى وطنگاه
فتادى در پى گمگشته اى چند
سرا پا در گناه آغشته اى چند
به ایجاد جهنم گشته باعث
اسیران درک را بوده وارث
شیاطین را به سامان کار از ایشان
مقیمان درک را عار از ایشان
در آن دم کز پى تسخیر خیبر
ز کین گشتند یاران حمله آور
به اول ساز رسم جنگ کردند
در آخر ترک نام و ننگ کردند
هزیمت ریخت در ره خار غمشان
وزان بشکفت گلهاى المشان
که بود آن کس که سلطان رسالت
گل نوخیز بستان رسالت
به عزم فتح با او کرد همراه
لواى نصرت « نصر من الله»(6)
ز منقارش دو انگشت همایون
ز پاى فتح خار آورد بیرون
که تابد غیر از او خیبر گشودن
درى آن طور از خیبر ربودن
در علم نبى غیر از على کیست
ز هستى مدعا غیر از على چیست
زهى از آفرینش مدعا تو
در گنجینه ى سر خدا تو
گدایانیم از گنج سخایت
نهاده چشم بر راه عطایت
نه سیم و زر گدایى از تو داریم
گدایى آشنایى از تو داریم
در این دریاى ناپیدا کناره
که غیر از غرقه گشتن نیست چاره
اگر تو بگذرى از آشنایى
که از موجش دهد ما را رهایى
بخار ظلم این دریاى پر شور
چراغ معدلت(7) را کرده بى نور
مگر فرمان دهى صاحب زمان را
که شمعى از تو افروزد جهان را
رسد صیت ظهورش تا ثریا
فرود آید مسیح از دیر مینا
ره طى کرده گیرد پیک خور پیش
دگر ره باز گردد از پى خویش
برد آب روان را شوق از کار
ز بیهوشى دمى افتد ز رفتار
بفرماید که برخیزند از خاک
هواداران وصل او طربناک
از این دجال طبعان وارهد دور
نماند کار و بار عالم این طور
بناى ظلم در دوران نماند
جهان زین بیشتر ویران نماند
شود تاریکى ظلم از جهان دور
نماند شمع بزم عدل بی نور
ز آب عدل عالم را بشوید
به جاى سبز گنج از خاک روید
به نقد خود ننازد محتشم پر
کند خود را چو درویشان تصور
جهان را رسم عشرت تازه گردد
نواى دین بلند آوازه گردد
به وحشى کز گدایان است ، او را
یکى از بی نوایان است ، او را
ز خوان مرحمت بخشد نوایى
رساند از ره لطفش به جایى
وحشی بافقی